به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلاموالمسلمین نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامی در دومین جلسه نشست بصیرتافزایی با موضوع «تاریخ تحلیلی و تطبیقی ایران معاصر» که با حضور اساتید و طلاب مدارس علمیه و مراکز تخصصی جامعهالزهرا (س) در تالار بیداری اسلامی برگزار شد، عنوان کرد: یکی از چارچوبهای قابل استفاده در برخی مسائل و جریانها، چارچوب جریان محور و نیرومحور است؛ چنانچه چهار نیرو و جریان از جمله نیرو و جریان دینی و اسلامی، جریان روشنفکری، نیروی دولت و نیروهای بیگانه تحولات ایران معاصر را شکل دادند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه مؤثرترین و مهمترین نیروها در تحولات ایران معاصر، نیروی مذهب بود، گفت: وقتی دغدغه نیروها را بررسی میکنیم، این پرسش مطرح میشود که هر یک از نیروها به دنبال چه اهدافی بودند.
حجتالاسلاموالمسلمین لک زایی افزود: در طول تاریخ معاصر ایران، بیگانگان به دنبال استقلال سرزمین ما نبودند، بلکه به دنبال سلطه و تسلط سرزمین ایران بودند؛ اما علما، بزرگان و رهبران دینی حافظان استقلال ایران بودند و بحث عدالت، اسلام خواهی، توسعه و پیشرفت را مطرح میکردند.
وی در ادامه یادآور شد: آفرینش ما به گونهای است که به دنبال پیشرفت و کمال هستیم و دوست داریم از وضع موجود به سمت وضع مطلوب حرکت کنیم؛ اگر حس پیشرفت خواهی و کمال طلبی در وجود ما نبود، هیچ اقدام و تلاشی نمیکردیم.
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تصریح کرد: در زمان قاجار، دو جنگ میان ایران و روس اتفاق افتاد که بخشهایی از خاک ایران از دست رفت؛ ایرانیان وقتی در جنگهای ایران و روس بخشهای زیادی از کشور را از دست دادند، سؤالی برای ایرانیان از جمله عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه مطرح شد که چرا شکست خوردیم؟، پاسخی که به این سوال داده شد، این بود که چون ما در مسائل نظامی از آنان عقب تر هستیم.
حجتالاسلام لک زایی ادامه داد: این مسئله شکل جدیدی برای ایرانیان پیدا کرد تا خود را با دنیا مقایسه کنند و به دنبال پیشرفت باشند، راه حلهای مختلف مطرح شد و هر یک از چهار نیرو راه حلی مطرح کردند؛ دولت در دوره قاجاریه و به طور خاص در دوره عباس میرزا راه حلی ارائه داد و پیشنهاد اعزام دانشجو به خارج از ایران را مطرح کرد تا آموزش نظامی ببینند و در کشور پیاده کنند؛ اما این طرح موفق نبود و هر یک از افرادی که به خارج اعزام شدند، هدف دیگری را دنبال کردند.
وی با اشاره به اینکه در دوره محمد شاه قاجار نیز هرات از ایران جدا شد، به دوره حکومت ناصرالدین شاه اشاره کرد و گفت: ناصرالدین شاه، اولین شاه ایران است که به اروپا سفر کرد و از پیشرفت غرب دچار حیرت شد و وقتی دلیل پیشرفت اروپا را پرسید، دلیل پیشرفت کشورهای غربی را ایجاد و اجرای قانون عنوان کردند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: ناصرالدین شاه از سیدجمال الدین اسدآبادی خواست تا قانونی برای ایران طرح کند، اما وقتی دید که منافعش در خطر است از این کار منصرف شد و سیدجمال الدین اسدآبادی را تبعید کردند؛ آنچه که مسلم است، با سلطنت نمیتوان به پیشرفت رسید، چون خود سلطنت مانع پیشرفت در جامعه است.
حجتالاسلام لک زایی عنوان کرد: روشنفکری در بدو تولد خود در ایران، بیمار متولد شد و راه غرب را در پیش گرفت؛ راهی هم که بیگانگان مطرح میکردند همین بود که مردم ایران تابع آنان شوند، اما راهی که نیروهای دینی و مذهبی مطرح کردند، بحث بازگشت به اسلام بود.
استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) تصریح کرد: جریان مذهبی معتقد بود که اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید به اسلام برگردیم و برای بازگشت اسلام باید چهار عنصر در جامعه تحقق پیدا کند، از جمله عنصر رهبری دینی فعال شود، امت اسلامی باید ایجاد و فعال شود، اسلام باید به طور کامل و به عنوان مکتب معرفی شود، دولت اسلامی باید همانند دوران صدر اسلام تشکیل شود.
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: اولین عنصر در تحقق اسلام در جامعه، وجود رهبر دینی است و امتسازی، دولتسازی و معرفی اسلام از جمله کارهای رهبر جامعه دینی است. رهبران دینی در دوران مشروطه فعالیتهایی داشتند، اما این فعالیتها شکست خورد، زیرا نیروهای دیگر در برابر آنان بودند، در جریانهایی بعدی هم افت و خیزهایی وجود داشت و اولین جایی که پیروز شدند، انقلاب اسلامی بود، چون رهبری شکل گرفت، امت اسلامی تشکیل شد، مکتب اسلام و ابعاد سیاسی اسلام به صورت کامل توسط امام خمینی (ره) و حوزههای علمیه مورد تبیین قرار گرفت و در نهایت نیز دولت تشکیل شد.
وی تأکید کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی این مسیر را با ارائه چند طرح تکمیل میکنند؛ طرح اول ایشان ارائه مراحل پنجگانه بود، بر اساس این طرح و نظریه، برای تحقق اهداف اسلام در هر جامعهای پنج کار باید صورت بگیرد که عبارتند از انقلاب اسلامی (که در ایران به وقوع پیوست)، تشکیل نظام اسلامی (که در ایران مبتنی بر ولایت فقیه تشکیل شد)، تشکیل دولت اسلامی، تشکیل جامعه اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی و امت اسلامی.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: در ایران مرحله اول و دوم انجام شده، اما برای تحقق سه مرحله بعدی باید تلاش کنیم. اقدام دوم توسط رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت است که به این مناسبت، مرکزی تأسیس و پیشنویس الگوی ایرانی اسلامی ارائه شد و مورد بحث و بررسی قرار گرفت و پنج قسمت مبانی (اصول دین)، آرمانها (رسیدن جامعه به حیات طیبه)، رسالت، افق و تدابیر از جمله قسمتهای این الگو ارائه شد.
وی با اشاره به اینکه افق، بحث تمدنسازی اسلامی است، اظهار داشت: افق و چشمانداز این بخش، سال ۱۴۵۰ است و ما در سال ۱۴۵۰ باید به تمدن اسلامی رسیده باشیم و رسالت ما جامعهسازی، دولتسازی و تمدنسازی است. آخرین گام رهبر معظم انقلاب مدظله العالی، صدور بیانیه گام دوم انقلاب در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود. در چهل سال اول، گام اول برداشته شد و مرحله دوم، آغاز گام دوم است و رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی در این بیانیه توصیههایی به جوانان و ملت شریف ایران داشتند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) در ادامه بیان کرد: امروز یکی از پرسشهای مطرح شده، علت صدور بیانیه گام دوم انقلاب از سوی رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی است؛ یکی از لوازم حرکت هر جامعهای این است که اهدافی برای خود داشته باشد و حتی در زندگی فردی و خانوادگی چنین مسئلهای مطرح است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: ما از فرزندان خود درخواست میکنیم که اهداف خود را بنویسند و این کار باعث میشود که از پراکنده سازی جلوگیری شود؛ در جامعه مراکز، نهادها و سازمانهای مختلفی در حال فعالیت هستند، در صورتی موفقیت حاصل میشود که همافزایی داشته باشیم و بدانیم که جامعه ما به چه سمت و سویی حرکت میکنیم.
حجتالاسلام لک زایی تصریح کرد: اگر به سمت تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم آموزشها و پژوهشهای ما به این سمت جهت داده میشود؛ مهمترین کارویژه بیانیه این است که ملت ایران را به رسالتها، آرمانها و افقهای پیش رو متوجه میکند و همه نهادها را بسیج میکند تا اهدافی که تبیین شده تحقق پیدا کند.
وی در پاسخ به این سوال که حوزه و نقش حوزه در جهت پیشبرد گام دوم انقلاب چیست؟ گفت: معرفی کامل اسلام جزو وظایف ذاتی حوزههای علمیه است، ما باید بازخوانی داشته باشیم و جزو مطالبات رهبری است که طلاب حوزههای علمیه به مباحث فقه حکومتی و مباحث علوم اسلامی انسانی پیردازند. یکی از وظایف حوزههای علمیه توانمندسازی علوم اسلامی است؛ بخش عمده تحقیقات ما همچنان متوجه مباحث فردی است، حال آنکه بخشی از فعالیتهای مراکز حوزوی باید به توانمندسازی علوم اسلامی معطوف شود.
حجتالاسلام لک زایی عنوان کرد: وظیفه دوم حوزههای علمیه تلاش برای اسلامیسازی علوم انسانی است که باید متناسب با ارزشها و قرآن و عترت صورت بگیرد؛ بخشی نیز به تربیت کادر و نیروهای انسانی مورد نیاز مربوط میشود. بخشهایی از این تلاشهای نیروهای مذهبی در راستای تحولات در ایران معاصر در جلسات آینده مطرح میشود.