خبرگزاری مهر- گروه هنر- زهرا منصوری: دو روز روز دیگر بزرگترین ماراتن سینمایی در سطح ملی در قالب سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر برگزار میشود؛ جشنوارهای که به نظر میرسد امسال آثار راهیافته به آن به لحاظ موضوعی تنوع زیادی دارد هرچند باز هم غالب فیلمها با موضوع اجتماعی تولیده شدهاند.
چند سالی است که منتقدان و اهالی سینما از کم مایه بودن فیلمنامههای سینمایی میگویند و عنوان میکنند که عمدهترین مشکل سینمای ایران همین موضوع است به بهانه بررسی این موضوع به گفتگو با شاهرخ دولکو نشستیم؛ منتقدی شناخته شده و باسابقه که در این دوره از جشنواره عضو هیأت انتخاب و همین سبب اشراف کامل او نسبت به مختصات فیلمهای حاضر در جشنواره از منظر فیلمنامه است.
در دیدار با شاهرخ دولکو ضمن گفتگو درباره کم و کیف این دوره از جشنواره، درباره مواردی که باعث میشود تولیدات سینمای ایران از فیلمنامههای خوبی برخوردار نباشند، پرسیدیم.
شرح قسمت نخست از این گفتگو را که بیشتر متمرکز بر فرآیند عملکرد هیأت انتخای در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است، در زیر میخوانید:
*آقای دولکو شما به عنوان منتقد در هیات انتخاب جشنواره فجر حضور داشتید؛ امری که کمتر اتفاق میافتد. در انتخاب شما چقدر انجمن منتقدان دخیل یا تسهیلکننده بوده است؟
-من به عنوان منتقد و بهعنوان کسی که گاهی اوقات هم مرتکب فیلمسازی میشوم در هیات انتخاب سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بودم اما وجه منتقد بودن من در این هیات پررنگتر بود. به نظرم لازم است که در هیات انتخاب و هیات داوران یک منتقد حضور داشته باشد چراکه در اغلب موارد فیلمها یا از دیدگاه دولتی و یا از دیدگاه تولیدی مورد ارزیابی و داوری قرار میگیرند. یعنی اعضای این هیاتها یا شامل کسانی است که در شورای پروانه نمایش و پروانه ساخت حضور دارند، یا از مسئولان دولتی و یا از دوستان تولیدکننده اعم از کارگردان، تهیهکننده و... هستند.
برای خودم هم جالب بود که بدانم آیا کسی یا جایی در این انتخاب دخیل بوده است یا نه؛ طبق پیگیریهای من، انجمن منتقدان هیچ نقشی در انتخاب من نداشته استبنابراین اینکه منتقدان از زوایه نگاه زیباییشناسانه و انتقادی به آثار توجه میکنند، باعث دیده شدن وجه تئوریک، زیباییشناسی و وجوه دیگر آثار میشود.
برای مثال در بحثهایی که در هیات انتخاب داشتیم گاهی نظرات برخی از دوستان مدیریتی و گاه تولیدی بود اما من سعی میکردم نظرات تئوریک و زیباییشناسانه بدهم که در کنار همدیگر به یک ترکیب درست برسیم درباره میزان تاثیر انجمن منتقدان در انتخاب خودم هم باید بگویم تا آنجایی که من میدانم انجمن منتقدان هیچ نقشی در این موضوع نداشته است.
حتی برای خودم هم جالب بود که بدانم آیا کسی یا جایی در این انتخاب دخیل بوده است یا نه از همینرو این موضوع را از دوستان جشنواره پرسیدم و متوجه شدم دفتر جشنواره هیاتی دارد که آن هیات اسامی افراد را جدا میکند و براساس کیفیتی که در کار افراد میبیند، تعدادی را انتخاب میکنند به تصویب میرساند اما طبق پیگیریهای من، انجمن منتقدان هیچ نقشی در این انتخاب نداشته است.
*جشنواره فیلم فجر از آن دسته از جشنوارههایی است که همواره انتظار میرود برخی از آثار بر اساس سفارش برخی مدیران انتخاب و یا رد شوند، صادقانه بگویید که آیا این فشار امسال وجود داشت یا نه؟
- صادقانه میگویم که امسال از جانب مدیران جشنواره هیچ فشاری مبنیبر انتخاب یا رد آثار روی ما نبود هرچند ما روزی حدود ۵ تا ۶ فیلم میدیدیم و فشار کاری زیادی را متحمل میشدیم و با وقت بیشتری که دوستان صرف میکردند ما برخی اوقات از ساعت ۱۲ ظهر تا ۱ بامداد کار را ادامه میدادیم و بعد از هر فیلم، به بحث درباره آنها میپرداختیم.
البته ما از ابتدا میدانستیم که قرار است حدود صد فیلم را در یک بازه زمانی ۲۰ روزه ببینیم اما من به طور قطع میگویم که از سوی مدیریت جشنواره هیچ فشاری برای انتخاب و یا رد هیچ فیلمی وجود نداشت یعنی نه در انتخاب و نه رد هیچ فیلمی هیچ سفارش و تاکیدی به ما نشد و کاملا ما را آزاد گذاشتند.
البته خودم که در سالهای قبل این مصاحبهها را میخواندم فکر میکردم آدمها در رودربایستی میمانند، موضع اخلاقی دارند و شاید در این زمینه دروغ میگویند اما امسال که خودم در هیات انتخاب حضور داشتم، شهادت میدهم که هیچوقت هیچگونه فشاری نه از سوی دبیر و نه از سیستم جشنواره وجود نداشت بنابراین از صمیم قلب میگویم دوستان همه فیلمها را بدون هیچ پیشداوری به نمایش میگذاشتند.
در سالهای قبل این مصاحبهها را میخواندم فکر میکردم آدمها در رودربایستی میمانند، موضع اخلاقی دارند و شاید در این زمینه دروغ میگویند اما امسال که خودم در هیات انتخاب حضور داشتم، شهادت میدهم که هیچوقت هیچگونه فشاری نه از سوی دبیر و نه از سیستم جشنواره وجود نداشتضمن اینکه در اغلب اوقات برای اینکه این توهمِ فشار پیش نیاید، آقای داروغهزاده دبیر این رویداد بسیار کم به محل استقرار ما سر میزد و آقای سیمون سیمونیان مدیر دبیرخانه مسئولیت این کار را داشت. او هم تنها نام کارگردان و فیلمها را به ما میگفت و مشخصات آنها را به ما توضیح میداد برای مثال میگفت که فیلم تا چه اندازه کامل است.
البته گاهی اوقات اتفاقاتی از بیرون برای ما رخ میداد برای مثال خیلی از کارگردانان، تهیه کنندگان، بازیگران و دست اندرکاران آثار که با ما آشناییهایی داشتند به ما زنگ میزدند یا پیام میدادند و میپرسیدند که فیلم ما را دیده اید یا نه البته آنها، افراد دارای عزت نفس و درک فرهنگی هستند و قصدشان از پرسیدن این سوالها فقط این بود که بدانند فیلم به دست ما رسیده و ما فیلم را دیدهایم یا نه و نظرمان درباره آثار چیست که طبعا هیچ جوابی به این سوالها نمیدادیم.
از همان ابتدا هم دبیر جشنواره به ما گفته بود که قطعا دوستان فیلمساز با شما تماسهایی میگیرند و سوالهایی از شما میپرسند بنابراین بهتر است به آنها پاسخ ندهید چون برای شما دردسر ایجاد میکند. برای مثال ممکن است این حاشیه ایجاد شود که شما فیلم را دوست داشتهاید اما اثرشان به جشنواره راه پیدا نکرده است. از همین رو ما سعی کردیم به هیچ تماسی پاسخ ندهیم. البته میدانیم که فیلمسازان حق دارند چنین سوالاتی بپرسند اما ما موضوع را تا اعلام اسامی مسکوت گذاشتیم و هیچ فیلمسازی مطلقا تا زمان اعلام اسامی نمی دانست که فیلمش انتخاب یا رد شده است.
*خیلی از اوقات آثاری که در مهلت قانونی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارسال میشوند، آثار ناقصی هستند و ما بارها دیدهایم که مراحل فیلمبرداری فیلمها تا روزهای آغازین جشنواره ادامه داشته اما هیات انتخاب براساس همان چند سکانسی که به دبیرخانه ارسال شده است، به قضاوت پرداختهاند. چند درصد از آثار امسال نسخه کامل ارایه دادند؟
- کسی که فیلمش را به صورت ناقص به دبیرخانه ارایه میدهد در وهله اول به خودش ظلم کرده است. چون هیات انتخاب فیلمهای کامل و ناقص را میبینند و آثار کامل را راحت تر مورد ارزیابی قرار میدهند. اما وقتی فیلمی ناقص است نمیشود قضاوت درستی داشت از همین رو احتمال رد شدن آن اثر بیشتر است به طور کلی کمتر فیلمی در دنیا وجود دارد که بشود آن را با چند سکانس مورد ارزیبابی قرار داد حتی اگر فیلمی از هیچکاک باشد.
بنابراین این موضوع به ضرر فیلمساز تمام میشود کما اینکه این اتفاق در جشنواره امسال رخ داد یعنی حداقل ۲ فیلم به دست ما رسید که از نصف یک فیلم هم کمتر بودند به همین دلیل ما آن فیلمها را ندیدیم و به صاحبان این آثار توصیه کردیم که فیلمشان را پس بگیرند و فرصت حضورشان در جشنواره فیلم فجر سال آینده را از خودشان نگیرند. ضمن اینکه در سالهای قبل هم همین اتفاق برای «شعله ور»، «امپراطور جهنم»، «بنفشه آفریقایی، «درخونگاه» و ... رخ داده بود و به توصیه اعضای هیات انتخاب، سال بعد به شکل کامل در جشنواره حضور پیدا کردند در حالی که ممکن بود در همان سال رد شوند.
حداقل ۲ فیلم به دست ما رسید که از نصف یک فیلم هم کمتر بودند به همین دلیل ما آن فیلمها را ندیدیم و به صاحبان این آثار توصیه کردیم که فیلمشان را پس بگیرند و فرصت حضورشان در جشنواره فیلم فجر سال آینده را از خودشان نگیرند فیلمهایی هم که ناقص بودند تنها سکانسهای کوچکی از آنها فیلمبرداری نشده بود اما ۹۰ درصد فیلمها مراحل پایانی پس تولید مثل اصلاح رنگ و نور یا ساخت موسیقی یا مراحل پایانی صداگذاری را طی میکردند که این مرحله جزو مواردی نیست که باعث شود ما به عنوان متخصص سینما نتوانیم آثار را قضاوت کنیم البته بهتر بود که آن قسمتها هم کامل میشد.
*در سالهای گذشته برخی از فیلمها به خاطر محتوایشان شانس حضور در فجر را پیدا نمیکردند، امسال فیلمی بود که به خاطر این موضوع کنار گذاشته شود؟
- نه. امسال هیچ فیلمی نبود که به خاطر محتوا کنار گذاشته شود. این امر یا از خوش شانسی ما به عنوان هیات انتخاب یا ناشی از درایت فیلمسازان بودند که نشان میداد اگر هم این مساله در فیلمشان وجود داشته است ترجیح داده اند اثرشان را به جشنواره ارایه ندهند و یک اکران بی سروصدا را سپری کنند بنابراین هیچکدام از فیلمهایی که ما دیدیم مشکل مضمونی نداشتند به طوری که وقتی با دوستانی که با این ماجرا بیشتر آشنا هستند و در شورای پروانه نمایش حضور دارند، صحبت میکردیم آنها هم میگفتند فیلمها هیچ مشکل مضمونی نداشتند.
*ما هر سال شاهد غلبه برخی از موضوعات بر فیلمها هستیم، یک سالی موضوعات اجتماعی، سالی موضوعات دفاعی مقدسی و... امسال غالب فیلمها بر چه محوری بودند؟
- امسال خوشبختانه شاهد ژانرهای مختلفی در آثار بودیم به طوری که یک مضمون و حتی ژانر ویژهای در آثار خودنمایی نمیکرد از همینرو فکر میکنم ترکیب خوبی از انواع ژانرها را داریم البته همچنان غلبه بر درام اجتماعی است اما در کنار آنها ژانرهای جنگی، معمایی، ورزشی، دینی، درام فلسفی، تریلر سیاسی، تاریخی، فیلمهای هنری و... هم داریم.
ضمن اینکه امسال برخی از فیلمسازان توانستهاند از نگاه قبلی خود در آثار فاصله بگیرند و پیشرفت کنند اما برخی در همان مسیر قبلی خود مانده اند با این وجود تعداد کسانی که توانستهاند به نسبت فیلم قبلی خود پیشرفت داشته باشند، بیشتر است بنابراین من این امیدواری را میدهم که از ۲۲ فیلم سودای سیمرغ تعداد زیادی از آثار از فیلم قبلی سازندگان آنها بهتر بوده و این بسیار جالب توجه است. بقیه هم در سطح خود باقی مانده اند و حداقل پسرفت نداشته اند.
در حالی که تعداد فیلمهای خوب سال گذشته خیلی کم بود اما امسال با تعداد زیادی آثار خوب مواجه هستیم. برای مثال به جز چند فیلم خوب، بقیه فیلمهای سال گذشته متوسط و گاهی حتی از متوسط هم پایینتر بودند اما نکتهای که در طول سال اکران سینما ما را آزار میداد حضور کمدیها به لحاظ تعداد و از آن بدتر به لحاظ کیفیت بود از همین رو میشود گفت تعداد زیادی از فیلمسازان با کمترین امکانات به لحاظ قصه، مضمون، زمان تولید و... سراغ آثار کمدی رفتند که متاسفانه سطح اغلب این کمدیها نازل بود و با کمترین توجه به فیلمنامه، بازی و کارگردانی و... ساخته شده بوند.
درواقع بیشترین توجه صاحبان این آثار این بود که از فضاها و مدهایی که پیشتر مردم نسبت به آن استقبال کرده بودند، استفاده کنند مثلا دهه شصت یکی از چیزهایی است که برای مردم جذاب است به همین دلیل در سال گذشته خیلی از فیلمسازان به این سمت رفتند و بیشتر از اینکه به قصه، کارگردانی، فیلمنامه و خلق صحنه کمدی توجه داشته باشند، به تکرار یک مد پرداختند.
*البته امسال هم فضاسازیهایی نسبت به حضور پیدا نکردن آثار کمدی در جشنواره صورت گرفت و حتی برخی این آثار را فیلمهای حساس عنوان کردند.
-بله. شاید اگر من هم جای آنها بودم همین کار را میکردم. منظور من این نیست که این رفتار درست یا غلط است بلکه میخواهم بگویم شما وقتی با یک فیلم بفروش که برخی خط قرمزها را شکسته وارد جشنواره میشوی احتمال اینکه فیلمت به ممیزی بخورد زیاد است. ضمن اینکه در همین هنگام تعداد زیادی از تماشاگران با داستان فیلمتان آشنا میشوند و رسانهها درباره فیلم شما مینویسند به همین دلیل تازگی فیلم شما از بین میرود.
بنابراین خیلی طبیعی است که صاحبان کمدیهای بفروش تمایلی برای حضور در جشنواره نداشته باشند چون هم قصه آنها لو میرود و هم احتمالا دچار ممیزی میشوند که کار آنها را در اکران سخت میکند.
* «ژن خوک» یکی از همان فیلمهایی بود که کارگردانش میگفت نگران به وجود آمدن حاشیه برای فیلمش است برای همین ممکن است آن را به جشنواره ندهد اما این کار را کرد و فیلم رد شد. دلیل رد شدن این فیلم چه بود؟
- «ژن خوک» واقعا فیلم کمدی نیست؛ اتفاقاً برخی سکانسهای آن بسیار هم تلخ است به همین دلیل باید حساب این فیلم را از فیلمهای دیگری که دربارهشان صحبت کردم جدا کرد. یک سری فیلمها هستند که من و شما میشناسیم و میدانیم که احتمالا بعضی خط قرمزها را شکستهاند از همین رو صاحبان این آثار به همان دلایلی که عرض کردم فیلمشان را به جشنواره ندادند اما موضوع «ژن خوک» فرق میکند.
از همین رو باید عنوان کنم این فیلم از نظر من نه تنها ممیزی ندارد بلکه یک فیلم سالم و برخی سکانسهای آن تلخ است. رد شدن یک فیلم در جشنواره اصلا به این معنا نیست که آن فیلم بد است. ما در فیلمهای اول حدود ۴۰ فیلم و در فیلمهای سودای سیمرغ نزدیک به همین تعداد فیلم داشتیم و باید از بین آنها تنها ۱۰، ۲۰ فیلم را انتخاب میکردیم بنابراین نمیشود گفت سی فیلمی که موفق به حضور در جشنواره نشدند فیلمهای بدی بودند ممکن است تنها ۱۰ فیلم از بین آنها بد باشد.
موصوع این است که آنها در یک مسابقه با ۲۰ فیلم دیگر نمره کمتری آوردند اصلا باید بگویم گاهی اوقات اینطور میشد که برخی از فیلمها تنها یک رای کم میآوردند و بر همین اساس نتوانستند به بخش مسابقه راه پیدا کنند. مساله «ژن خوک» و فیلم سینمایی «روسی» به کارگردانی امیرحسین ثقفی هم به همین ترتیب بود و اینطور نبود که هر هفت نفر ما بگوییم این ۲ فیلم بد هستند بلکه اینها آثاری بودند که ما خیلی درباره آنها بحث کردیم و آنها تنها نمره کمتر از سایرین گرفتند.
ادامه دارد...