خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: در پی افشاگری و جنجالی که این هفته در نشست خبری کاندیداهای انصرافی انتخابات هیئتمدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران رخ داد، اتهاماتی به برخی نهادها و چهرههای مرتبط با کتاب وارد شد که به نظر میرسد در هفتهای که در پیش است، بیواکنش نباشد.
یکی از اولین واکنشها مربوط به احد رضایی مدیر شرکت ویژه نشر و عضو انجمن ناشران بینالمللی است. رضایی در گفتگویی که در واکنش به مطالب مطرحشده در نشست خبری مذکور انجام شد، به برخی از اتهامات وارده پاسخ گفت و مقابلشان موضع گرفت. اما رضایی معتقد است از سخنانی که در نشست خبری جنجالی در اتحادیه ناشران بیان شدند، نباید از لفظ افشاگری استفاده کرد.
در ادامه مشروح گفتگو با رضایی را میخوانیم:
من؛ بهعنوان مدیرعامل شرکت ویژه نشر که هم مجوز نشر داخلی دارد، هم یک عضو اتحادیه ناشران و هم عضو انجمن ناشران بینالمللی است، باید بگویم که چنین افشاگریای بیسابقه نیست و پیشتر هم وجود داشته است. پس نام آن را افشاگری نگذاریم چون دوستان در این مصاحبه حرفهایی زدهاند که سالهای گذشته هم مطرح میکردند؛ به ویژه صحبتهای آقای حسینینیک که دیگر تکراری و خستهکننده هم شده است. در هیچ دادگاهی هم به این صحبتها رسیدگی نشده است.
نکته اولم درباره این صحبتها این است که بسیار تکراری است.
در ادامه باید بگویم که هدفم از بیان مطالبی که میخواهم مطرح کنم، فقط دفاع از رئیس اتحادیه نیست. چون اتحادیه، خودش اعضایی دارد که میتوانند از رئیسشان دفاع و حمایت کنند. بحث اصلی من ورود کتابهای خارجی است که ظاهرا به بغضی در گلوی بعضیها تبدیل شده است. آقای حسینینیک در سخنانش در نشست خبری گفت که هرکسی که با مجوز وزارت ارشاد، اقدام به تولید کتاب میکند ناشر است. بعضی از اعضای انجمن ناشران بینالملل از جمله شرکت ویژه نشر، سالهاست از وزارت ارشاد مجوز دارند و کتاب چاپ میکنند. شرکتی مثل ویژه نشر، مجوز ترجمههایش را از ناشران بینالمللی خریداری میکند و جزو معدود ناشرانی است که کتاب هایی درباره صنعت نشر چاپ کرده است. یکی از کتابهایی هم که در اینباره چاپ کردیم، باعث شد آقای حسینینیک در خانه کتاب در جلسه نقدش حضور یافته و از مشفقان ما باشد. پس مشخص است که ویژه نشر و رضایی به عنوان مدیرعاملش، با مجوز وزارت ارشاد، کار میکند. مانند انتشارات مجد که در اتحادیه ناشران حضور دارد. حالا اگر دوستان میخواهند اسمش را واردکننده کتاب یا هرچیز دیگری بگذارند، عیبی ندارد. یکی از کارهای این شرکت، واردات کتاب است. پس با ورود کتاب به کشور، به کسی ظلمی نشده و فاجعهای هم رقم نخورده که ایشان، چنین حملههایی را ترتیب میدهند.
از طرف دیگر میگویند چند واردکننده کتاب وجود دارد که اینها یارانه کتاب را تغییر میدهند. خب اگر این واردکنندهها این همه قوی هستند و چنین میکنند و چنان؛ که باید به حال مملکت گریه کرد که چند وارد کننده به زعم ایشان این کار را میکنند!
حالا با این فرض، این چند واردکننده قدرتمند آیا نمیتوانند خیلی کارهای دیگر صورت بدهند؟ در بخشی از اتهاماتی که در نشست خبری وارد شد، گفتند آقای آموزگار به عنوان نماینده اتحادیه در شورای سیاستگذاری نمایشگاه بوده است. میگویند ایشان مدیرعامل انجمن فرهنگی ناشران بینالمللی هم بوده است. اینجا نکتهای وجود دارد که باید آن را بگویم؛ آقای آموزگار هیچوقت مدیرعامل انجمن بین الملل نبوده است و از وقتی هم که رئیس اتحادیه شد، از انجمن بیرون آمد. ایشان تا به حال هیچ گامی برای گرفتن بن برای بخش بینالمللی نمایشگاه برنداشته و این اتهام، دروغ است. از این جهت دارند تهمتهای زیادی به آقای آموزگار میزنند. این حرفها خوراک انتخاباتی است. آنزمان مدیرعامل انجمن آقای حامد میرزابابایی بود و کوچکترین خبری به آقای آموزگار نمیداد. رئیس اتحادیه هم اصلا از این بحث بن مطلع نبود. پس از این جهت، هم باز متوجه میشویم که مساله یک تهمت است. آقای آموزگار همانطور که گفتم وقتی رئیس اتحادیه شد، از انجمن استعفا داد و دیگر عضو انجمن ناشران بینالملل نبود. در صورتیکه آقای حسینینیک و دیگر دوستانشان هم در انجمن ناشران دانشگاهی بودند هم در اتحادیه. آقای حسینینیک بهعنوان بازرس اتحادیه، بهجای اینکه حافظ منافع اعضای اتحادیه باشد، روی دوش آنها از جمله برای ما و اعضای انجمن مشکل میگذارد!
سعی کردیم پول را از وزارتخانههای دیگر به نمایشگاه کتاب بیاوریم
من بارها و بارها این مسائل را برای آقای حسینینیک توضیح دادم ولی ایشان نمیخواهد گوش بدهد. مرتب میگویند قصه بن چه بوده است؟ میخواهم توضیح کاملی از مساله بدهم تا یکبار برای همیشه حل و فصل شود. آنزمان آقای میرزابابایی مدیرعامل انجمن ناشران بینالملل بود. در جلسه هیئت مدیره که من هم در آن بودم، از این مساله صحبت شد که چهطور پای وزارتخانههای بهداشت و علوم را به نمایشگاه باز کنیم. رفتیم و رایزنیهایی کردیم. از زمان آقای قبادی در وزارت ارشاد و نمایشگاه کتاب، میگفتند که اگر سازمانها ۵۰ درصد کمک بیاورند، ارشاد هم ۵۰ درصد باقی را کمک میکند. ما هم نزد مسئولان این دو وزارتخانه رفتیم و گفتیم ۲۵ درصد بیاورید، ما هم ۲۵ درصد میآوریم تا بشود ۵۰ درصد؛ ۵۰ درصد باقی را هم دانشگاه ها تقبل میکنند. درباره اینکه کتابها به چه شکلی تحویل داده شوند، هم نمایندگان وزارتهای بهداشت و علوم در نمایشگاه حضور پیدا کردند. نتیجه این شد که کتابها را نمایندگان دانشگاهها تحویل میگرفتند، مهر زده میشد که وارد بازار نشوند. و این یکی از بهترین و سالمترین روشهای توزیع کتاب در نمایشگاه آن سال بود (دوره بیست و هشتم نمایشگاه). چون کتابها وارد بازار نمیشدند و برخی، کتابها را در فروشگاهشان با دو برابر قیمت عرضه نمیکردند!
پس ورارتخانهها ۲۵ درصد و ناشران هم ۲۵ درصد آوردند. ۵۰ درصد دیگر را هم که دانشگاه ها میگذاشتند. همانموقع به آقای حسینینیک و دیگران گفتم شما هم سراغ چنین کاری بروید! حتی گفتم مدیرعامل انجمن ما را (انجمن ناشران بینالملل) به عنوان مدیرعامل انجمن خودتان (ناشران دانشگاهی) انتخاب کنید. مدیرعامل ما قول میدهد برای شما این آوردهها را فراهم کند. خب وقتی انجمن ناشران دانشگاهی از درون با یکدیگر مشکل دارند و فرصت نمیکنند دنبال چنین مسائلی بروند. به ما چه ربطی دارد؟ این کمکها از جیب نشر نرفت بلکه از جیب وزارتخانههای دیگر به جیب نشر و نمایشگاه کتاب آمد. و این کاری بود که این وزارتخانهها میتوانستند برای نشر انجام بدهند. من حتی گفتم انجمن ناشران کودک با وزارت آموزش و پرورش صحبت کند و آنها را وارد این کار کنند. و شما هم با علوم و آزاد کار کنید. خب نتوانستند. وزارت ارشاد وقتی دید در نمایشگاه مثلا یک میلیون تومان کتاب فروخته میشود و ۵۰۰ هزار تومانش از طرف دیگر تامین میشود، تمایل پیدا میکرد که نیمه دیگر را تامین کند. بنابراین باری از دوش ارشاد برداشته میشود. خب حالا اگر کسی آمد و پای دیگر وزارتخانهها را به نمایشگاه کتاب کشید، آیا باید جریمه و تنبیه شود و مورد اتهام قرار بگیرد؟
در صحبتهای ایشان در نشست خبری گردش مالی این اتفاق ۱۲ میلیارد تومان تخمین زده شد. خودشان دارند از تخمین صحبت میکنند یعنی رقم دقیق را نمیدانند! اگر واقعیت داشت، به صراحت مبلغ را بیان میکردند. کل رقم استفادهشده توسط سه ورارت و ناشران خیلی کمتر از نصف چیزی است که میگویند. تازه هرچقدر باشد نصف آن را هم وزارت بهداشت و وزارت علوم دادهاند که ربطی به ارشاد ندارد. ارقام و اسناد در انجمن موجود است.
آیا قبول داریم که نمایشگاه کتاب تهران موجب دسترسی سریع مخاطبان و نیازمندان کتابها و منابع علمی است؟پس یکی از راههای ورود کتابهای جدید هم همین نمایشگاه است. وزارت ارشاد آمده به نمایشگاه کمک کرده، به خریدار کمک کرده، به دانشگاه و دانشجو کمک کرده که قدرت خریدشان بالا برود. حالا باید بیاییم به ارشاد بگوییم چرا چنین کاری کردی؟ در حال حاضر هم که ارشاد به ناشر کاغذ میهد، این مساله باعث میشود قیمت تمامشده کتاب پایین بیاید. در کل در مورد اتفاق بنها در نمایشگاه کتاب، ارشاد به دانشجوها و دانشگاهها کمک کرد نه به ناشر خارجی.
بد نیست ایشان بدانند از نمایشگاه دوم یا سوم، همیشه بخش بینالملل نمایشگاه در بودجه تنظیمی وزارت ارشاد به مجلس شورای اسلامی دارای ردیف بوده است. هرساله این ردیف بودجه وجود داشته تا زمانی که نمایشگاهها با سوبسیدی برگزار میشد، این سوبسید مستقیم به دانشجو پرداخت میشد. خب چهطور آنزمان این مشکل وجود نداشت؟ این فرمول آنموقع هم که وجود داشت. این کمک به بخش بینالملل، مثل کمکهای دیگر وزارت ارشاد است و جزئی از بودجه. مجلس این را تائید و تفسیر و برایش قانون وضع میکند. بروید به مجلس بگویید که چرا به بخش بینالملل نمایشگاه بودجه میدهید! حالا که بودجه اختصاص داده میشود، به مجلس بگوییم به بخش بینالملل بودجه نده!؟ آیا چنین کاری درست است؟ وزارت ارشاد طبق قانون عمل کرده و غیر از کار قانونی هم نمیتواند کار دیگری بکند.
آقای آموزگار هیچکاره بود
من تاکید میکنم در هیچکدام از این مسیرها و مذاکرات، شخص آقای آموزگار و سایر اعضای هیت مدیره اتحادیه ناشران دخالتی نداشتهاند و خود انجمن ناشران بینالملل و هیئت مدیرهاش سراغ این کار رفتند و تلاش کردند پول را از وزارتخانههای دیگر به نمایشگاه بیاورند. تاکید کردم اما برای اینکه باید در آخرت جوابگو باشیم، به حضرت عباس(ع) و به خدا قسم میخورم؛ ولله که آقای آموزگار هیچکاره بود. این قسمها را خوردم و تاکید دارم شما هم در مصاحبه بیاورید که دینی نسبت به آقای آموزگار به گردن ما نباشد و این دوستان نیز دست بردارند!
نکته دیگری که دوستان رویش مانور میدهند، این است که ما واردکنندگان کتاب هستیم. خب واردکنندهای که در چارچوب مقررات کار میکند، آیا گناه میکند؟ آیا واردکننده کتاب نباید نفس بکشد یا نان بخورد؟ یعنی ایشان همه وارد کنندها را به وارد کنند کتاب ترجیح میدهد! خوب اگر خلافی کردهایم بروند شکایت کنند تا در دادگاه به آن رسیدگی شود!
دیگر اینکه متاسفانه آقای حسینینیک، با کمترین میزان اطلاعات درباره بخش بینالملل نمایشگاه صحبت میکند و میگوید که ما قیمتهای آمریکا و اروپا را در بازار ایران میفروشیم. میگویند این کتابها جدید نیستند. من حاضرم مناظرهای در اینباره در خبرگزاری مهر برگزار شود، و با هرکه که اومیگوید، روبرو شویم با آمار و ارقام ثابت کنم که اطلاعاتشان در بخش بینالملل ضعیف است و براساس همین اطلاعات ضعیف هم صحبت میکنند. این درخواست مدیرعامل وقت انجمن نیز به ایشان اعلام شده و امیدوارم بپذیرند.توجه کنید که ناشران اروپا و امریکا برای همه کتابهایشان قیمت منطقهای نمیزنند. این اتفاق برای تعداد محدودی رخ میدهد. قیمتهای آمریکا با کانادا و اروپا فرق میکند ولی کمتر ناشری هست که برای کتابهایش قیمت مخصوص خاورمیانه داشته باشد؛ پاسخ این است که قیمتهای ما براساس قیمتهای اروپا است، چون از اروپا خرید میشود. یعنی اگر قیمت کتابی آنجا ۱۰ پوند باشد، ما آن را با هزینه گمرک، حمل و پست و غیره، ۸ پوند و کمتر عرضه میکنم. میزان تخفیفها هم عموما ۲۰، ۱۵ و حداقل ۱۰ درصد است. البته برخی کتابهای خاص تا ۴۰ و ۶۰ درصد هم تخفیف دارند. خوب چه کالایی است که از اروپا بیاید و هرینههای زیاد هم داشته باشد ولی از قیمت آنجا کمتر عرضه شود؟
ما معتقدیم هیچگونه گرانفروشی نمیکنیم و قیمتهایمان جهانی هستند. بعضی کتابها که قیمتشان منطقهای باشد _ به قول معروف اینترنشنال ایدشن و دانشجویی _ با همان قیمت منطقهای فروخته میشوند که تعدادشان خیلی کم است. آقای حسینینیک گفته کتابهایشان را با قیمت منطقهای اروپا و آمریکا به صورت ارزی میفروختند. میخواهم بگویم بعد از این که سالن سوبسیدی نمایشگاه جمع شد، هیچ کتابی را طی دهپانزده سال گذشته، با قیمت ارزی نفروختهایم. بلکه با قیمت روز بازار و بریال قیمتگذاری کردیم. نمونهاش، سال گذشته است. پس قیمتهای ما ارزی نیست؛ ریالی است.
خواهشی که من دارم این است که اگر دوستان با آقای آموزگار به عنوان رئیس اتحادیه مشکلات دارند، این مشکلات را به کتابهای خارجی مرتبط نکنند و روی سر ایشان نکوبند .خواهش دیگرم این است اگر هر اشکالی درباره کتابهای خارجی دارند، مثلا اگر خدای نکرده سوءاستفادهای یا گرانفروشیای شده، شکایت کنند تا دادگاه تشکیل شود و برای یک دفعه هم شده، به این مشکلات خاتمه داده شود. امید است که ایشان قانع شده باشند و دست از سر انجمن بین الملل بردارند. یا اینکه خوشان هم عضو آن شوند تا ببینند که چیزهایی که تصور میکنند نیست.