خبرگزاری مهر، گروه استانها - فاطمه محمدی: نوای «مادر مادر» یکی از مداحان کشور پهنه خیابان را فرا گرفته؛ در دل شب که به دیوارهای کاه گلی و چراغهای سبز میرسی کم کم حس غربت به تو نزدیک میشود.
دورادور دیوارها القاب حضرت فاطمه(س) را نوشتهاند و بیرقهای مشکی و سبز عزاداری در موج باد میرقصند؛جوانان سراپا مشکی پوش با شالهای عزای سیاه و سبز، پر به دست گرفته و مردم را راهنمایی و با چای ذغالی و شیر از مردم پذیرایی میکنند.
پیرمردها عصا زنان و زنان بچه به بغل از دور و نزدیک آمدهاند به غیر از قم، از اصفهان، تهران و دیگر شهرها هم که برای ایام دهه فجر آمدند بازدید از این نمایشگاه را در مدت اقامت کوتاهشان برگزیدند.
آقایان از یک طرف و خانمها از طرف دیگر وارد میشوند.
روز شهادت حضرت زهرا(س) است و امشب از همه شبها شلوغتر است؛ ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه وارد صف طولانی میشوم و ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه نوبت به گروه ما میرسد.
وارد کوچهای باریک و تاریک میشویم؛ با خوش آمد گویی دست اندکاران؛ همه برای تماشای صحنه اول روی صندلیهایی سرتاسری مینشینند و فیلمهای برگزیدهای از مداحان و شاعران معروف پخش میشود.
نوحهای پخش شده که همه را تحت تأثیر قرار داده همه غمگین به نظر میرسند؛ سینه زنی به راه و صدای یا حسین طنین انداز است.
صحنه دوم اجرای تئاتر است و ماجرا از آنجا شروع میشود که پیامبر(ص) در بستر بیماری هستند و در کوچه و محل و بازار حرف سر انتخاب جانشن ایشان است و دو دستگی بر سر قدرت طلبی دنیا در مدینه بالا گرفته است.
گزینههای مطرح حضرت علی(ع) و ابوبکر هستند؛ علی(ع) هرچند جوان است اما جنگ آوری است که در واقعه خیبر قدرت خود را نشان همه داده و مسئول رسیدگی به امور مسلمین است و لیاقت و دوستی خود به رسول الله را نشان داده و با واقعه غدیر حجت بر مردم تمام شده است.
اما برای شنیدن بقیه ماجرا باید به صحنه بعد برویم؛ با ذکر صلوات صحنهها را ترک میکنیم.
به صحنه سقیفه رسیدیم؛ مهاجرین و انصار جمع شدهاند و هر کدام به دلیل همراهی خود با پیامبر(ص)، خود را اولی بر جانشینی میدانند.
طرفداران امام علی هم میگویند چه کسی در شب لیله المبیت در بستر پیامبر خوابید؟ مگر پیامبر(ص) در واقعه غدیر به دهها هزار نفر نگفتند «من کنت مولا فهذا علی مولا» و همه با علی(ع) بیعت کردید و حالا تنها وی است که مشغول غسل و کفن پیامبر(ص) است و همه ما اینجا هستیم.
در صحنه آخر غرفههای عکس شهدا، خطاطی، پاسخ به شبهات، فروش انواع کتب و نرم افزارها، عکاسی و مصاحبه برپا بود
کودکان و نوجوانان با ذوق و اشتیاق ذائد الوصفی در ردیفهای اول روی زمین نشستهاند و به سخنان بازیگران گوش میدهند و مدام سؤال میکنند که این افراد چه کسانی هستند؟ چرا حضرت زهرا(س) را زدند؟ چرا شمشیر میکشند؟
این صحنه را هم ترک کردیم و سپس به پشت در خانه حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) رسیدیم.
یکی فریاد برآورد که فرمان خلیفه است که کوچه را ببندید نه کسی داخل شود نه خارج و تا از علی بیعت نگرفتهاید خلافت خلیفه بی پایه است و یکی پشت در گفت ابالحسن بیرون بیا باید مانند بقیه مسلمانان با خلیفه خدا بیعت کنی.
گروههای مسلح وارد کوچه میشدند. برخی که جنگ آوری علی(ع) را دیده بودند میترسیدند و قصد برگشت داشتند اما برخی میگفتند علی تنهاست و امروز روز انتقام است باید وی را برای بیعت به مسجد ببریم.
پس از ۱۴۲۸ سال، واقعه کوچه تکرار شد، بغضها ترکید و همه گریان شدند و صدای مظلومیت حضرت زهرا(س) در کوچه بنی هاشم پیچید و ورقی از صفحه غمبار تاریخ زده شد و در آن یادگار نبی، پهلو شکسته و انسانیت تا ابد شرمنده شد.
اینجا قلب تپنده نمایشگاه بود که همه را تحت تأثیر قرار داد و دلها و شانهها را به لرزه درآورد. صدای مداحی پخش است:
کتک خوردن از در و دیوار سخته
باور کنید، باور مسمار سخته
با ضربه اول در افتاد
ضربه بعدی مادر افتاد
با این دو ضربه حیدر افتاد
فاطمه روی زمینه
جاریه خون سینه
می سوزه هیزم دسته دسته
مادر ما پهلوش شکسته
حیدر با دست بسته...
همه از پیر و جوان ایرانی و خارجی پاکستانی، افغانستانی و... در این صحنه تاریک و سوزناک گریان شدند و صدای هق هق گریه تا صحنه بعد ادامه داشت.
مردم با قدمهای آرام و سنگین این صحنه را هم ترک کردند. صحنه بعد در خانه امام علی چهار کودک و یک مرد غریبانه گریه میکردند و تن مادری ۱۸ ساله بود که پس از سختیهای فراوان آرام گرفته بود.
خبر شهادت حضرت در مدینه پیچید و همانها که بر روی وی شمشیر کشیدند، در خانهاش را سوزاندند و... آمدند و گفتند میخواهیم به زهرا(س) نماز بخوانیم و امام علی(ع) فرمود بروید تشییع عقب افتاده و نیمه شب حضرت فاطمه را غسل دادند و کودکان آسیتن به دهان گرفتند و آرام گریه کردند که صدایشان را کسی نشنود.
چشم مردم که به کودکان افتاد دلها آتش گرفت و باز صدای گریه بلند شد و همه هم ناله با علی و زینب و حسنین شدند و تشییع را انجام دادند و نوای مادر مادر بلند بود.
سپس به خیمه امام زمان(عج) رفتیم که قبرستان بقیع هم آنجا بود. مردم برای غربت معصومان بقیع باز هم گریستند.
راوی میگفت مردم ۱۱ هجری دستهای امام زمان(ع) را برای رسیدن به قدرت دنیا یا هر دلیل دیگر بستنند ما نباید با گناه به این روز بیفتیم و از امام زمانمان غافل شویم.
در صحنه آخر غرفههای عکس شهدا، خطاطی، پاسخ به شبهات، فروش انواع کتب و نرم افزارها، عکاسی و مصاحبه برپا بود.
در این قسمت با خانم پاکستانی آشنا شدم که دو سالی است برای تحصیل به قم آمده. سنم کاظمی در پاسخ به اینکه آیا این نمایشگاه تأثیری برای شما داشت و به آموختههای شما مطلب جدیدی اضافه شد؟ گفت: بله نمایشگاه خیلی خوب و اثرگذار بود از خیلی جهات نکته تازهای آموختم.
با خودم فکر میکنم چگونه فرزندان حضرت زهرا(س) صبر کردند زیرا برای ما پس از سالها خیلی سخت است
وی افزود: با تماشای این صحنه و آن صحنهای که برای تدفین و غسل حضرت فاطمه(س) توضیح دادند با خودم فکر میکنم چگونه فرزندان حضرت زهرا(س) صبر کردند زیرا برای ما پس از سالها خیلی سخت است نمیدانم آنان چگونه تحمل کردند و ما چطور باید صبر کنیم؟
این شیعه پاکستانی در مورد ولایت پذیری حضرت فاطمه(س) هم گفت: در ایام فاطمیه ما هر مراسمی میرویم سخنرانان می گویند که آن حضرت، از ولایت دفاع کرده اما من چگونگی آن را نمیدانم و در مورد فدک و نحوه غصب آن هم اطلاعات کمی دارم؛ اگر یک صحنه باشد که توضیح دهند چطور ایشان از ولایت حمایت کردند خیلی خوب است زیرا ما هم اکنون میخواهیم در راه امام زمان قدم برداریم و باید بدانیم چگونه عمل کنیم.
انتقاد از بیتفاوتی مسئولان نسبت به فعالیت مذهبی و فرهنگی
مدیر اجرایی نمایشگاه کوچه بنی هاشم بیرون نمایشگاه برای خوش آمدگویی بازدیدکنندگان ایستاده، از وی درباره این نمایشگاه میپرسم که میگوید هجدهمین نمایشگاه تجسمی کوچه بنی هاشم به همت جوانان هیأت محبین حضرت زینب سلام الله علیها با دو ماه کار شبانه روزی در قم برپا شد.
هزینهها کاملاً مردمی است و به غیر از احداث مجموعه، ۱۰۰ میلیون تومان برای برپایی آن هزینه شد
سید محمد روحانی با بیان اینکه هدف ما بیان تاریخ صدراسلام همراه با سند معتبر و بدون هیچ نگاه تعصب گرایانه است، میافزاید: هر شب حدود ۱۶۰ نفر در این نمایشگاه پذیرای بازدید کنندهها بودند از جمله ۳۰ هنرمند از گروه تئاتر چاوش با اجرای زنده هر شب حدود ۲۰ بار صحنهها را تکرار کردند که کار بسیار سنگین و طاقت فرسایی بود.
وی گفت: هر شب به صورت میانگین دو هزار نفر از مردم آمدند و دو شب آخر(شب و روز شهادت) روزی چهار هزار نفر برای تماشا آمدند.
وی بیان کرد: این نمایشگاه به مدت ۱۸ شب از ساعت ۱۹ تا ۲۴ پذیرای مردم بود و تماشای صحنهها برای هر گروه ۴۰ دقیقه به طول میانجامید و از صحنه دوم گروه بعد وارد میشدند.
مدیر اجرایی نمایشگاه کوچه بنی هاشم اظهارداشت: هزینهها کاملاً مردمی است و به غیر از احداث مجموعه، ۱۰۰ میلیون تومان برای برپایی آن هزینه شد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا مسئولان استانی از این نمایشگاه که این همه جذب داشته و در آن جوانان به عشق اهل بیت این همه تلاش کردهاند، بازدید یا حمایت مادی یا معنوی داشتهاند؟ گفت: هیچ مسئولی به غیر از حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی، نماینده آیت الله سیستانی و سردار هاشمی مسئول بنیاد شهید که امسال آمدند، برای دلگرمی دست اندرکاران به این نمایشگاه نیامدند؛ اما مسئولان قمی شاید سرشان شلوغ بوده و وقت به ما نرسیده اما ما بیش از این از مسئولان توقع داشتیم.