خبرگزاری مهر - سرویس بین الملل: «پل پیلار» تحلیلگر ارشد سازمان سیا در تحلیلی در سایت «نشنال اینترست» به بررسی جایگاه آمریکا از نظر دموکراسی و حفظ ارزشهای لیبرالیستی در میان کشورهای دیگر دنیا میپردازد.
این تحلیل که بر پایه دادههای یک سازمان آمریکایی به نام «خانه آزادی» است تأثیرات داخلی و خارجی افول این جایگاه را نیز بررسی کرده است.
«خانه آزادی» اخیراً آخرین گزارش سالانه خود را درباره حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی در کشورهای مختلف جهان منتشر کرده است. مانند همیشه در این گزارش هم نشانههای ناامید کننده و هم نشانههای امیدوارکننده وجود دارند. تعداد کشورهایی که عملکردشان در سال ۲۰۱۸ افت داشته است بیشتر از کشورهایی بوده که پیشرفت داشتهاند هرچند رشد کشورهایی که با پسرفت مواجه بودهاند نسبت به ۲۰۱۷ کاهش داشته است.
یکی از کشورهایی که عملکردشان بدتر شده است آمریکا بوده است. این پسرفت آنقدر قابل توجه بوده است که بخش عظیمی از گزارش امسال مقالهای که توسط رئیس «خانه آزادی»، «مایکل آبرامویتز» نوشته شده به این مسأله اختصاص یافته است. این در حالی است که در خلاصههای معمول منطقهای و بحث میزان تغییرات جهانی نیز به این موضوع پرداخته شده است. «مایکل آبرامویتز» میگوید برخی چالشهای دموکراسی آمریکا مربوط به زمان پیش از ترامپ بوده است مانند طرفداری افراطی از یک گروه خاص، رکود اقتصادی، ارجحیت دادن یکسری منافع خاص و نادیده گرفتن گزارشهای بی طرف به نفع رسانههایی که به طور افراطی از گرایش خاصی جانبداری میکنند.
هر چند طبق نظر «خانه آزادی» بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ روی کار آمدن ترامپ با شدیدترین پسرفتهای اخیر همراه بوده است. «آبرامویتز» میگوید تقریباً مسلم است که ترامپ بر سیاست آمریکا تأثیر گذاشته است و ارزشهای اصلی و ثبات قانون اساسی را به چالش کشیده است. هیچ رئیس جمهوری تا کنون تا این اندازه به باورها، نُرم ها و اصول کشور بی احترامی نکرده است.
نوعی مقایسه بین المللی که «خانه آزادی» انجام داده به شکل شفافتری جایگاه آمریکا را نشان میدهد. این بررسی شامل طیف وسیعی میشود، از مسائل مربوط سلامت گرفته تا کنترل استفاده از اسلحه.
البته بررسیهای داخلی کوته بینانه اند و آنچه در خارج از مرزها در جریان است را در نظر نمیگیرند. گزینههای سیاسی که اکنون ممکن است بی اهمیت جلوه کنند ممکن است در ادامه چشم اندازهای گستردهتری را در مقابل ما قرار دهند.
بررسیهای «خانه آزادی» نشان میدهد آزادی و دموکراسی آمریکا که از دیدگاه رهبران این کشور نماینده ارزشهای لیبرال و دموکراتیک است در سطح متوسطی قرار دارند. در تقسیم بندی سه گانه ای که کشورها را به کشورهای «آزاد»، «نیمه آزاد» و «غیرآزاد» تقسیم میکند آمریکا همچنان در رده کشورهای «آزاد» و بسیاری از دیگر کشورها به عنوان کشورهای «نیمه آزاد» یا «غیر آزاد» شناخته شدهاند ولی این در حالی است که طبق سیستم امتیازدهی «خانه آزادی» آمریکا در بین هشتاد و هفت کشوری که «آزاد» شناخته شدهاند رتبهای پایینتر از پنجاه و یک دارد. با توجه به مزیتهایی از جمله ثروت، امنیت حاصل از موقعیت جغرافیایی آن، تاریخ و قانون اساسی که آمریکا از آن برخوردار است قاعدتاً این کشور باید جایگاه بسیار بهتری داشت.
همه آمریکاییها حتی آنها که علاقهای به روابط خارجی ندارند باید به این الگو توجه کنند. کمبود و عدم مطلوبیت روابط خارجی آمریکا در درجه اول سلامت دموکراسی خود آمریکا را به خطر میاندازد.
البته چنین گرایشهایی مطمئناً بر خود روابط خارجی نیز تأثیر دارند. این تا حدی به دلیل نفوذ آمریکا در جهان به عنوان یک ابرقدرت است. چرا که آمریکا خود را برای جهان بیشتر به عنوان نماینده آزادی و دموکراسی معرفی کرده است تا به عنوان یک کشور ولی روابط خارجی به قبول استراتژی گسترش دموکراسی در جهان بستگی ندارد.
یکی از عواقب این کار این است که هرگاه آمریکا سخنرانی درباره دموکراسی ایراد کرده یا اعتراضی به عدم رعایت آن کرده یا کشورهای دیگر را به خاطر آنکه به اندازه کافی دموکرات و آزاد نبودهاند تحت فشار گذاشته توسط کشورهای دیگر به عنوان یک کشور ریاکار شناخته شده است. اگر چنین ادعاهایی وجود نداشت آمریکا از اعتبار بیشتری برخوردار بود. به نظر میرسد این تأثیرات منفی بر دولت ترامپ تأثیر طولانی مدتی داشته باشد. پیامد دیگر چنین ادعاهایی این خواهد بود که جهان پس از این به هیچیک از گفتههای آمریکا اعتماد نخواهند کرد.
نتیجه دیگر فاصله گرفتن آمریکا از ارزشهای لیبرالیستی و دموکراتیک در خود آمریکا جرأت بخشیدن به آن دسته از مقاماتی در سرتاسر جهان است که با اشتیاق خود را با آمریکا مقایسه میکنند و دنباله رو آن هستند. حقیقت این است که رژیمهای مقتدر به گونهای غیر صریح به رژیمهای دموکراتیک ترجیح داده میشوند، مانند ترجیح بسیاری از سیاستهای آمریکا در قبال اروپا. یا کشورهایی که به پیروی از ترامپ مفهوم مطبوعات آزاد را مورد حمله قرار دادهاند.
نتیجه دیگر پایین آمدن رتبه آمریکا در حفظ ارزشهای دموکراتیک و لیبرالیستی این است که توافق رهبران آمریکا با همتایان خارجی خود بدون داشتن پشتوانهای از دموکراسی قدرتمند و قانونمندی ممکن است با مشکلاتی رو به رو شود. پیامدهای مشابه چنین مشکلی میتواند دولت تقسیم شده یا حقیقتی باشد که در دو دوره از پنج انتخابات پیشین رخ داد که در آن ارزش واقعی از آن کسی بود که در ظاهر بازنده انتخابات بود.
مسائل اصلی آنهایی نیستند که ممکن است در ارتباط با کشورهای دیکتاتوری پیش پا افتادهای که همچنان کمتر از آمریکا است پیش بیاید بلکه مشکلاتی است که ممکن است با کشورهای پیشرفته پیش بیاید. برای مثال ناتو را در نظر بگیرید، مجمعی که در آن توافقات اهمیت زیادی دارند. «خانه آزادی» آمریکا را از بین بیست و نه کشور هم پیمان در رتبه بیست و یک قرار داده است، به بیان دیگر در یک سوم انتهایی جدول. اگر ناتو برای ادامه حیات خود به دلیلی نیاز داشته باشد این دلیل باید بر حفظ دموکراسی و جامعه غربی لیبرال دلالت داشته باشد. آمریکا در انجام فعالیتهای نظامی سهم زیادی داشته است ولی سهم آن در بخش مربوط به لیبرالیسم و دموکراسی چندان نبوده است.
یا مقایسه آمریکا با کشورهای اتحادیه اروپا را در نظر بگیرید که نه ترامپ و نه طرفداران بریتانیایی برگزیت در آن از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند. طبق رده بندی «خانه آزادی»، آمریکا در مقایسه با بیست و هشت کشور از اتحادیه اروپا در رده بیست و سوم قرار دارد. در مقایسه دیگری که در آن آمریکا با کشورهای گروه بیست مقایسه میشود. آمریکا در بین بیست کشور با رتبه ۹ تقریباً در وسط جدول قرار میگیرد. این در حالیست که از نظر «خانه آزادی» کشورهای دیکتاتوری زیادی در این گروه به چشم میخورند که عربستان سعودی در آخر و آمریکا تقریباً در وسط جدول قرار دارد.
شاید آمریکا شایستهترین جایگاه را در میان کشورهای گروه هفت داشته باشد، گروهی متشکل از هفت کشور قدیمی دموکرات که آمریکا در این گروه در رده آخر جدول قرار دارد.
متأسفانه این فرضیه خوشبینانه که آمریکا نماینده آزادی و دموکراسی است به این معناست که آمریکاییها کمتر به هشدارهایی که «خانه آزادی» در مورد وضعیت دموکراسی این کشور میدهد توجه میکنند.