خبرگزاری مهر-میلاد سعیدی*: ایام ایامی است که بیش از هر زمان دیگری با این مسئله مواجه هستیم که برای کودکان کار چه کردیم و یا چه میتوانیم انجام دهیم بر خلاف خیلی از نوشته ها اتفاقا بد نیست به این مسئله بپردازیم که چه کوتاهی هایی را در این سالها انجام داده، چه نسل هایی را دچار مشکل کرده، اتفاقا چه استعدادهایی را از دست داده ایم و چه کسانی به بهانه های مختلف کارهایی را باید انجام می دادند که انجام ندادند.
مثلا یکی از فعالان به درستی گفته است، وجود کودکان کار و خیابان امروز چه در عرصه تولید مثل کوره پزخانه و کارگاه های کوچک مثل فرش بافی، شیشه سازی و مانند آن و چه در عرصه خیابان مثل فروش گل، پاک کردن شیشه ماشین ها، آدامس فروشی و امثال آن در شهرهای بزرگ و کوچک ایران غیرقابل انکار و به پدیده ای عادی تبدیل شده است. کار کودکان نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال می کند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی است.
براین اساس کارشناسان به عنوان یک معضل اجتماعی به آن می نگرند و یا یونیسف گفته است که بین کودکان خیابان و کودکان در خیابانتفاوت قائل است.
عبدالرحیم تاج الدین مدیر کل دفتر امور حمایتی و توانمندی سازی وزارت تعاون و رفاه اجتماعی می گوید: کودکان در خیابان که گروه بزرگتری است، کار و تحصیل می کنند و احساس تعلق به خانواده دارند. اما کودکان خیابان به طور معمول جامانده از تحصیل اند و تعلقشان به خیابان بیشتر است. ما نه تنها در تعاریف نظری در این حوزه هیچ اشتراک نظری نداریم بلکه طبیعتا در عمل نیز راهبردهایی را خواهیم داشت که یا هم پوشانی دارند و یا در ادامه یکدیگر را نقض کرده و مصیبت تازه به بار می آورند. ما تا خداوند بخواهد سازمان ها و حقوق بگیر های چند صد هزار نفری داریم که در ۷ ساعت اداری قانون تصویب کرده و ناقص اجرا میکنند و در مقابل این جمعیت افرادی تحت عنوان سمن ها داریم که فقط از سر دغدغه یا پوشاندن وجدان پوشالی به خاطر درآمد های آنچنانی خود به دنبال والایش وجدان ترک خورده خود هستند.
البته این صحبت نفی کننده زحمات افراد دانا و پر تلاشی نیست که در لباس دولت یا سمن ها زحمت میکشند اما واقعیت این است که ۹۰ درصد موفق نبودند که به هزار یک علتبرمیگردد. از جمله احساسی عمل کردن در بخش مردمی و تکلیف مدار نگاه کردن در بخش دولتی که هر دو مایه ی خجالت و تاسف است. اما آنچه که ما از یاد برده ایم آن است که هیچ وقت نخواستیم با خود واقعی کودکان کار اعم از جسم، روح و تمام متعلقاتشان مواجه شویم و فقط تصمیم گرفتیم و راهبرد عملیاتی کردیم.
شاید این مواجه اگر از سر دغدغه باشد و نه تبصره و نمایش بالای شهری روزگاری موفق شود و فریاد بی صدا را به گوش فریادرسان برساند.
*رواندرمانگر و مشاوره خانواده