به گزارش خبرنگار مهر، هفتمین نشست از سلسله نشستهای بررسی آسیبهای اجتماعی در ایران با موضوع تخصصی «کودکان کار و خیابانی» عصر دوشنبه اول بهمن ۱۳۹۷ با حضور و سخنرانی دکتر مصطفی اقلیما مددکار اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و قاسم حسنی موسس و عضو هیات امنای انجمن حمایت از کودکان کار، با دبیری حمیدرضا بوالی در خانه مهر رضا برگزار شد.
کودک کار با کودک خیابان تفاوت دارد
مصطفی اقلیما، رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در این نشست گفت: کودکان کار با کودکان خیابانی تفاوت ماهوی دارند. در تعریف دیگر کشورها معمولا از کودکان خیابانی به کودکان بیسرپرستی تعبیر میشود که در خیابان به سر میبرند و به صورت باندی زندگی میکنند و عدم دسترسی به آنها باعث شده تا دولتها در ساماندهیشان ناتوان باشند.
وی افزود: ما در کشورمان کودکان خیابانی نداریم و همه کودک کار هستند. این کودکان یکی از والدین یا هر دو را از دست دادهاند و یا به دلیل مشکلات خانوادگی و کمبود درآمد به سمت کار میآیند. به عبارتی برای کمک به خانواده مشغول به کار شدهاند و چون معمولا در خیابان به کسب درآمد مشغولند ما از آنها به کودکان خیابانی تعبیر میکنیم.
کودک کار محصول بیعرضهگی دولت در امر اشتغال است
اقلیما در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کرد: کودکان کار محصولی از مجموعه علتها هستند. هیچ کودکی بدون داشتن والدین که به دنیا نمیآید و قاعدتا وقتی کودکان وارد خیابان و یا مجموعهای از مشاغل میشوند، در خانواده آنها یک ایرادی وجود دارد. متاسفانه در کشور ما بچههای بیگناه محکوم مادام العمر در کشور ما هستند. در همه جای دنیا وقتی والدین یک کودکی مشکل دارند و یا ناتوان هستند، دولت خود را پدر این کودکان میداند. بر این روش در کلام و سیره امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب نیز تاکید شده است.
نویسنده کتاب «انضباط اجتماعی و نقش آن در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی» ادامه داد: اکنون وضعیت اقتصادی کشور بسیار بغرنج است و مشکلات بسیاری برای خانوادهها بوجود آمده، در این میان اگر پدر و نانآور یک خانواده جرمی ناخواسته مرتکب شود، قاضی و دادگاه آیا به این فکر میکنند که پس از رفتن آن پدر به زندان هزینه خانواده او چگونه تامین خواهد شد؟ سازمان بهزیستی و کمیته امداد البته برای خانوارهای تحت پوشش خود به ازای هر کودک مبلغ ۵۰ هزار تومان در ماه را در نظر میگیرند که شوخی زشتی است. فقر کودک کار بوجود میآورد.
محکومین به زندان در ایران دچار لعنت ابدی میشوند
این مددکار اجتماعی بخش دیگری از صحبتهای خود را به بحث درباره گسترش فقر در جامعه و از هم گسیختگی خانوادهها اختصاص داد و گفت: در ایران افرادی که جرمی ولو مختصر را انجام داده باشند، محکوم مادام العمر میشوند. وقتی پدر یک خانواده از زندان آزاد میشود، علیرغم اینکه مجازات جرم خود را کشیده است، اما برایش سو سابقه ثبت شده و دیگر نمیتواند شغلی به دست آورد. سرنوشت فرزندان او چه میشود؟ اکنون که همه تحصیل کردههای ایرانی هم بیکارند، این شخص باید چه کار کند؟ هیچ کارد به استخوانش میرسد و بنابراین فرزندان آنها هم ناچار به کار میشوند.
اقلیما اضافه کرد: دولت چرا توانایی انجام هیچ کاری در زمینه کودکان کار ندارد؟ چون نه سازمان درست و نه نیروهای متخصص دارد. رییس فعلی سازمان بهزیستی کشور چه تخصصی در این زمینه دارد؟ کسانی درباره کودک کار صحبت میکنند که نمیدانند کودک کار یعنی چه؟ کسانی که امروزه در ایران پایه حقوقها و دستمزدها را تعیین میکنند خود ماهی ۴۰ میلیون حقوق میگیرند و طبیعی است که ندانند حقوق ماهی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان چقدر ظلم است؟ خیرین نمیتوانند جای دولت کار کنند، چرا که توانایی ایجاد شغل را ندارند. در وضعیت فعلی خیرین تبدیل به صداخفهکن دولت شدهاند.
دولت فقط آسیبها را گسترش میدهد
این استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همچنین پیشنهادات خود به دولت را چنین بیان کرد: بارها چه حضوری و چه در قالب مقاله و یادداشت مطبوعاتی به مسئولان دولتی گفتهام که وقتی شما کاری نمیکنید، بنابراین دخالتی هم نداشته باشید. دولت عاجز از برطرف کردن آسیبهاست، اما در مقاطعی مزاحم کودکان کار شده و آنها را جمعآوری میکند. افزایش بیکاری و طلاق عامل مهمی در کار خیابانی کودکان است.
وی افزود: شهرداریها نیز مدام آسیب درست میکنند. ماموران شهرداری مدام به دستفروشها حملهور شده و اجناس آنها را ضبط میکنند. فکر نمیکند که این دستفروش چند سر عائله دارد؟ نهادهای دولتی معمولا به جای پرداختن به علتها آسیبها را گسترش میدهند. دولت برای پاک کردن فقر و کودکان خیابانی به جای اشتغالزایی برای والدین آنها، خود این کودکان را از اجتماع حذف میکند. دولت اگر قصد انجام دادن کاری را دارد نباید جلوی کار کردن این کودکان را بگیرد. خفه کردن آنها باید تولید انفجار میشود.
اقلیما همچنین با اشاره به این نکته که دولت میتواند بسیار ساده و آسان با تولید شغل برای والدین، از رشد کودکان کار جلوگیری کند، گفت: دولت برای سرپوش گذاشتن روی پدیده کودکان کار یا آنها را به اجبار جمع کرده و یا کلا روی آنها سرپوش میگذارند و میگویند که این کودکان از سیستان و بلوچستان و افغانستان هستند. مگر اینها آدم نیستند و نان نمیخواهند؟ بگذارید کار کنند و اگر به نظرتان کار کودک برای جامعه ما خوب نیست سعی کنند علتها را برطرف کنند.
به جای پرداختن به علتها سعی در غیب کردن کودکان کار داریم
نویسنده کتاب «کار با گروه، شناخت، پویایی، درمان» در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست به چگونگی حل مشکلات کودکان کار پرداخت و گفت: زمانی مشکل کودکان کار حل میشود که علت روی آوردن آنها به کار بررسی شود. دولت مسئولیت خود را قبول نکرده و نه شغل تولید میکند و نه از خانوادههای آسیب دیده به دلیل شرایط بد اقتصادی حمایت میکند. کودکی که نه والدینی دارد و نه سرپناه و... ناچار است کار کند و سرنوشت محتوم او کار، آسیب، تجاوز و اعتیاد است.
اقلیما گفت: اگر کار تولید شود مشکلات کودکان کار حل میشود. وقتی افراد شغل داشته باشند و درآمدشان کفاف زندگیشان را بدهد دیگر خانوادهها از هم نمیپاشند و افراد به سمت اعتیاد نمیروند. بنابراین دیگر کودک کار نخواهیم داشت، اما وقتی تورمی به این شدت وجود دارد و این حجم به بیکاران کشور اضافه شده باید شاهد از هم پاشیدن خانوادهها باشید. ریشه هر چیزی در کار است و ریشه هر نابسامانی اجتماعی در نبود امنیت شغلی.
کودکان کار محصول نابسامانیها اقتصادی هستند
قاسم حسنی نیز در این نشست گفت: پیش از تاسیس انجمن کودکان کار، در انجمن حمایت از کودکان فعال بودیم. به خاطر دارم که سالها پیش قرار بود در محله دروازه غار از مجید مجیدی برای ساخت فیلم «باران» تقدیر و تشکر کنیم. حاضران در این برنامه همه کودکان کار بودند و فیلم هم درباره کودکان کار بود. مجری برنامه همه کودکان را به کودکان بیسرپرست و خیابانی خطاب کرد که باعث شد انرژی همه بچهها افت کند. در اینجا بود که تصمیم به انتخاب واژه مناسب گرفتیم.
وی افزود: ما نخست نام مرکز فعالیتمان را انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان گذاشتیم که واژه کار زهر خیابان را میگرفت. در نهایت در سال ۱۳۸۱ انجمن حمایت از کودکان کار را تاسیس کردیم و تصمیم گرفتیم دیگر از واژه خیابان استفاده نکنیم. در ادبیات جهانی نیز این دو از هم تفکیک میشوند. غربیها در این زمینه تلاشهای بسیاری کردهاند. خانم مری هریس جونز در سال ۱۹۰۳، در اعتراض به اجرای ضعیف قانون کار کودکان در معادن پنسیلوانیا و کارخانههای ابریشم، راهپیمایی کودکان را از فیلادلفیا به خانه رئیسجمهور تئودور روزولت در نیویورک سازماندهی کرد و وقتی به نیویورک رسیدند رییس جمهور برای اینکه با این کودکان مواجه نشود از درب پشتی فراری داده شد. این نقطههای آغاز کار اجتماعی در حوزه کودک است.
حسنی ادامه داد: کار کودک یعنی دخالت دادن کودکان در فعالیتهای اقتصادی که معمولا با آسیب و بهرهکشی از آنها همراه است و کودکان را از فعالیت اصلیشان باز میدارد. آسیبهای وارده در این روند گستره وسیعی دارد که آسیب جسمی کمترین آن است. کودک کار به دلیل نابسامانیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... از حقوق حقه خود محروم مانده و به اجبار به سمت کار کشیده شده است.
غرب در زمینه قوانین منع کار کودک از ما بسیار جلوتر است
حسنی در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کرد: مهاجرت نیز یکی از نابسامانیهایی است که باعث افزایش کودکان کار میشود. ببینید کارگر مهاجر حتما باید غیرقانونی بماند تا ارزان کار کند. در هیچ جای دنیا مانند ایران وضعیت برای کارگران مهاجر استثماری نیست. کارگر غیرقانونی باعث پایین نگه داشتن سطح دستمزد است و ما با این مشکلی نداریم، اما وقتی آسیبها باعث میشود فرزند او بدل به کودک کار شود ما آن کودک را مهاجر غیرقانونی مینامیم.
این فعال مدنی در ادامه با اشاره به قدمت قوانین مربوط به منع کار کودکان در سطح جهان، گفت: با حرکت خانم مری جونز اکنون نزدیک به ۱۰۰ سال است که مقاومنامههای جهانی درباره کار کودکان تدوین شده و در بسیاری از کشورهای جهان این قوانین سفت و سخت اعمال میشود، اما ما چه کار کردهایم؟ در قوانین کشور ما نیز صراحتا کار کودکان زیر ۱۵ سال منع شده اما چرا هیچکس به آنها توجهی نمیکند؟ چون زیرساختهای برای اجرای قوانین وجود نداشته است.
قوانین منع کار کودکان در ایران به شدت آسیبزا هستند
حسنی بخش دیگری از سخنان خود را به اشکالات مهم و اساسی قوانین مربوط به کار کودکان در ایران اختصاص داد. وی اظهار کرد: در ایران ممنوعیت ظاهری کار کودک باعث شد تا کودکانی که میتوانستند در ملاعام کار کنند، جذب کارهای شبانه، زیرزمینی، مخفی و سیاه شوند. این پنهانی شدن باعث شدت آسیب شده و میزان بهرهکشی و استثمار کودک کار را بسیار افزایش میدهد. در قدیم کودکان و نوجوانان مثلا در ایام تابستان کار میکردند و ضمن فراگرفتن شغل و پسانداز کردن درآمد خود معمولا تحت تاثیر شخصیت کارفرما، اخلاق و منش و جوانمردی را هم میآموختند.
وی افزود: ما نسلی بودیم که انقلاب کردیم و عدالت اجتماعی یکی از محوریترین شعارهای ما بود. متاسفانه ما پس از پیروزی درگیر جنگ تحمیلی عراق شدیم پس از جنگ هم با یک سیستم سرمایهداری لجام گسیخته به سمت بانکهای جهانی رفتیم. آن بانکها قوانینی دارند تا کشور کمک گیرنده را در زیر ورطه خود بگیرند: مانند آزادسازی قیمتها، عدم نظارت دولت بر بازار و... بر همین مبنا تمام قوانین ما نیز به سمت استثمار کارگر رفت. وقتی کارگردان را استثمار کنیم خانواده آنها از هم میپاشد و کودکان کار بوجود میآیند.
حسنی ادامه داد: دولت مدام فقر تولید میکند و در ادامه هم نمیگذارد که نیروی کار جامعه حق خودش را بخواهد. نتیجه این روند افزایش هرچه بیشتر کودکان کار است. اکنون نیز دوباره زمزمههایی مبنی بر جمع آوری کودکان کار شده و کسی نیست از دولت بپرسد که این کودکان را در کجا و تا چه زمانی میخواهید نگه دارید؟
شرایط فعلی کودکان کار برای دولت مسلمان قبیح است
این فعال حقوق کودکان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که نباید در جامعه اسلامی ما از کودک بیسرپرست حرف بزنیم، گفت: برای دولت مسلمان ایران بسیار بد و قبیح است که در میان مردمانش کودکان بیسرپرست وجود داشته باشند. وقتی کودکی سرپرست خود را از دست داد باید دولت سرپرست او باشد.
حسنی گفت: برای مبارزه با بیکاری که باعث کم شدن کودکان کار میشود، باید شغل ایجاد کرد نه اینکه بیکار را کشت. برای شغل نیز نیاز به سرمایه است. در کجای دنیا برای پرداخت تسهیلات اشتغال بانکهایش ۲۰ درصد سود میگیرند؟ سیستم بانکداری ما اسلامی نیست و صرفا ابزاری در دست سرمایهگذاری غیرمولد است. روز به روز هم این سرمایهداری فربهتر شده و در مقابلش تولید کننده لاغرتر میشود. در این تولید کننده ناچار است به کارگر خود فشار بیاورد. ما متاسفانه کارگرانی را هم که به دلیل محرومیت از حقوقشان اعتراض کردهاند، شلاق زدهایم. سوال اینجاست که مگر فاسد بودند؟ احترام به نیروی کار هم یکی از شرایط اصلی برای بهبود وضعیت است.