مونا انوریزاده نویسنده سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان که این شبها از شبکه سه سیما پخش می شود درباره این اثر به خبرنگار مهر گفت: جرقه اولیه این قصه که در ابتدا «سوگند» نام داشت سال ۱۳۹۰ زده شد. «سوگند» یا همان «لحظه گرگ و میش» یک دیالوگ رد و بدل شده بین یک مادر و دختر فقط یک پلان از یک فیلم بود که اولیه این داستان را تشکیل داد.
انوریزاده ادامه داد: آن دیالوگ را نمیتوان بیان کرد چون ممکن است بخشی از قصه را لو بدهد. این دیالوگ به قدری برای من جذاب و تکاندهنده بود که ماههای طولانی به لحاظ ذهنی با آن درگیر بودم و احساس میکردم دنیایی از داستان میتواند پشت این دیالوگ پنهان باشد و «لحظه گرگ و میش» از همین جا برایم شکل گرفت که باعث شد در سال ۹۱ به نگارش اتودهای اولیه طرح شروع کنم.
این نویسنده در ارتباط با قصه این سریال و روایت تاریخی آن بیان کرد: من عاشق خواندن و همینطور نوشتن داستانهای عاشقانه هستم و فکر میکنم داستانهای عاشقانه جذابترین و دلنشینترین داستانهای دنیا هستند. «لحظه گرگ و میش» در راستای همان علاقه همیشگیام به رشته تحریر درآمده و در میان گونههای مختلف داستان عاشقانه، عاشقانههایی که در جنگ رخ میدهند به نظرم از همه زیباتر و تأثیرگذارترند، تصویر جدایی یک زوج یا یک مادر و فرزند وقتی که مرد یا پسر خانواده به جنگ میرود تصویری فراموشنشدنی است.
وی افزود: البته فکر میکنم شاید هیچوقت هیچ کس نتواند این احوالات را در واقعیترین شکل ممکن ترسیم کند، مگر خودش چنین شرایطی را تجربه کرده باشد و «لحظه گرگ و میش» عاشقانهای است که میکوشد به این حال نزدیک شود، دستکم امیدوارم که اینطور شده باشد.
نویسنده سریال «گرگ و میش» ادامه داد: البته محتوای قصه «لحظه گرگ و میش» تنها در این موضوع خلاصه نمیشود و کوشیدهام حین روایت یک داستان عاشقانه، تحولات اجتماعی کشورمان را هم طی سه دهه در حد امکان و ضرورت به تصویر بکشم.
انوریزاده بیان کرد: مخاطب «لحظه گرگ و میش» داستان یک خانواده را با محوریت سرگذشت زندگی دختر خانواده یاسمن در بازه زمانی حدود سه دهه دنبال خواهد کرد و همانطور که اشاره کردم داستان یاسمن و سایر اعضای این خانواده در بستری اجتماعی میگذرد و از طریق این خانواده تحولات جامعه ایران در طول سه دهه را هم مرور کردهایم.
وی در انتها عنوان کرد: مخاطبان را دعوت میکنم که از همین قسمتهای ابتدایی سریال ما را دنبال کنند، چرا که قلاب اصلی داستان در قسمتهای نخست خواهد افتاد و تصورم بر این است با تمهیداتی که در داستانپردازی و نوع روایت اندیشیده شده است، اگر مخاطبان قسمتهای ابتدایی سریال را از دست بدهند به سختی بتوانند رشته داستان را به دست بیاورند.