مجله مهر: پس از خروج شاه از ایران در آخرین روزهای دی ماه ۵۷؛ برنامه‌ریزان پشت صحنه تصمیم گرفتند سکان اداره شورای سلطنت را به دست کسی بدهند که هم به روحانیت نزدیک است و هم مورد اعتماد دربار. این شورا به پیشنهاد «علی امینی» شکل گرفت و شاپور بختیار نخست‌وزیر، محمد سجادی رییس مجلس سنا، جواد سعید رییس مجلس شورای ملی، علیقلی اردلان وزیر دربار، عبدالله انتظام، ارتشبد قره‌باغی، دکتر علی آبادی دادستان سابق کل کشور، محمدعلی وارسته و سیدجلال‌الدین تهرانی به عنوان رئیس، اعضای آن بودند.
قرعه به نام شاپور بختیار افتاده بود؛ سیاست‌مدار ایرانی، دبیرکل حزب ایران، عضو اخراج شده جبهه ملی که مدتی را هم در زندان‌های رژیم پهلوی گذارنده بود، روی صندلی نخست وزیر نشست تا ایران انقلابی را کنترل کند. همان‌کسی که در ۱۵ مهر ماه ۱۳۵۷ گفته بود «نفی بلد و تبعید حضرت آیت‌الله العظمی خمینی، رهبر شیعیان جهان، بر خلاف اصول قانون اساسی و آزادی‌های دموکراتیک جوامع بشری ست و به همین دلیل هم باید ایشان مخیر و مختار باشند که در هر نقطه‌ای از ایران یا خارج از ایران که تمایل داشته باشند بتوانند آزادانه اقامت فرمایند» پس از تکیه بر صندلی قدرت نظرش را تغییر داد و جمله معروف «من مرغ طوفانم؛ نیندیشم ز طوفان» را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد و مخالف بازگشت امام خمینی به ایران شد. او حتی در حرکتی عجیب، دستور داده بود تا ارتش فرودگاه مهرآباد را محاصره کند و نگذارد امام خمینی به ایران بازگردد!
قبول نخست وزیری از سوی بختیار تا مدت‌ها نقل محافل طنز بود؛ انقلابیون که بختیار را به مبارزه جسته و گریخته با رژیم پهلوی شناخته بودند، به او هم لقب ساواکی۵۷ را داده بوند!
شاپور مصّر بود که قدرت را تحویل انقلابیون نمی‌دهد و بارها نیز از تریبون عمومی و در مصاحبه با روزنامه بر آن تاکید کرده بود. اما درست یک ربع مانده به ساعت ۲ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، قبل از آنکه ساختمان نخست‌وزیری به دست مردم بیفتد، با پاسپورتی فرانسوی که توسط موساد اسرائیل برای شاپور بختیار تهیه شده بود، از طریق فرودگاه مهرآباد از ایران خارج شد.
او پس از خروج ایران درگیر اوهام شد و در فرانسه بنیان‌گذار تشکیلاتی تحت عنوان نهضت مقاومت ملی ایران شد تا به قول خودش ایران را پس بگیرد! اخیرا نیز اسنادی از مشاوره‌های شاپور بختیار و غلامعلی اویسی (از فرماندهان ارتش شاه) به ارتش عراق برای حمله به ایران منتشر شده که مدعی بودند با یک حمله نظامی، جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد.
در این پادکست رادیومهر، روایت کوتاهی از آخرین تصمیمات شاپور بختیار آخرین نحست وزیر دولت شاهنشاهی را می‌شنوید.