مجله مهر: آدولف هیتلر همان کسی است که بخش مهمی از تاریخ غرب را رقم زده، با تفکرات و نگاهی که به زندگی داشت، در نهایت هم جنگ جهانی دوم را راه میاندازد. از همین رو کشورهای مختلف دست به تولید آثاری زدهاند که مستقیم یا غیر مستقیم به هیتلر، نژادپرستی و جنگی که به راه انداخته میپردازد.
فیلمهای سینمایی، مستند، تلویزیونی و البته سریالها زیادی را میتوان یافت که به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به آدولف هیتلر پرداخته باشند، در برخی شخصیت محوری است، در برخی در حد سکانسهای کوتاه حضور مییابد، در بعضی تنها از نام و کارهایش یاد میشود و برخی دیگر تنها روایتی از داستانها و حوادث سالهای جنگ جهانی دوم هستند.
در میان لیست فیلمهایی که درباره هیتلر ساخته شدهاند و البته مهمترینها هم هستند، به شکل مشخص آنهایی که خودش هم در آنها حضور دارد، در حدود ۴ فیلم پیدا کردیم که خیلیهایشان برای مخاطب ایرانی اصلاً شناخته شده نیست و حتی نامهایشان را هم نشنیده است. در حدود ۵ فیلم تبلیغاتیِ مستندگونه میتوان یافت که یا خودش یا دیگر کشورها دربارهاش ساختهاند، ۶ سریال تلویزیونی هم هست. البته برخی فیلمهای کوتاه و مستند دیگر هم هست که بیشتر به زبان آلمانی و لهستانی هستند و آثار محلی به حساب میآیند.
کدام فیلم، کدام سریال
در این میان اگر نگاهی به آثاری که درباره جنگ جهانی دوم، هولوکاست یا حکومتهای فاشیستی ساخته شده، بیندازیم؛ لیست بسیار بالایی به دست میآید. اما شاید آنهایی که برای مخاطب ایرانی آشناتر باشد، به یکی از سری فیلمهای ایندیانا جونز با نام «مهاجمان صندوق گمشده» برسیم که استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۱ ساخته و در آن هم شخصیت اصلی فیلم و هم سربازان هیتلر به دنبال صندوقچهای هستند که معتقدند آنها را شکست ناپذیر میکند.
ردپای هیتلر را در فیلم «شیرهای جوان» که مارلون براندو در آن ایفای نقش میکند و محصول سال ۱۹۸۵ است هم میتوان پیدا کرد. روایتی از سه سرباز جنگ جهانی دوم را میبینیم که بارها به نام هیتلر و اوضاعی که به وجود آورده، اشاره میشود.
مجموعهای بزرگ از فیلمها، سریالها و مستندها را پیدا کرد که ردپای هیتلر در آنها دیده میشود، از «پیروزی اراده» Triumph of the will که یک فیلم تبلیغاتی و حاوی سخنرانی سران حذب نازی از جمله خود هیتلر بوده و سال ۱۹۳۴ ساخته شده تا «هیتلر-زنده یا مرده» Hitler-Dead or Alive که بر اساس رویدادهای واقعی نوشته شده بود و روایتی از یک تاجر امریکایی در روزهای ابتدایی جنگ جهانی دوم است که پاداش یک میلیون دلاری را برای هیتلرِ مُرده یا زنده تعیین میکند. حتی در سال ۱۹۷۷ فیلم کمدی و علمی، تخیلی «فردا از خواب بیدار خواهم شد و خودم را با چای میسوزانم» Tomorrow I will wake up and scald myself with Tea را که محصول کشور چکسلواکی بود، ساختند و در آن با سفر در زمان سعی در تغییر نتیجه جنگ جهانی داشته باشند.
مینی سریال «هیتلر: ظهور شیطان» Hitler: The Rise of Evil در سال ۲۰۰۳ تولید شد و در آن شرایط بعد از جنگ جهانی اول مورد بررسی قرار میگیرد که هیتلر چطور به قدرت میرسد. جمله معروف سریال هم اینطور بود: «تنها چیزی که برای پیروزیِ شر وجود دارد، این است که مردمان خوب کاری انجام ندهند.»
در این میان هندیها هم بیکار نبودند و در سال ۲۰۱۱ دست به ساخت اثری درباره هیتلر زدند، فیلمی که با نام «گاندی به هیتلر» Gandhi to Hitler در هند شناخته میشود ولی در سایتهای دیگر نام «دوست عزیز هیتلر» عنوان میشود، یک درام هندی است که براساس نامههای ماهاتما گاندی به آدولف هیتلر ساخته شده بود.
حرامزادههای لعنتی Inglouriouse Basterds
کوئنتین تارانتینو با «لعنتیهای بیآبرو» روایت خودش را از جنگ جهانی دوم و آدولف هیتلر داشت، این فیلم در سال ۲۰۰۹ تولید شد و مارتین وتکه نقش هیتلری را بازی میکرد که از نگاه تارانتینو کشته شد! تارانتینو که در سینمای جهان به ساخت فیلمهای خشن مشهور است، در «حرامزادههای لعنتی» در یک ماجرای خیالی پایان جنگ حهانی دوم و رایش سوم را به تصویر میکشد و به گفته خودش بیش از ۱۰ سال روی آن فکر میکرده تا آن را بسازد.
در این فیلم برد پیت در نقش یکی از نیروهای متفقین ظاهر میشود که بسیار خشن است و برای هر نازی که پیدا میکند دو راه قرار میدهد، یا دوستاشن را لو دهد یا اینکه امضای گروهش را روی پیشانی او میگذارند.
در آن زمان فیلم «حرامزادههای لعنتی» را خشن، بیبند و بار و کاملاً سرگرم کننده توصیف کرده بودند و تماشای آن را یک سواری لذت بخش در جهنم میدانستند. البته این فیلم انتقاد برخی از منتقدین و رسانههای یهودی را هم در پی داشت و آنها فیلم را خالی از هرگونه عمق اخلاقی توصیف کرده و گفته بودند که تارانتینو یک دنیای جادویی ساخته که در آن پیچیدگیهای اخلاقی زیادی وجود دارد و در عین حال هیچ نگرانی درباره خشونت ندارد و البته فیلم فاقد هرگونه محتوای یهودیت است.
«حرامزادههای لعنتی» با اینکه در اسکار در بخشهای زیادی نامزد دریافت جایزه بود، اما تنها اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آنِ خود کرد.
دیکتاتور بزرگ The Great Dictator
«دیکتاتور بزرگ» نوشته و کارگردانی چارلی چاپلین محصول سال ۱۹۴۰ است. در اسکار سال ۱۹۴۱ این فیلم در پنج رشته بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول، بهترین بازیگر نقش دوم، بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی نامزد دریافت جایزه شد. اثری کمدی که در زمان ساختش نازیها هنوز تبدیل به تهدید نشده بودند و سخنرانیهای آتشین چاپلین در فیلم برگرفته از تابلوهای تبلیغاتی و پوسترهاست.
داستان فیلم از این قرار است که در سالهای جنگ جهانی دوم، سربازی پس از سقوط هواپیما حافظهاش را از دست میدهد و در یک آسایشگاه روانی بستر میشود، اما وقتی مرخص میشود، حاکمیت کشور به دست آدنوید هینکل میافتد که فضای دیکتاتوری در جامعه به وجود آورده است و با مخالفان هم برخوردهای شدیدی دارد، او حتی دوست دیکتاتوری به نام ناپولینی دارد و با هم برنامهریزیهایی را انجام میدهند.
«دیکتاتور بزرگ» پس از ۱۳ سال نخستین فیلم ناطق و تماماً صداگذاری شده چارلی چاپلین است. میگویند یکی از دلایلی که چاپلین با گریمی مشابه به هیتلر در فیلم بازی کرده، این بوده که یکی از دوستانش به او گفته شباهت ظاهری با هیتلر دارد، البته چارلی بعداً میفهمد که هفته تولد، قد و وزنش هم با آدولف هیتلر یکی است.
این فیلم در آلمان توقیف شده محسوب میشد، اما هیتلر یکی از کپیهای آن را از کشور پرتغال بدست آورده و دو بار تماشا کرده، هرچند که هیچکس نمیداند واکنش او به این فلیم چه بوده است.
سخنرانی پایانی فیلم که پنج دقیقه طول میکشد و طی آن چاپلین کمتر از ۱۰ بار پلک میزند، تحت تأثیر حمله هیتلر به فرانسه نوشته شده است.
سقوط Downfall
فیلم «سقوط» محصول سال ۲۰۰۴ آلمان است، درامی جنگی که الیور هرشبیگل آن را بر اساس چند کتاب تاریخی نوشته که روایتی از ۱۰ روز پایانی زندگی هیتلر است. داستان نگاهی دارد به روزهای ۱۷ آوریل تا ۳۱ آوریل که هیتلر به همراه همسرش خودکشی میکند، او همچنین این مدت در سنگری زیرزمینی به سر میبرده است. در یکی از صحنههای فیلم که هیتلر در حال سخنرانی بسیار شدیدی درباره این حقیقت که کنترل جنگ از دستش خارج شده دارد، در اینترنت بارها دست به دست شده و همچنین صدای اصلی هیتلر در این فیلمها حفظ شده است.
فیلم در زمان پخش سر و صداهایی مبنی بر اینکه تقلید از شخصیتها به خوبی انجام نشده، داشت ولی این حرفها باعث نشد فیلم به خوبی دیده نشود.
این فیلم یکی از آثار پرهزینه سینمای آلمان به شمار میرود و در اسکار همان سال هم نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان شد. البته فیلم جایزههای مختلفی را از فستیوالهای متفاوت توانسته بدست بیاورد. برونو گانتس بازیگری بود که نقش هیتلر را ایفا کرد.
والکیری Valkyrie
برایان سینگر فیلم «والکیری» را در سال ۲۰۰۸ با بازی تام کروز ساخت که نقش سرهنگ فون اشتاوفنبرگ طراح ترور هیتلر را بازی میکند، فیلم روایتی از کودتای نافرجام افسران ارتش نازی است که در ۲۰ ژوئن ۱۹۴۴ انجام شده بود. در زمان تولید فیلم اعضای خانواده اشتاوفنبرگ با اینکه تام کروز نقش سرهنگ را بازی کند، مخالف داشتند و در این میان رسانههای آلمانی با اطلاعرسانیهای زیاد سعی کردند از طرح خانواده این سرهنگ حمایت کنند.
به دلیل همین صحبتها و مشکلات و با توجه به اینکه برایان سینگر دیگر امکان فیلمبرداری در آلمان را نداشت، زمان انتشار اثر هم چندین بار تغییر کرد تا در نهایت ۲۸ دسامبر سال ۲۰۰۸ در شمال اروپا اکران شد و اتحادیه هنرمندان برنامهیزیهایی کردند تا توجه و تمرکز فیلم از تام کروز به دیگر نکات فیلم جلب شود. در این فیلم دیوید بامبر نقش هیتلر را بر عهده داشت.
مکس Max
«مکس» محصول سال ۲۰۰۲ یک درام داستانی است که روایتی از دوستی میان یک دلال یهودی هنر، مکس راتمن و یک نقاش اتریشی به نام آدولف هیتلر است. این فیلم دیدگاههای هیتلر را پیش از اینکه زیر پرچم نازیها برود به تصویر میکشد. «مکس» نشان میدهد که هیتلر زمانیکه در حال مطالعه مفاهیم هنری بوده، روی مفاهیم ابتدایی رایش سوم هم کار میکرده و فهمیده که چطور فضاهای بصری روی هیپنوتیزم کردن آلمانیها مؤثر است. در ادامه فیلم به بررسی این مضوع میپردازد که اگر هیتلر خودش را به عنوان هنرمند میشناخت، چه اتفاقی میافتاد.
دو مستند خاص
یکی از نخستین مستندهایی که درباره هیتلر و جنگ و جهانی دوم ساخته شده، مستند «پیش از جنگ» Prelude to War است که سال ۱۹۴۲ و به کارگردانی فرانک کاپ را بوده است، فیلمهایی که به عنوان برنامه تبلیغاتی و برای دعوت از سربازان امریکایی برای حضور در جنگ استفاده میشد. این مستند بر اساس این ایده که ذهن عمومی مردم را به جنگ و فرستادن نیرو در میدان مبارزه علاقهمند کند، ساخته شد. این مستند در سال ۱۹۴۳ به عنوان بهترین فیلم مستند اسکار انتخاب شد و همچنان هم آن را یکی از شاخصترین آثار مستند تاریخ سینمای جهان میدانند.
این مستند در تمام بخشها با استفاده از روش مقایسه سعی دارد پیامهای قهرمانانه را منتقل کند و برای اینکه بتواند تفاوت میان ایالات متحده امریکا و کشورهای فاشیستی را که با در کنار یکدیگر قرار گرفتن سعی در تسخیر جهان دارند، نشان دهد، داستانهایی طراحی کرد که علتهایی برای حمایت از متفقین را بیان کند.
این فیلم مستند در تمام مدت جنگ برای همه سربازان امریکایی به نمایش درمیآمد تا هرکسی بداند که در این جنگ نقشی اساسی بر عهده دارد. البته «پیش از جنگ» نتیجه هم داد و یکی از ابزراهای مهم برای ایجاد انگیزه در میان مردم بود.
در «شیطان با هیتلر» The Devil with Hitler که بابی واتسون نقش آدولف هیتلر را بازی میکند و این بار فضای کمدی دارد، هیئت مدیره جهنم قصد دارند شیطان را از کارش برکنار و هیتلر را به جای او بگذارند، شیطان هم ۴۸ ساعت وقت میخرد تا هیتلر را مجبور به انجام یک کار مثبت کند که در نهایت موفق نمیشودو این فیلم محصول سال ۱۹۴۲ امریکا است.
با هیتلرترین بازیگر آشنا شوید!
فریتز دیِز Fritz Diez متولد سال ۱۹۰۱ است که طی ۷۸ سال زندگی به عنوان بازیگر، تهیهکننده، کارگردان و برنامهریز تئاتر آلمانی فعالیت کرده است، اما نکتهای که ما او را معرفی میکنیم به این دلیل است که او در سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۵ در هشت فیلم هشتبار نقش آدولف هیتلر را بازی کرده است. در چهار مجموعه تلویزیونی باز هم در نقش هیتلر حاضر شده و البته یکبار به جای شخصیت هیتلر صحبت کرده است! سری فیلمهای «آزادی» که پنج قسمت بوده و در مدت دو سال ساخته شدند و فیلمهای «من، عدالت» و «نورهای یخزده» هم دو فیلم دیگری هستند که آقای دیِز در نقش هیتلر ظاهر شده است. سریالهای «هفتمین لحظه از بهار» در سال ۱۹۷۳، «سربازان آزادی» سال ۱۹۷۷، «تراژدی قرن بیستم» ۱۹۹۳، «کاپیتان بزرگ؛ جرج ژاکوو» در سال ۱۹۹۵ و «هدف را بدست آور» محصول سال ۱۹۷۶ هم او را در گریم هیتلر به تصویر کشیدهاند.