خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه: روایات بسیاری از امام باقر (ع) به ما رسیده است که ایشان در یکی از آنها ریشه نافرمانی از خدا را، نشناختن خدا دانسته است. به مناسبت میلاد این امام همام و در تشریح این روایت، با حجتالاسلام علیرضا بشیری، محقق حوزه روانشناسی، علوم اجتماعی و علوم دینی، نویسنده کتاب «اصول ارتباطات اجتماعی از دیدگاه اسلام» به گفتگو نشستیم.
حجت الاسلام بشیری، ضمن تبریک سالروز ولادت امام باقر (ع)، ضمن بیان اینکه ایشان همچون دیگر امامان همام زندگی بسیار پرالتهاب و پرحادثه ای را سپری نمود، خاطرنشان کرد: نکته قابل ذکر در زندگی ایشان، همزمانی دوران امامت امام محمد باقر (ع) با افول حکومت امویان و ظهور حکومت بنی عباس بود. امویان تا روز آخر حکومت غاصبانه خود دست از آزار و اذیت ائمه اطهار نکشیدند و بنی عباس نیز از همان ابتدا و از آنجا که میدانستند حکومت حق بلافصل ائمه اطهار (ع) است نهایت توان خود را برای ایذاء ایشان بکار گرفتند. لکن چه بنی امیه به علت نیاز به تمرکز روی مسائل دیگر و بنی عباس به دلیل عدم احاطه کامل بر اوضاع حکومت پهناور عباسیون نتوانستند به طور کامل امام باقر و امام صادق (ع) را تحت نظر بگیرند و چند سال انتهایی حکومت اموی و چند سال ابتدایی حکومت عباسی فرصتی مغتنم برای امام باقر و امام صادق (ع) شد تا در حد توان به تربیت شاگردان و بسط معارف شیعه بپردازند.
این محقق ادامه داد: از این جهت میتوان گفت چنین فضایی به صورت منحصربهفرد در اختیار آن دو امام همام (ع) بود. ابن ابی الحدید یکی از دانشمندان سنی مذهب آن زمان درباره امام باقر و امام صادق (ع) مینویسد: «محمد بن علی (ع) آقای فقهای حجاز بود، و مردم از او و فرزندش، علم فقه را آموختند.»
بشیری اظهار داشت: امام محمد باقر (ع) روایتهای بسیاری در زمینه فردی بهدست ما رسیده است و ذکر حتی سرفصل این روایات از حوصله مخاطب و این مصاحبه خارج است. اما شاید بجا باشد یکی از این روایات را انتخاب کنیم و از ان بهره ببریم. امام (ع) در یک جمله نیم خطی میفرمایند: «خدا را نشناخته کسی که نافرمانی اش میکند.» این روایت به ظاهر بسیار کم حجم و ساده جلوه میکند اما حقیقت این است که اگر در باب همین نیم خط چندین جلد کتاب نوشته شود، باز هم میتوان گفت حق مطلب بیان نشده است.
وی در تبیین مطلب، چند نکته را خاطرنشان کرد: نکته اول نگاه تربیتی به این روایت است. یکی از معضلاتی که چه در عرصه اجتماع و چه در عرصه خانواده هنوز که هنوز است لاینحل مانده است موضوع توجه و عمل به قوانین است. در حقیقت جامعه و خانوادهای را میتوان موفق نامید که آحاد آن در روند جامعه پذیری، بیشتر به قوانین تمکین نمایند و نافرمانی کمتری از خود بروز دهند. از طرفی وقتی صحبت از قانون است همیشه سوال این است که چه قانونی بهتر است؟ آیا قوانین کشورهای اروپایی بهتر از کشورهای آفریقایی است؟
این نویسنده ادامه داد: خوب به این سوال نمیتوان خیلی دقیق پاسخ داد، اما به جرأت میتوان گفت بهترین و اندیشمندانه ترین قوانین از سوی خداوند صادر شده است و از آنجا که مهد تا لحد همه انسانها در دستان اوست، بنابراین بدترین بی قانونی و پرهزینه ترین نافرمانی به معنی دقیق کلمه نافرمانی در برابر خداست.
بشیری گفت: در این روایت امام باقر (ع) در حال ارائه ریشه مشکلات بشر از نگاهی بسیار عمیق است. زیرا نافرمانی ترین نافرمانیها، نافرمانی در برابر خداست و ریشه آن هم طبق فرمایش حضرت عدم شناخت خداست. زیرا اگر من خداوند را به عنوان منبعی تماماً درست و خدایی که هرگز غیر از نیکی چیزی نخواسته و نخواهد خواست بشناسم، هیچگاه از تصمیماتش کناره نمیگیرم و کشتی نجاتش را ترک نمیکنم و دل در پناه دشمنانش نمیسپارم. حال شما جامعه و یا خانوادهای را فرض کنید که همگی خدا را میشناسند و نافرمانی اش نمیکنند؟ این خانواده چه خانواده و چه اجتماعی است؟
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: در حال حاضر آنچه میان مردم بسیار حائز اهمیت شده است البته پس از حفظ و نگهداری از انقلابشان، مسئله اقتصادی است. اقتصاد هم اصطلاحاً دو جنبه دارد. جنبه کلان که به ساختارهای اقتصادی جامعه بر میگردد و به نظرم میبایست نه فقط از روایات امام باقر (ع) بلکه از تمامی آیات و روایات در این خصوص بهره جست و دید که قران چه در ایات و روایات خود و چه از زبان قرآنهای ناطق یعنی ائمه اطهار (ع) ساختاری بی همتا در اقتصاد را به نظاره نشسته و به حقیقت نسخه نجاتبخش جامعه امروز در عرصه اقتصادی است. اما کلام بنده در عرصه اقتصاد خرد و حتی تا حدود بسیار زیادی در عرصه اقتصاد فردی است. اینکه من به عنوان یک انسان مسلمان چه کنم تا در این وضعیت، بتوانم درآمد خوبی داشته باشم و روز به روز پیشرفت کنم؟ آیا من هم مانند برخی که برایشان ترکیب حلال و حرام در زندگی عادی شده دست به کارهای ناشایست بزنم و دین را فراموش کنم؟ یا به گشوه ای بنشینم و نظاره گر پیشرفت دیگران باشم؟
بشیری ادامه داد: پاسخ این است که از منظر این امام همام اول از همه تعیین کننده اصلی میزان درآمد را نه تلاش وافر بلکه خداوند است و به همین دلیل به درآمد با لفظ رزق و روزی یاد میکنند. از طرف دیگر هم برای اینکه روزی و رزقت را افزایش دهی، امام (ع) یک راهکار بسیار هوشمندانه و در عین حال دقیق ارائه میدهد و آن خوش نیتی است. حضرت میفرماید: «هر که خوش نیت باشد، روزی اش افزایش مییابد.» یعنی بد مردم را نخواه، از پیشرفت دیگران ناراحت نشو. سعی نکن تا یک نفر خوب شد تو از اعتماد و ساده گیری اش سو استفاده کنی. خدا هم در عوض به پاس این رفتار انسانی ات رزق و روزی ات را افزایش میدهد.
وی در پایان، در پاسخ به این پرسش که چرا کسانی که پول زیاد دارند، خدا را عبادت نمیکنند، اظهار داشت: پاسخ شما در چند نکته است: اول اینکه خدا به پول و مال دنیا اهمیت نمیدهد. به فرموده قران مال دنیا به اندازه بال مگسی اهمیت ندارد. دوم اینکه خداوند خود در قرآن میفرماید وقتی کسی به هدایت خداوند وقعی نگذاشت یعنی من او را چند بار تلنگر زدم و او متوجه شد و هدایت نشد از آن به بعد به او در طغیانش کمک میکنم تا بیشتر در منجلابش فرو رود. داخل پرانتز بگویم خدا همه چیز را فراهم میکند یا فراهم نمیکند حتی بساط گناه را هم خدا برای گناهکار فراهم میکند اما چشم می دوزد که ببیند او این امتحان را چگونه پشت سر میگذارد. پس تا اینجا مشخص شد هرکس پولدارتر است لزوماً خدا بیشتر دوستش ندارد و اما سوم اینکه این وعده خداوند است که کسانی که خدا او را در طغیانش کمک میکند و با وجود دوری از خدا به الاف و الوفی رسیده است؛ چنین کسی هرگز چیزی به نام لذت را تجربه نمیکند یعنی احساس خوشحالی در او نیست و همیشه خود را در یک موفقیت و در نتیجه عدم موفقیت حس میکند.