فرصت عید نوروز و مناسبت‌های مشابه می‌تواند ظرفیت مناسبی در تنظیم مناسبات خانوادگی به حساب آمده و افراد را در شبکه ای از روابط هنجارین مبتنی بر محوریت طایفه و فامیل قرار دهد.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-ابوالفضل اقبالی*: تحولات سریع خانواده در ساختار و ارزش‌ها یکی از واقعیت‌های اجتماعی در عصر جدید است. امروزه خانواده گسترده به معنایی که در جوامع سنتی وجود داشت جای خود را به خانواده‌های هسته‌ای داده و این امر به نوبه خود آسیب‌ها و چالش‌های فراوانی را برای این نوع از خانواده جدید به وجود آورده است. در عصر حاضر با گسترش خانواده هسته‌ای و ایجاد شهرنشینی به طور وسیع و دور شدن فاصله‌ها، روابط خویشاوندی نیز تحت تأثیر این شرایط نسبت به گذشته کمرنگ شده است. در گذشته، شکل خانواده گسترده مهمترین شکل معمول خانواده‌ها بود و اعضای آن به راحتی از آثار مثبت روابط خویشاوندی بهره مند بودند. اما خانواده‌های جدید به دلیل عدم بهره مندی از ظرفیت‌های مادی و معنوی طایفه و بستگان بیش از پیش در معرض تهدیدات مختلف قرار می‌گیرند. در جامعه ایرانی نیز اگر چه سیر تحولات خانواده در فرم و محتوا تحت تأثیر روندهای جهانی بوده و امروزه دیگر خبری از خانواده‌های گسترده به سبک سنتی نیست اما شرایط و اختصاصات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی ظرفیت‌های مناسبی را در اختیار خانواده به منظور تقویت ارکان این نهاد قرار می‌دهد. یکی از این ظرفیت‌های مهم و حمایت کننده نهاد خانواده در ایران، عید نوروز و رسم و رسومات مربوط به آن است.

عید نوروز در ایران نقطه اوج ارتباطات خانوادگی و قوم و طایفه‌ای در قالب صله ارحام است. در اندیشه دینی ما، حفظ، توسعه و تعمیق روابط فامیلی و ارتباط صمیمانه و حمایتی خویشاوندان از چنان اهمیتی برخوردار است که پیامبر اسلام (ص) آن را جز دین دانسته و می‌فرمایند: به حاضر و غایب امتم و آنانی که از اصلاب مردان و ارحام زنان تا روز قیامت به دنیا می آیند، سفارش می‌کنم صله رحم کنند، اگرچه به فاصله یک سال راه باشد؛ زیرا صله رحم جز دین است (مجلسی، ۱۴۰۳ ه. ق، ج ۷۲، باب ۳، روایت ۷۳). اساساً در نگاه اسلامی تحکیم پیوندهای خویشاوندی به شدت مورد تأکید و توجه قرار گرفته و صله رحم و رسیدگی به بستگان به عنوان یک ارزش الهی واجب شده است. تا جایی که خدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می‌فرماید: «وَ اعبُدوا اللهَ وَ لاتُشرکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بالوالِدینِ احساناً و بِذِی القُربی…» [نساء، آیه ۳۶] و در جای دیگری می‌فرماید: «و اتَّقوا اللهَ الَّذی تَسائَلونَ بِهِ و الاَرحامَ انَّ اللهَ کانَ عَلیکُمْ رَقیباً» [نساء، آیه ۱] بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می‌کنید؛ و درباره ارحام کوتاهی نکنید، همانا خداوند مراقب شماست.

با گسترش فرهنگ صله رحم و معاشرت‌های فامیلی و احساس تعلق به گروه خانواده، هم نوایی گروهی افزایش یافته و افراد برای رعایت هنجارهای پذیرفته شده در خانواده تلاش می‌کنند. از آنجا که فرد غالباً غیر از آداب و رسوم گروهی، که وابسته به آن است، ارزش‌های دیگری را به رسمیت نمی‌شناسد و از سوی دیگر، اگر کسی از مصالح جمع پیروی نکند از شبکه حقوق و وظایف متقابل گروهی طرد می‌شود، خود به خود جلوی بسیاری از ناهنجاری‌ها و بزهکاری‌ها گرفته می‌شود.

لذا صله رحم و ارتباطات خانوادگی، هم در ارائه ارزش‌های مثبت و گسترش هنجارها و پایبندی افراد به آن نقش مؤثری دارد و هم نسبت به ناهنجاری‌ها و بزهکاری‌های اجتماعی نقش بازدارندگی، خواهد داشت و مانند کنترل کننده اجتماعی نامرئی، اعضای خانواده را زیر چتر حمایتی خود قرار می‌دهد. لذا در روایت گفته شده که «ان صلة الرحم و البرّ لیهونان الحساب و یعصمان من الذنوب» (مجلسی ،۱۴۰۳ ه. ق، ج ۷۸: باب ۲۳، حدیث ۱۵۹)؛ بدیهی است که این فرایند در طول عمر از ابتدای کودکی تا دوران کهنسالی می‌تواند به طور فعال تأثیرگذار باشد. در نتیجه دوری از ناهنجاری‌ها و انتقال فرهنگ و هنجارهای صحیح اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر آسان می‌شود. بنابراین، یکی از راه‌های حفظ جامعه و افراد از لغزش‌ها و انحرافات و تضمین کارآمدی خانواده، گسترش صله رحم است (خارستانی و سیفی: ۱۳۹۳).

فرصت عید نوروز و مناسبت‌های مشابه این ایام همچون شب یلدا که در آنها شاهد اوج گیری صله رحم در میان خانواده‌های ایرانی هستیم می‌تواند ظرفیت مناسبی در تنظیم مناسبات خانوادگی به حساب آمده و افراد را در شبکه ای از روابط هنجارین مبتنی بر محوریت طایفه و فامیل قرار دهد. این امر به نوبه خود جنبه کنترلی و حمایت گرانه نسبت به لغزش‌های احتمالی در روابط خانوادگی و زوجیتی دارد.

به نظر می‌رسد اگرچه این ادعا که در ایران خانواده گسترده از هم پاشیده شده است، چندان دور از واقعیت نیست و دیگر در جامعه امروز ایران خبری از هم زیستی و هم مکانی نسل‌های متوالی در کنار یکدیگر به چشم نمی‌خورد، اما با وجود این، شکل جدیدی از خانواده گسترده در ایران به وجود آمده است که در آن، هم مکانی و مرجعیت وجود ندارد اما سطح مناسبات و مراودات به گونه‌ای است که در فضای امروزی شکل جدیدی به خود گرفته است. یعنی درست است که در خانواده هسته‌ای ایرانی، فرزندان با پدربزرگ و مادربزرگ و دایی و عمو و عمه و خاله و… خود در یک خانه و محل زندگی نمی‌کنند اما به طور کامل نیز از آنها نگسسته اند. شاید بتوان مدعی شد که خانواده ایرانی صورت هسته‌ای به خود گرفته اما محتوای گسترده و سنتی خود را هنوز از دست نداده است.

*دانشجوی دکتری علوم اجتماعی دانشگاه تهران