خبرگزاری مهر- گروه هنر- زهرا منصوری: سینمای ایران همواره از نبود فیلمنامههای خوب رنج دیده است؛ رکنی که یک اثر سینمایی را پایهریزی میکند و با وجود گذشت چهل سال از سینمای بعد از انقلاب به نظر میرسد این شاخه دچار مشکلات جدی است، مشکلی که باعث شده است نتوانیم جایگاه خودمان را در سطح جهان پیدا کنیم هر چند در این چند ساله شاهد تلاشها و پیشرفتهای فردی در این حوزه بودهایم ولی این مشکل همچنان پابرجاست.
شاهرخ دولکو از منتقدانی است که همواره به این موضوع تاکید دارد و عنوان میکند فیلمنامهنویسی هیچگاه بهعنوان یک شغل جدی در ایران تلقی نشده و همین امر به علاوه چند دلیل دیگر باعث شده است که ما در این زمینه پیشرفتی نداشته باشیم.
دولکو که عضو هیات انتخاب سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است، در بخش نخست گفتگویش از چند و چون انتخاب آثار در این دوره از جشنواره گفت.
در بخش دوم از این گفتگو به بررسی علل ضعف فیلمنامهها در کلیت سینمای ایران پرداختیم که شرح بیشتر آن را در این باره در زیر میخوانید:
*چند سالی است که بهطور مرتب این موضوع عنوان میشود که فیلمهای ما بیشترین مشکل را از ناحیه فیلمنامه دارند، گویا هنوز بعد از گذشت این همه سال این مشکل ازلی حل نشده و سینمای ما نتوانسته جایگاهی از این حیث پیدا کند.
-من با شما موافقم. خیلی از دوستان از رشتههای مختلف صحبت میکنند و هرکدام معضل سینمای ایران را یکی از این رشتهها میدانند من فکر میکنم شاید اولویت اول مشکلات سینمای ایران مربوط به فیلمنامه باشد یعنی در حالی که سینمای ما در خیلی از موارد پیشرفت کرده اما همچنان از ناحیه فیلمنامه دچار مشکل است.
البته میدانم که نمیشود سینمای ایران را با سینمای هالیوود مقایسه کرد اما اگر بخواهیم با سینمای اروپا یا شرق دور به ویژه کره و ژاپن که بسیار پیشرفت کردهاند، مقایسه کنیم میتوانم بگویم واقعا فیلمهای ما به لحاظ کیفیت هنری یعنی کارگردانی، مونتاژ، گریم و... چیزی از آنها کم ندارند اما آنچه که حلقه مفقوده سینمای ماست اندیشه، مضمون، روایت و پرداخت نو است که بیشتر از سمت فیلمنامه نشات میگیرد برای مثال ضعف اغلب این نزدیک به هشتاد و چند فیلمی که ما دیدیم در فیلمنامههای آنها بود و سپس در شاخههای دیگر مثل کارگردانی، تولید و... دچار مشکل بودند که حتی این موارد هم در سایه ضعف فیلمنامه بود.
*شاید بخشی از این موضوع به این دلیل باشد که در سینمای ما اساسا شغلی به نام فیلمنامهنویسی تعریف نشده است در حالی که ما میبینیم در سینمای جهان حدود ۵ تا ۱۰ درصد از هزینه تولید هر فیلم به بخش فیلمنامهنویسی اختصاص پیدا میکند.
-بله. به نظرم این حرف بسیار درستی است. به یاد دارم یک بار در جلسهای که در حوزه هنری داشتیم من تنها شخصی بودم که به این نکته اشاره کردم و گفتم ما برای شغل فیلمنامه نویسی آنطور که باید، ارزش و اهمیت قائل نیستیم برای مثال اگر نگاهی به ساختار تولیدی سینمای ایران بکنید متوجه میشوید در آثار سینمایی تا قبل از شروع تولید فقط یک نفر به نام فیلمنامه نویس وجود دارد اما از زمانی که تولید شروع میشود ناگهان یک گروه شصت نفره شکل میگیرد که همه آنها به کارگردان کمک میکنند تا فیلم خوبی ساخته شود.
آنچه که حلقه مفقوده سینمای ماست اندیشه، مضمون، روایت و پرداخت نو است که بیشتر از سمت فیلمنامه نشات میگیرد برای مثال ضعف اغلب این نزدیک به هشتاد و چند فیلمی که ما دیدیم در فیلمنامههای آنها بوداساسا چرا ما فکر میکنیم یک نفر به تنهایی میتواند بار این قسمت را به دوش بکشد؟ در حالی که او نقشه راه را ترسیم میکند و هر اشکالی در کار او وجود داشته باشد تمام ساختار را به هم میریزد بنابراین باید در نظر بگیریم که بهتر است فیلمنامه به صورت گروهی نوشته شود.
قطعا برای این کار یک گروه پنج تا ۱۰ نفره لازم است برای مثال لازم است ۲ نفر کار تحقیقات را انجام دهند، گروهی از جنبههای مختلف به فیلمنامه نویس اصلی کمک کنند، حتی لازم است برخی دیالوگها را بنویسند چرا که نباید انتظار داشته باشیم یک فیلمنامه نویس حتما دیالوگهای خوبی بنویسد. گاه حتی نیاز است برخی نویسندگان شوخیها را بنویسند.
این روال در تمام دنیا وجود دارد برای مثال در هالیوود عده ای برای فیلمهای کمدی، فقط جوکها و شوخیها را مینویسند اما ما انتظار داریم همه این کارها را یک نفر انجام بدهد و برای همان یک نفر به اندازه نیم درصد فیلمی که میخواهیم بسازیم، پول میدهیم. طبیعی است که این معضل پیش میآید آن هم برای کشور ما که ریشه ادبیات دراماتیک ندارد یعنی هرچند ما ادبیات حماسی غنی ای داریم اما مثل خیلی کشورهای غربی دارای ادبیات دراماتیک نیستیم به همین دلیل لازم است افرادی را تربیت کنیم تا بیشتر از اینکه ادبیات را بشناسند، با درام آشنا شوند چراکه این نوع ادبیات مختص سینماست.
* شما به نگارش فیلمنامه در سینمای جهان توسط یک گروه اشاره کردید که این نشان میدهد این کار زمان زیادی میبرد، اما نکتهای که وجود دارد این است که نگارش فیلمنامه در اکثر آثار سینمای ما یک بازه زمانی ۲ تا ۶ ماهه را به خود اختصاص میدهد.
-بله همینطور است در حالی که باید در تولید یک اثر بیشترین زمان را به فیلمنامه اختصاص بدهند اما متاسفانه اکثر فیلمنامههای ما در بیست روز یا یک ماه، نوشته و نهایتا دو یا سه بار بازنویسی میشوند به خاطر همین وقتی شما فیلم را میبینید اولین مشکلی که به چشمتان میخورد مشکل فیلمنامه است؛ یعنی شخصیتپردازیها درست نیست، داستان به لحاظ دراماتیک به درستی پیش نمیرود، دیالوگها ضعیف هستند، صحنههایی که نوشته شده اند خوب نیست و ...
* شاید یکی دیگر از مسایلی که باعث شده آثار سینمایی ما در طول این سالها همچنان مشکل فیلمنامه را با خود به یدک بکشند این باشد که برخی از کارگردانان فکر میکنند خودشان میتوانند فیلمنامهنویسهای قابلی باشند. فکر نمیکنید این موضوع به این مشکل دامن زده باشد؟
-به نظرم کارگردانها هم میتوانند فیلمنامهنویس خوبی باشند به شرطی که امتحانشان را در این زمینه پس داده و با ادبیات دراماتیک و اصول فیلمنامه نویسی آشنا باشند به هر حال باید بپذیریم فیلمنامه نویسی یک رشته تخصصی است.
معمولا کارگردانها به سمت کارهای فنی سینمایی نمیروند برای مثال کارگردانها کار در حوزه گریم، فیلمبرداری و... را تجربه نمیکنند چراکه فکر میکنند آن رشتهها تخصصی هستند اما خودشان را در حوزهای مانند فیلمنامهنویسی که سنگ بنای یک فیلم است، محک میزنندمعمولا کارگردانها به سمت کارهای فنی سینمایی نمیروند برای مثال کارگردانها کار در حوزه گریم، فیلمبرداری و... را تجربه نمیکنند چراکه فکر میکنند آن رشتهها تخصصی هستند و نیاز به آدم متخصص دارند اما خودشان را در حوزهای مانند فیلمنامه نویسی که سنگ بنای یک فیلم است، محک میزنند. حداقلش این است که اگر کارگردانی فکر میکند ایده خوبی دارد و تاحدودی به فیلمنامه نویسی آشنایی دارد از کسی به عنوان مشاور فیلمنامه استفاده کند در همین جا باید ذکر کنم فیلمنامه نویسی یکی از آن تخصصهایی است که خیلی به آن تعرض میشود به ویژه از سوی کارگردان ها.
*خیلی اوقات استقلال فیلمنامه در سینمای ما نادیده گرفته میشود یعنی گروه تولیدی از هر جهت به آن دست میبرند برای مثال برخی از بازیگران حاضر نمیشوند برخی از دیالوگها را ادا کنند. چطور میشود این موضوع را حل کرد؟
-این معضل در تمام دنیا وجود دارد به نظرم کارگردان و تهیه کننده باید پای اثری که تایید کرده اند، بایستند یعنی در انتخاب بازیگران خود دقت کافی داشته باشند یا اگر به دلیلی آنها را انتخاب میکنند آنقدر درایت داشته باشند که بازیگران را متوجه کنند، بهتر از آنها فیلم را میفهمند و اشراف بیشتری به فیلمنامه دارند از همین رو نمیتوانند این درخواست را داشته باشند که این سکانس یا این دیالوگ را حذف کنند. منظورم این نیست که دیکتاتورمابانه برخورد کنند بلکه باید بحث و گفتگو شود و بازیگر یا هرکس دیگری که نظراتی دارند، دلایل خورد را عنوان کنند و از کارگردان مشورت بگیرند.
*خیلی از فیلمنامهنویسان عنوان میکنند که برخی از خطوط قرمز و قوانین دست و پاگیر مانع از این میشود که آنها فیلمنامههای خوبی ارایه دهند تا چه حد با این موضوع موافق هستید؟
-این موضوع، معضل فیلمنامهنویسی نیست بلکه مشکل سینمای ایران است که از موارد بسیاری نشات میگیرد. نوع نگاه سیاسی و نوع نگاه مدیریتی که در جامعه وجود دارد هیچ حرف مخالفی را بر نمیتابد درواقع آنها متوجه نیستند که حرف مخالف در جامعه یک کارکرد و در سینما و ادبیات دراماتیک کارکرد دیگری دارد. برای مثال نشان دادن یک قاضی فاسد، یک مدیر نابلد و ... در فیلم به معنای این نیست که در تمام جامعه این معضل وجود دارد.
درام برای شکلگیری نیاز به قطب مثبت و منفی دارد بنابراین تا وقتی که ما اصرار میکنیم همه مثبت هستند و هیچ شغل و منصبی نمیتواند منفی باشد درام شکل نمیگیرد یکی از معضلات ما این است که به خاطر تنگ نظری مدیران و مسئولان این موضوع پیش میآید البته گاهی حتی خود مردم هم به محض دیدن انتقادی از صنفشان در فیلمها ناراحت میشوند.
این موضوع به نظرم به خاطر نگاه بسته جامعهای است که حاضر نیست بپذیرد دنیای درام و سینما با دنیای واقعی فرق میکند و یک نفر نمیتواند نماینده همه صنف یا... باشد بلکه به آن به عنوان یک فرد و نیروی منفی در دنیای درام نگاه میشود به همین این دلیل فیلمسازان مجبور میشوند راه در رو پیدا کنند؛ یکی از این راهها ساخت فیلم کمدی است زیرا احتیاج زیادی به نیروی منفی ندارد و درام را با یک آشفتگی پیش میبرند.
* آموزش فیلمنامهنویسی هم در کشور ما جدی گرفته نمیشود و شاید یکی از نکاتی که بشود به صورت زیربنایی این موضوع را حل کرد همین باشد.
- بله نسبت به آموزش در بعضی رشتهها بیتوجهی میشود. تا وقتی که آموزش به صورت زیربنایی وجود نداشته باشد پیشرفتی هم در فیلمنامه نویسی حاصل نمیشود البته من نمیتوانم بگویم ما در این سالها پیشرفتی نداشته ایم اما پیشرفتهای ما کاملا شخصی بوده است و نمیشود این موضوع را به تمام سینمای ایران تعمیم دارد البته همینجا باید به این موضوع هم اشاره کنم که فیلمنامه نویسان ما افراد بی تخصص و بی تجربه ای نیستند بلکه موضوعات فراوانی از مسایل مالی گرفته تا فشار تهیه کننده و ... دست به دست هم میدهند تا این افراد نتوانند فیلمنامههای خوبی بنویسند. ما قطعا فیلمنامه نویسان خوبی داریم ولی آنها انقدر در جبهههای متخلفی میجنگند که اصل ماجرا که نوشتن یک فیلمنامه خوب است، فراموش میشود.