خبرگزاری مهر، گروه استانها: ابوالفضل بنیهاشمی: بهرهبرداری از منابع موردنیاز کشور در راستای حرکت چرخ اقتصاد مملکت دارای اهمیت است اما هیچ جای ایران اسلامی معدنی برپا نمیشود مگر بخشی از محیطزیست نابود گردد پس در این مچ اندازی تاریخی بین محیطزیست و معادن کدامیک پیروز میشود و یا بهعبارتدیگر کدامیک در ارجحیت هستند.
صدای خرد شدن سنگهای کوه شاهوار شاهرود سالها است زیر پای بولدوزرها شنیده میشود اما چه بسیار شاهوارهایی در استان سمنان هستند که جراحت معدنکاری بر تنشان نشسته است. شاهوار نمونهای استثنایی از مشارکت سازمانهای مردمنهاد، مردم و رسانهها بود که نابودی محیطزیست را به جهانیان مخابره کرد اما بسیاری از معادن استان سمنان مانند کوه گرو در میامی، سلیس سمنان و … هستند که نابودی محیطزیست در آنها بهراحتی رقم میخورد و کسی هم به آنها توجهی ندارد اما از سوی دیگر بسیاری نیز معتقد هستند این تخریبها لاجرم برای توسعه کشور نیاز است و اگر یک کوه هم نابود شود در ازای آن هزاران نفر مستقیم و غیرمستقیم از این فرآوردههای معدنی نان میخورند و چرخ اقتصادی کشور چرخیده میشود.
معدن یا زندگی کدامیک؟
سالها است معدن زغالسنگ در جنگل اولنگ شاهرود، شیره جان مام طبیعت را میمکد و دهها درخت را خشکانده است تا هزاران نفر نان خود را از معادن و مشاغل مرتبط با آن درآورند اما کدامیک بالاخره در ارجحیت هستند آیا باید صرفاً معادن را داشت و یا صرفاً به محیطزیست نگاه کرد؟
ابتدا باید گفت اگر یک کامیون زغالسنگ از دل اولنگ شاهرود یا طزره دامغان استخراج شود از همان ابتدا زنجیره اشتغالزایی آن ایجاد میشود یعنی کارگران درون تونل، حملونقل، پدر کردن و سورت بندی، انتقال و فرستادن به اصفهان، استفاده در کوره ذوبآهن، تهیه شمش آهن و فرستادن آن به کارخانهها و تبدیل آن محصول به مایحتاج مملکت و درنهایت فروش آن توسط مردم … اینیک دایره عظیم از اشتغال و دارایی را ایجاد میکند که شاید کسری از جمعیت ایران اسلامی از آن ارتزاق کنند پس در این وادی باید تأکید کنیم که اهمیت معادن بر اشتغال و اقتصاد بر هیچکس پوشیده نیست.
نکته قابل ذکر در اینجا عدم وجود عزم دولت مردان در کاهش تخریبهای معدن بوکسیت تاش شاهرود است امروز همه بار اعتراض به این معدن بر دوش سازمانهای مردم نهاد حامی طبیعت فعال در شاهرود و مردم دلسوز این شهرستان است و علناً دولتمردان به نظاره نشستهاند، انتقادی از ابتدای ایجاد این طرح نیز مطرح بود و در عین ناباوری این سکوت منجر شده تا معدن مجوزش را برای ۱۰ سال دیگر تمدید کند و اگر مسئولان با این درخواست موافقت کنند علناً باید گفت شاهوار نابود میشود.
کاهش برف چالها در شاهوار
حنیف رضا گلزار کنشگر طبیعت و کارشناس درباره شاهوار میگوید: این معدن بخشی از نیازهای کشور به ماده خام بوکسیت را تأمین میکند و در کارخانه مقصد اشتغالزایی هم دارد ولی در آیندهای نهچندان دور آثار زیانبار زیستی آن متوجه مردم شاهرود و بسطام خواهد بود، چراکه شاهوار بزرگترین کانون آبساز منطقه است. اصولاً تولید آب شیرین در فلات مرکزی ایران وابسته به کوههایی با بلندی بیش از سه هزار و ۵۰۰ متر است که خوشبختانه این موهبت الهی به شاهرود نیز ارزانی شده است. برفچالهای شاهوار سهم غیرقابلانکاری در تقویت آبخوانهای دشت بسطام و شاهرود بهعنوان قطب جمعیتی استان دارند. با توجه به بحران ملی و منطقهای آب، باید از این کانون آبساز حراست ویژه میشد ولی افسوس که به نام صنعت و معدن در حال نابودی آن هستیم.
وی میافزاید: تصویربرداری هوایی ستاد مردمی حفاظت از طبیعت شاهرود در سال گذشته بیانگر کاهش چشمگیر سطوح پوشیده از برف در بلندیهای شاهوار است. سطوحی که پس از حذف پوشش گیاهی، یا تبدیل به جاده شد یا بار کامیون میشود؛ این موضوع ضریب نفوذ آب در خاک و بستر کوه را کاهش داده و خطر سیل گیری روستای تاش و … را هم بهشدت افزایش میدهد.
وی میگوید: متأسفانه برنامه ریزان و تصمیم گیران از یکسو منابع و کانونهای طبیعی تولید آب شیرین را از بین میبرند و از سوی دیگر با صرف هزاران میلیارد پول و ایجاد تنشهای اجتماعی در پی انتقال آب از استانهای شمالی به سمنان هستند.
معدنکاری به چه قیمت؟
اما موضوع این است که طبیعت هم دارای اهمیت است، مگر میتوان بدون درخت زندگی کرد؟ قطع یک درخت هم به دنبالش هزاران نفر را درگیر خواهد ساخت، برای مثال قطع درختان سستی خاک را به همراه دارد، سستی خاک سبب هدایت آبهای سطحی و نه جذب آنها میشود و درنتیجه افت منابع آبی را شاهد خواهیم بود، درنتیجه آینده نسل بشر و حیاتوحش در یک منطقه تهدید میشود و لذا دو سمت معادله را باید دارای اهمیت دانست اما پرسش اصلی در استان سمنان این است آیا معدن کاری به هر قیمت؟
الهام طبسی کارشناس محیطزیست نیز میگوید: محیطزیست دارای اهمیتی بسزایی است، مضافاً بر اینکه تخریبهایش برای معدنکاری نمونهای از خودخواهی نسل بشر در دوره کنونی است، با یک مثال این موضوع را تکمیل میکنیم همانطور که میدانیم درخت اورس سالانه تنها دو میلیمتر بلند میشود پس یک او رس ۲۵۰ سانتیمتری قطعاً سدهها سال عمر دارد پس یعنی اگر هماکنون نهال یک او رس در منطقهای مساعد مثلاً شمال شاهرود و یا دامغان کاشته شود شاید هفت قرن دیگر به میزان ۲۵۰ سانتیمتر رشد کند درنتیجه ما اگر درخت در حال رشد را در سال صدم قطع کنیم عملاً از چوب آن برای یک نیاز فردی بهره بردهایم و دنیا را از داشتن آن درخت به مدت قرنها محروم کردهایم.
وی میگوید: معدنکاری هم همین است امروز ما نیاز یک نسل بشر را برای تولید یک قطعه آهن مثلاً بدنه ۱۰۰ ماشین لباسشویی خانگی تأمین میکنیم بدون اینکه به ما مربوط باشد که این منابع معدنی برای نسلهای آتی هم باید باشد یا خیر! چرا ما محیطزیست را فدای خواستههای یک نسل از بشر میکنیم؟ اگر این صرفه اقتصادی نام دارد پس ۲۰۰ سال آینده که هیچ ماده معدنی در استان نیافتیم باید چه کنیم؟ این است که ما میگوییم مگر منابع معدنی متعلق به همین نسل ما است که آن را تمام و کمال مصرف کنیم؟ و بجای اینکه میراث طبیعی را برای آیندگان باقی بگذاریم منابعشان را هم از آنها گرفتهایم! این آیندهنگری نیست.
تخریبها وحشتناک است
دیگر فعال محیطزیست نیز میگوید: تخریب معادن بر محیطزیست وحشتناک است شما هماکنون اگر به شاهوار شاهرود سفری کنید متوجه میشوید که نابودی این کوه کاملاً رقم خورده است آنهم برای چه؟ تغذیه کارخانه آلومینیوم که اصلاً در درون استان سمنان هم نیست! و سابقاً بوکسیت خود را از دیگر جاهای ایران و حتی آفریقا باقیمتی پائین و بدون این حجم از تخریب محیطزیست وارد میکرد.
محمود بنی عامری میگوید: بوکسیت شاهوار را پاکتراشی کرده و درنتیجه گرادیان هوا (اختلاف دمای بین روز و شب) به دلیل این تخریب شاهوار که تمام سال بر روی آن برف است، بر هم میخورد یعنی ۵۰ سال بعد در شاهرود اختلاف فاحش دما بین روز شب سبب بیابانی شدن این شهر شده و باید منتظر خالی شدن این شهر ماند چراکه دیگر جایی برای زندگی بشر در آن نخواهد بود.
وی افزود: مردم با جستجوی کلمه گرادیان در اینترنت میتوانند به معنای آن اشراف پیدا کنند، این امر در شاهرود و بسیاری نقاط استان رخداده است، برای مثال شاهوار را یک جایخی یخچال بدانید که با سرمای تولیدیاش میوههای درون یخچال را هم محفوظ میدارد حال فرض کنید این جایخی را تخریب کنید آیا میوه سالمی در درون یخچال باقی میماند؟ درنتیجه ما معتقد هستیم معادن به حیات بشری و جانوری ضربه میزند و با میلیاردها تومان ارزآوری و دهها هزار اشتغالزایی نمیصرفد.
نظرهای مخالفی هم وجود دارد
میرمحمد عرب عامری فعال معدنکاری در استان سمنان میگوید: معادن کاری امروز سفره ارتزاق هزاران نفر را تأمین میکند بهعبارتدیگر ارتزاق هزاران نفر انسان به این امر بستگی دارد مضافاً بر اینکه بالاخره ذاتاً معدنکاری تخریب را به دنبال دارد اما تخریبی که به دنبال آن آبادانی بیشتر برای شهرها و اقتصاد کشورمان را در پی دارد.
وی میگوید: ما نمیتوانیم بگوییم بهواسطه اینکه چهار درخت قطع میشوند هزاران نفر بیکار بمانند این ظلم بیشتری در حق بشریت است تا تخریب محیطزیست علاوه بر این معادن اینگونه هم نیستند که تمام محیطزیست را تخریب کرده و پس از مدتی به حال خود رها کنند، قوانین و مقررات سفت و سختی در این زمینه وجود دارد که معادن باید محیطزیست را به حال اولش بازگردانند و بعد کار را رها کنند.
این معدن کار سمنانی معتقد است تخریبها اولاً آنقدر نیستند که حیات بشری را به خطر بیندازند و نهایتاً به تخریب چندگونه گیاهی ختم میشوند که آن را نیز دوباره میتوان احیا کرد و در وهله دوم معادن آنقدر ذخایر دارند که برای ۲۵ سال و یا ۳۰ سال به اتمام نرسند پس نباید نگران آیندگان نیز بود.
ترمیم محیطزیست با درآمدهای معدنی
حشمتالله عسگری معاون استاندار سمنان نیز دراینباره میگوید: یک درصد درآمد معدنکاری که فعالیت آنها توأم با ضرر و زیان به محیطزیست باشد باید صرفترمیم زیرساختهای موجود شود، ما معتقد هستیم که معادن نقش مهمی در اقتصاد دارند اما دراینبین نباید ملاحظات زیستمحیطی را نادیده گرفت.
وی میگوید: با توجه به اینکه فعالیت معدنی با تخریب محیطی همراه است لذا در این کمیته بر این اساس تصمیمگیری شد تا خسارات زیستمحیطی معادن بررسی و از محل درامد معدنکاری تأمین شود.
معاون استاندار سمنان بابیان اینکه تیمی متشکل از دستگاههای اجرایی مرتبط مسئول تعیین میزان خسارت زیستمحیطی فعالیتهای معادن خواهند بود، ابراز داشت: پس از تشکیل کمیته پرونده برای تصمیمگیری به شورای برنامهریزی استان فرستاده میشود.
عسگری بابیان اینکه مشکلات فعالیت شرکتهای معدنی استان سمنان موردمطالعه قرار میگیرد، اضافه کرد: در این کارگروهها میکوشیم تا ضمن احصا مشکلات برای حل مشکلات معادن نیز راهکارهای لازم اتخاذ شود.
ارتزاق هزاران نفر از راه معدن
بهروز اسودی رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان سمنان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر بابیان اینکه ۵۹۰ واحد معدنی در استان فعال هستند، میگوید: ارتزاق هزاران نفر در استان سمنان به این امر بستگی دارد مضافاً بر اینکه معادن باید مقررات محیطزیستی را رعایت کنند.
وی میافزاید: این موضوع را نیز باید تأکید کرد که معادن پسش از استخراج از محیطزیست و منابع طبیعی بسته به منطقه معدنکاوی، استعلام میگیرند یعنی اگر منطقهای دارای حساسیتهای زیستمحیطی باشد قطعاً مجوزهای آن اعطا نمیشود درباره شاهوار اما باید گفت این منطقه در زمره مناطق چهارگانه نبود و طبق قانون نیازی به استعلام از محیطزیست هم وجود نداشت و کار با استعلام از منابع طبیعی صورت گرفت پس دراینبین منافاتی وجود ندارد.
ارتزاق بدون زندگی یعنی چه؟
چیزی که مسئولان استان سمنان و موافقان معدن به آن دقت ندارند این است که اگر شاهوار نباشد یعنی زندگی نیست و اگر زندگی نباشد ارتزاق به چه معنی است؟ در گزارش تهیهشده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی واضح ذکرشده که این معدن تخریبهای گستردهای داشته و منابع طبیعی را آلوده کرده است لذا باید دانست که آثار مخرب آن در درازمدت چیزی جز تباهی سرزمینی به نام شاهرود نیست حال آیا ۵۰ سال دیگر هم میتوان از ارتزاق در این شهرستان حرفی زد؟
محمد درویش کارشناس محیطزیست نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، میگوید: اختلاف دمای بین صبح و شب بهعنوان یک شاخص یا تلورانس محسوب میشود که مرز بین کویری شدن و نشدن یک سرزمین را شکل میدهد از طرفی شاهوار جدای اینکه یک کانون آب ساز است بهمثابه محافظ این شاخص عمل میکند درنتیجه اگر شاهوار از بین برود اختلاف دمای بین روز و شب شاهرود افزایشیافته، این سرزمین رو به کویری شدن پیش میرود حال ۵۰ سال آینده این شهرستان خوش آبوهوا را در نظر بگیرید که چه چیزی خواهد شد؟
معادن نیازهای زودگذری هستند که خودخواهانه است بهرهبرداری از آن را برای یک نسل قرار دهیم و سهم آیندگان از آن تخریب باشد این جمله معروفی است که یکی از فعالان محیطزیست آن را بیان کرد و اوج خودخواهی و بهتر بگوییم نسل خواهی افراد عصر حاضر را نشان میدهد شاهوار گناهی ندارد که اینگونه پاکتراشی میشود اما آیندهای برای شاهرود باید متصور بود که در آن اتفاقات هولناکی چون مهاجرت براثر خشکسالی و گردوغبار و همچنین آلودگی آب رخ خواهد داد.
سکوت مسئولان عجیب است
بگذریم از اینکه محیطزیست استان سمنان به بهانه اینکه شاهوار جزء مناطق چهارگانه نیست از حفاظت این ناحیه چشمپوشی کرده است از این هم بگذریم که مجلس شورای اسلامی در گزارشی دهها صفحهای تخریب محیطزیست توسط معدن شاهوار را تائید کرده است اما از اتمامِحجت یکماهه فرماندار شاهرود که تاکنون بیش از ۶۰ روز از آن گذشته چگونه باید عبور کرد؟ آیا این دست اتمامحجتها سبب بازی با عواطف مردم نیستند؟
از سوی دیگر نکاتی در موضوع شاهوار مطرح میشود که شگفتی همگان را در بر دارد، مثلاً اینکه شاهوار با این همه گونه جانوری و گیاهی که حتی سه گونه نادر گیاهی از گل سنگها به نام این کوه در جهان ثبت شده و حضور وحوش شامل خرس، کل و بز و قوچ و میش و … جزء اماکن چهارگانه حفاظت محیط زیست نیستند! یا در اظهار نظری عجیب و غریب مدیرکل صنعت معدن استان سمنان در پاسخ به حجم تخریب پوشش گیاهی در شاهوار میگوید «مگر شاهوار پوشش گیاهی هم دارد!» این نشان میدهد در سیستم اداری یک جای کار لنگ میزند این بدان معنی است که مسئولان محیط زیست نتوانستهاند به خوبی تخریبهای معدن را بیان کنند و بهجای آن بار اصلی بر دوش سازمانهای مردم نهاد است.
درنهایت باید گفت اگر بگذاریم سرزمین عناصر حیاتی خودش را حفظ کند بهطور یقین در کوتاهمدت معیشت و اشتغال کممایهتری ایجاد کند در درازمدت آن اقتصاد پایدارتر خواهد بود، بهرهبرداری از معادن را میتوان به یک درخت میوه تشبیه کرد که قطع ناگهانی آن برای تولید چوب شاید اشتغالی را ایجاد کند اما درگذر زمان پایدار نخواهد بود.
امروز شاهوار میتواند میزبانی از تورهای مختلف ملی و بینالمللی کوهنوردی باشد. امروز شاهوار میتواند کارخانه تولید شغل از لحاظ بومگردی و گردشگری باشد امروز شاهوار میتواند معدن پولسازی از طریق میزبانی اردوهای تیمهای کوهنوردی باشد امروز شاهوار میتواند معدن تحقیقات بر روی گونههای گیاهی و توریسم علمی باشد اما بهجای آن دست یک معدن آن را برای منفعتی همین چند ساله میتراشد تا نابودیاش جلو بیفتد. شاهوار رو به نابودی است و باید با آن خداحافظی کرد.