مجید شاکری در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اقدام امریکا در تمدید معافیت اعمال شده بر تحریم خرید انرژی توسط عراق از ایران گفت: آمریکایی بعد از سفر رئیس جمهور به عراق نیز بارها به اعمال تحریم بر هر همکاری اقتصادی بین ایران و عراق تهدید کرده اند. اما در مورد اینکه آیا امریکاییها اساساً امکان قطع همکاریهای ایران- عراق را با ابزار تحریم دارند، باید قاطعانه پاسخ داد: خیر.
این تحلیگر اقتصادی در توضیح اینکه چرا امریکا نمیتواند همکاریهای ایران و عراق را مشمول تحریم قرار دهد، توضیح داد: امریکا برای قطع روابط ایران -عراق با تحریم دو گزینه روی میز دارد. اول آنکه، تحریم کلی عراق شامل نهادهای حیاتی و رسمی عراق (شبیه رفتار با ایران) عملاً به منزله خروج داوطلبانه آمریکا از عراق و فراموش کردن همه هزینههای انجام شده در آن است و عقلا نمیتواند گزینه روی میز آمریکاییها باشد و مسئله ورود و خروج عراق در لیست محدودیت صدور ویزای در ابتدای ریاست جمهوری ترامپ در این زمینه قابل بررسی مجدد است.
وی ادامه داد: دوم آنکه؛ در مورد تحریم بخشی از اقتصاد عراق و سفید- سیاه کردن تحریمی اقتصاد عراق بسته به همکاری یا عدم همکاری با ایران با تمرکز بر افراد و شرکتها - که جنس تهدیدهای چند روزه آمریکا هم از این جنس است- باید گفت ساختار اقتصاد عراق به دو دلیل شانس کمی را برای تحریم بخشی مؤثر به آمریکا میدهد. یک اینکه؛ ساخت عشیرهای و پوشش لایهای مبادلات، مانع از شناخت ذینفعان نهایی تراکنشهای مالی است. این مشکلی است که آمریکا درباره تأثیر تحریمهایش در شرکتهای غیر بین المللی چین هم عمیقاً با آن درگیر است. دو اینکه؛ اقتصاد عراق شدیداً غیر بانکی است. ضریب نفوذ حساب بانکی در جامعه عراق ١٠ درصد (٢٠١٦) است و نیمی از کل ترازنامه بانک مرکزی عراق اسکناس و مسکوک است (٢٠١٧). این حقایق با توجه به آنکه نقطه اثر تحریمهای آمریکا اساساً بانک است، اثر گذاری تحریمهای آمریکا را در داخل اقتصاد عراق بسیار ضعیف میکند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: براساس این دلایل، در واقع تحریمهای آمریکا روابط اقتصادی ایران عراق را حداکثر کمی آزار میدهد و هرگز (در صورت خواست و عزم مقامات ایرانی و عراقی) نمیتواند اشکالی در روابط ایجاد کند.
شاکری گفت: در مجموع، آمریکا درباره تحدید روابط اقتصادی ایران در خاورمیانه دچار یک پارادوکس است. اگر آمریکا بخواهد در محیط امنیتی خاورمیانه حضور داشته باشد ناچار از خرج کردن دلار (مستقیماً یا در قالب ریال سعودی- درهم امارات-…) است و با این عمل نرخ برابری ارزهای محلی کشورهای محل مداخله را بالا میبرد. از طرف دیگر ساخت اجتماعی این کشورها امکان پایش و جدایش ذینفعان این ارزهای ملی تقویت شده را به آمریکا نمیدهد اما به ایران امکان دسترسی بهتر به دلار در قالب ارزهای محلی پگ شده به دلار را میدهد. در واقع هر سنت خرج کرد دلاری آمریکا در خاورمیانه شانس ایران را برای تضعیف اثر تحریمهای آمریکا بر اقتصاد خود افزایش میدهد.