خبرگزاری مهر، گروه استانها - مهدی بخشی سورکی: جمعیت سالن سینما تربیت در سانس ساعت ۲۰ خود طبق برنامه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در استان به تماشای رد خون محمدحسین مهدویان نشستند، تقریباً تمام سالن این سینمای قدیمی شهر قم تکمیل شده و همه منتظر بودند تا ببینند کارگردان جوان سینمای ایران این بار چه داستانی را از سالهای دهه ۶۰ قرار است برایشان روایت کند.
فیلم با توضیحاتی در خصوص سالهای پایانی جنگ که به صورت متن است آغاز و در همان سکانسهای اول بیننده با شخصیتهای فیلم دو سال قبل مهدویان یعنی ماجرای نیمروز مواجه میشود که در جستجوی منافقین به معراج شهدا رسیدهاند.
بیننده از ماجرای نیمروز خاطرات خوبی به یاد دارد و این بار هم به دنبال آن است و انتظار دارد تا خود را در حال و هوای دهه شصت و دنیایی از نوستالوژیهای آن روزگار حس کند.
بازسازی تهران در دهه شصت در این فیلم، جذابتر از ماجرای نیمروز به نظر میرسد و کارگردان با اطمینان بیشتری قاب دوربین خود را باز میکند.
روایت بیپرده، شفاف و صریح از جنایات منافقین
مهدویان در فیلم ماجرای نیمروز ۲ تلاش کرده تا روایت بیپرده، شفاف و صریحی از جنایات منافقین در ماههای پایانی جنگ تحمیلی در قالب یک داستان عاطفی و درام به تصویر بکشد و انصافاً نیز در این زمینه موفق بوده است و برای این کار دوربین را به عمق پادگان اشرف در عراق میبرد و در صحنههایی که حضور زنان پررنگتر است به عقاید و ایدئولوژی میپردازد که ازدواج سازمانی از جمله آنها است.
فیلم حول این داستان رغم میخورد که یکی از اعضای خانواده با نفوذ سازمان اطلاعات جذب تشکیلات منافقین میشود و آنها را دچار چالشهایی میکند.
فیلم در نیم ساعت اول ریتم آرام و داستان گونهای دارد و بیننده منتظر اتفاقات جالب و هیجانانگیز است که همینطور هم میشود و فیلم در اواسط خود وارد ژانر جنگی تمام عیار میشود.
اعضای مجاهدین خلق که در عراق و پادگان اشرف لانه کرده بودند عملیات مرصاد یا همان فروغ جاویدان را در سال ۶۷ با هدف فتح کرمانشاه و تهران طراحی میکنند که مهدویان در فیلم رد خون جزئیات این عملیات را که تنها چند روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ روی داده را به تصویر کشیده است.
مهدویان در فیلم رد خون جزئیات عملیات مرصاد را که تنها چند روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ روی داده را به تصویر کشیده است
آنچه که در شرح عملیات مرصاد آمده این است که مجاهدین خلق در قالب تیپهای ۲۰۰ نفره، با تانکهای برزیلی بسیار پیشرفته با ۸۰ آمبولانس و صدها خودروی سبک، چندین کامیون اسلحه، آزمایشگاه و بیمارستانهای صحرایی و بسیار مجهز وارد ایران شدند و آنان در سر راه خود بسیاری از مردم بیدفاع، غیرنظامی و نظامی را به رگبار میبندند.
کارگردان جوان فیلم سینمایی رد خون، جنایات منافقین را که این روزها عدهای تلاش میکنند تا جای شهید و جلاد را عوض کنند در شهر اسلامآباد که به اوج خود رسیده بود را به خوبی برای نسل جدید به تصویر کشید؛ آنگاه که منافقین عده زیاد از نظامیان را به دار آویختند و در ورودی بیمارستان اسلام آباد تیر خلاص به پیکر بسیاری از مردم بیگناه شلیک میکنند و حتی به بدنهای آنان نیز رحم نکردند و داعش گونه بدنهای آنها را به آتش کشیدند در حالی که قبل از آن نماز خود را به جماعت خواندند.
نشان دادن نقش پررنگ شهید صیاد شیرازی
اوج فیلم مهدویان در ماجرای نیم روز ۲، روایت مقاومت رزمندگان با منافقین در ۳۰ کیلومتری کرمانشاه در گردنه چارزبر که بعدها به تنگه مرصاد معروف شده، است آنگاه که نیروهای شهید صیاد شیرازی در ارتش امان لشکر بیانتهای منافقین را بریدند و زمینگیرشان کردند و اتفاقاً بخش اوج درام فیلم هم در همین گیر و دار درگیریها جان میگیرد و نقش کمال با بازی هادی حجازی فر چهره دوست داشتنی فیلمهای مهدویان که همه جا میگوید من موسی خیابانی را زدم با لیلا خواهرش که به جمع منافقین پیوسته پشت بی سیم صحبت میکند.
نشان دادن نقش پررنگ شهید صیاد شیرازی که چگونه مانع از پیشروی منافقین در مرصاد شد با همان سبک ایستاده در غبار برای تماشاگر خوش آیند و جذاب است.
کارگردان از پرداختن موضوع نفوذ در بالاترین رده یک سازمان اطلاعاتی آن هم در سختترین شرایط کشور هراسی ندارد و این نشان از روایت بیطرفانهای از آنچه در تاریخ انقلاب اسلامی، رخ داده میباشد؛ عباس زریباف یکی از بزرگترین نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق در قلب دستگاههای اطلاعاتی و نظامی نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی بود که در ماجرای نیمروز توسط صادق که نقش آن را جواد عزتی به خوبی ایفا کرد شناسایی اما به خارج از کشور فرار میکند که در فیلم رد خون دو در نقش فرمانده ارشد منافقین در عملیات مرصاد سرانجام در پاتک جانانه نیروهای ایرانی به هلاکت میرسد.
طولانی بودن فیلم و درگیر شدن با خرده داستانیهایی که بیننده را کمی خسته میکند و همچنین درنیامدن برخی از شخصیتهای از جمله رئیس گروه اطلاعات و مبهم بودن قصه در مقاطعی از جمله نقاط ضعف این فیلم میتوان نام برد اما در مجموع این فیلم دسته کمی از سایر ساختههای این کارگردان ندارد و انتظارات را برآورده میکند.
مهدویان معتقد است فیلمی که به درد امروز جامعه ما نخورد ارزشی نخواهد داشت
محمدحسین مهدویان دلیل ساخت ماجرای نیمروز ۲ را جذاب بودن شخصیتها عنوان کرده و گفته داستان دارای تنشها و جذابیتهای فراوانی بود و به نظرم میشد از دل این عملیات که در مقطع حساس تاریخ کشور رخ داده یک فیلم درام خوب در آورد.
این کارگردان جوان سیمای ایران معتقد است فیلمی که به درد امروز جامعه ما نخورد ارزشی نخواهد داشت و او تأکید دارد در ساخت فیلمهای تاریخی باید پیوندی با زندگی امروز برقرار کرد و باید از حوادث تاریخی و گذشته درس و عبرت گرفت و خطاها و اشتباهات را پی برد.
با پایان باز فیلم رد خون مهدویان، جمعیت سالن سینمای تربیت قم، برای این فیلم موفق و عواملش دست میزنند و تحسینش میکنند و گفتگوهای بین تماشاگران در بیرون از سینما حاکی از آن است که این فیلم توانسته رضایت مخاطب را جلب کند و به نظر میرسد رد خون در این جشنواره نیز بتواند در بخشهای مختلف کاندیدای دریافت سیمرغ شود.