به گزارش خبرگزاری مهر، سرهنگ کارآگاه احمد نجفی در تشریح این خبر اظهار کرد: در پی وصول گزارشهایی مبنی بر سرقتهای سریالی در محدوده بازار و خیابانهای اطراف بازار تهران از تاکسیها و مسافرکشان تحقیقات دراینباره کلید زده شد.
تحقیقات اولیه دراینباره نشان از این داشت که سرقتها توسط یک خانم انجام میشود که بهصورت تکنفره و با بهانه سفر دربستی سوار ماشین میشود و نکته مشترک این سرقتها نیز این بود که متهم زن پرونده پس از ارتکاب به سرقت، سریعاً از خودروی پیاده شده و به همراه خودروی ۴۰۵ دیگری که در محل تعقیب اش میکرده متواری میشده است.
با توجه به حساسیت موضوع، تیمی از کارآگاهان اداره هجدهم آگاهی تهران بزرگ وارد عمل شدند و تحقیقات اولیه را برای شناسایی متهم کلید زدند که در این رابطه یک خانم که متهم اصلی بود به همراه هفت متهم مرد دیگر مورد شناسایی قرار گرفتند.
با توجه به شناسایی مخفیگاه متهمان دریکی از خیابانهای نواب، روز گذشته مأموران آگاهی تهران بزرگ وارد عمل شده و با توجه به سوابق متهم زن پرونده، ۴ اکیپ مأموران آگاهی به همراه مأموران زن به محل اعزام کردند که در همان ابتدای امر، متهم به اسم زهرا ۳۰ ساله، با فهمیدن حضور مأموران در محل از بالای دیوار حیاط به خانه همسایه دیگری پریده و درحالیکه قصد داشت ازآنجا نیز به حیاط خانه همسایه دیگری بپرد و متواری شود، با اقدام سریع مأموران زن آگاهی تهران بزرگ، در حیاط خانه همسایه زمینگیر و به همراه دو تن از متهمان مرد دیگر پرونده به بازداشتگاه آگاهی تهران بزرگ انتقال داده شدند.
پس از بازداشت متهمان، هر سه به اداره آگاهی تهران بزرگ منتقل و با انجام هماهنگیهای قضائی مورد بازجویی قرار گرفتند که زهرا ۳۰ ساله در تحقیقات اولیه بیان داشت: من رزمیکار هستم اما مدتی است که به دام مواد مخدر افتادهام و از آن به بعد انواع سوابق کیفری نیز به کارنامهام اضافهشده است. بعد از آخرین بار که از زندان آزادشده بودم، یک روز که در خیابان در حال مصرف مواد مخدر بودم با مردی به نام سیاوش آشنا شدم. او متوجه اوضاع خراب مالی من شد و گفت که میتواند برای من کاری انجام دهد. سیاوش به من یک شیوه خاص از سرقت را یاد داد و گفت توگوشی و اموالی را از مسافرکشان و راننده تاکسیهای تهرانی سرقت کن و برای من بیاور تا من درازای آنها به تو پول بدهم. من نیز با توجه به اعتیادم و اینکه خرج مواد مخدر مصرفیام بالابود پیشنهاد او را پذیرفتم و بعد از مدتی نیز با محمد آشنا شدم که او هم مانند سیاوش از من گوشی و اموال سرقتی مالباختگان را خریدوفروش میکرد و مثل سیاوش سوابق کیفری متعددی نیز دارد.
متهم درزمینهٔ شیوه و شگرد خود عنوان داشت: من با بهانه تاکسی دربستی سوار ماشینهای گذری میشدم و در یک موقعیت مناسب، گوشی و اموال موجود درون خودروها را سرقت میکردم و بعد از پیاده شدن سوار ماشین دیگری که از قبل در تعقیب ام بود میشدم.
در ادامه، با توجه به حساسیت موضوع سریعاً کارآگاهان وارد عمل شده و با حضور در آدرس اعلامی از سوی متهم زن پرونده مخفیگاه سیاوش را کشف نمودند که سیاوش نیز سه نفر دیگر از متهمان را معرفی کرد و سه متهم دیگر پرونده نیز با اقدام سریع کارآگاهان در محدوده خیابان نواب تهران، دستگیر شدند و تعداد ۴۵ گوشی سرقتی و چندین فقره گوشی اوراقشده نیز در این محل کشف و ضبط شد.
در انتها، سرهنگ کارآگاه احمد نجفی اضافه کرد: متهمان به مقام قضائی معرفی شدند و با تشکیل پروندهای در این زمینه، اظهارات همه متهمان که صراحتاً به خریدوفروش اموال مسروقه با همکاری متهم زن پرونده اعتراف کرده بودند در پرونده ثبت شد. با انتقال متهمان به اداره آگاهی، مشخص شد تنها متهم فراری پرونده مردی جوان به نام محمد هست که چند روز قبل در یک طرح دستگیری سارق گوشی بازداشت و روانه زندان قزلحصار شده است.