همانطور که در سال۹۱ اوباما از کاهش ارزش پول ملی ایران اظهار خوشحالی می‌کند و آن را نتیجه تحریم‌های اعمال شده ازسوی آمریکا می‌داند، ترامپ نیز در سال۹۷ این خوشحالی را با همین ادبیات تکرار کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، رهبر انقلاب در پیام نوروزی آغاز سال ۱۳۹۸ به آحاد ملت ایران، ضمن نامگذاری سال پیش‌رو به عنوان «رونق تولید»، مشکل اساسی و فوری کشور را همچنان «مشکل اقتصادی» دانستند و در تشریح آن فرمودند: «چنانچه تولید به راه بیفتد، هم می‌تواند مشکلات معیشتی را حل کند، هم می‌تواند استغناء کشور از بیگانگان و دشمنان را تأمین کند، هم می‌تواند مشکل اشتغال را برطرف کند، هم حتی می‌تواند مشکل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف کند.»

به همین مناسبت، در پرونده‌ای به تبیین و تحلیل ابعاد مختلف مسأله‌ی «رونق تولید» پرداخته شده است. در ادامه‌ی سلسله مطالب این پرونده آقای مسعود براتی، مدیرگروه بین‌الملل شبکه کانون‌های تفکر ایران (ایتان) در یادداشت زیر اهمیت و الزاماتِ اجرایی شدن رونق تولید را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.

چرا رونق تولید؟

رهبر انقلاب سال ۱۳۹۸ با عنوان رونق تولید نامگذاری کردند، این نامگذاری در ادامه نامگذاری‌های گذشته است و مانند آنها در محدوده اقتصاد قرار دارد. این نامگذاری نشان می‌دهد که اقتصاد هنوز اولویت و فوریت کشور است و همه توان کشور باید روی این موضوع متمرکز می‌شود.

همانطور که بارها رهبر انقلاب تأکید نموده‌اند جمهوری اسلامی ایران نزدیک به ۱۰ سال است که درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی شده است و دشمن، به طور مشخص ایالات متحده آمریکا با استفاده از ابزارهای اقتصادی که در اختیار دارد که از آن می‌توان به عنوان «سلاح پولی» یاد کرد، به حاکمیت، استقلال و آزادی مردم ایران حمله کرده است. آمریکا تمام تلاش خود را می‌کند تا با استفاده از تحریم اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهد تا در نتیجه آن مؤلفه‌های قدرت نظام اسلامی را از بین ببرد.

از آنجا که آمریکا از نظر خود در استفاده از تحریم تجربه موفقی داشته است، می‌خواهد این تجربه را برای بار دیگر تجربه کند. سیاست‌مداران آمریکایی بر این تصورند که همانند تجربه گذشته که توانسته‌اند با ایجاد فشار اقتصادی و در کنار آن عملیات فریب رسانه‌ای، این ذهنیت را در جامعه ایران ایجاد کنند که مذاکره و عقب‌نشینی در حقوق هسته‌ای، مشکلات اقتصادی را برطرف می‌کند، برای بار دیگر می‌توانند همین ذهنیت را در سایر حوزه‌های اقتدارزای نظام اسلامی ایجاد کرده و به نتیجه مطلوب خود که مهار جمهوری اسلامی ایران است، برسند.

آنچه که دولت ترامپ در مواجهه با ایران انجام داده است شباهت بسیار زیاد به رفتاری دارد که دولت اوباما با ایران انجام داد. فارغ از تفاوت‌های ظاهری و لحن‌های متفاوتی که دو رئیس‌جمهور آمریکا با یکدیگر دارند، مسیری که هریک از آنها طی کردند کاملاً شبیه به هم و با ابزارهای یکسان انجام شده است. حتی جملات شبیه به هم نیز دارند. برای مثال همانطور که در سال ۹۱ اوباما از کاهش ارزش پول ملی ایران اظهار خوشحالی می‌کند و آن را نتیجه تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا می‌داند، ترامپ نیز در سال ۹۷ این خوشحالی را با همین ادبیات تکرار کرده و آن را نتیجه اعمال تحریم‌های آمریکا می‌داند.

این شباهت رفتار نشان می‌دهد که راهبرد دولت آمریکا در مقابل ایران با تغییر رؤسای جمهور تغییر نکرده است. لذا ضروری است که ما در این جنگ اقتصادی از تجربه گذشته استفاده کنیم و راهکار درست برای مقابله با جنگ اقتصادی تحمیل شده از سوی آمریکا را انتخاب و اجرا کنیم.

در دوره گذشته این تلقی در ذهن برخی از نخبگان و مسئولین ایجاد شد و سپس به جامعه تسری یافت که شاید بتوان از ابزار مذاکره برای مقابله با دشمن در جنگ اقتصادی استفاده کرد. این مسیر طی شد و توافقی نامتوازن منجر شد. همین تجربه نشان داد که تا زمانی که سلاح دشمن «بی‌اثر» نشود، دشمن از آن دست بر نخواهد داشت و هیچ توافقی در هیچ سطحی نمی‌تواند حتی به طور موقت سلاح را از دست او بگیرد. نخبگان و تصمیم‌گیران و سپس جامعه باید به این فهم رسیده باشند که تنها راه مقابله با دشمن در جنگ اقتصادی، بی‌اثر کردن تحریم است.

سلاح پولی و سایر ابزارهای دشمن در زمانی می‌تواند اقتصاد ایران را دچار اختلال جدی و بحران کند که اقتصاد ایران یک اقتصاد وابسته به خارج باشد. هرچه تکیه اقتصاد به درونش کمتر باشد تاثیرپذیری از سلاح پولی بیشتر خواهد بود و مسیر دشمن برای امتیازگیری سیاسی هموارتر خواهد بود. هرچه وابستگی اقتصاد به فروش نفت خام بیشتر باشد، وابستگی به تعامل با بانک‌های خارجی نیز بیشتر خواهد بود، همین وابستگی محل اعمال فشار دشمن می‌شود. وقتی واردات کالاهای مصرفی و راهبردی قابل توجه باشد، همین وابستگی محل حمله دشمن در جنگ اقتصادی خواهد شد. پس اگر بخواهیم در جنگ اقتصادی مقابله‌ای واقعی با دشمن داشته باشیم باید به تقویت درون‌زایی اقتصاد بپردازیم.

مهمترین مؤلفه در درون‌زایی اقتصاد مسئله تولید داخل یا تولید ملی است. تولید داخل ستون فقرات اقتصاد مقاومتی است این جمله‌ای است که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال‌های قبل بر آن تأکید کردند. اگر تولید ملی در کشور رونق بگیرد و وابستگی به کالاهای مصرفی و کالاهای راهبردی کاهش پیدا کند میزان اثرگذاری سلاح پولی نیز به شدت کاهش پیدا می‌کند. تجربه سال گذشته نشان داد نشان داد اگر در تأمین نهاده‌های تولید در تأمین اقلام استراتژیک در تأمین غذای اساسی کشور دچار وابستگی باشد از همان محل کشور آسیب پذیر خواهد بود این تجربه را باید به طور جدی مورد بررسی قرار داد و از درس‌های آن استفاده کرد.

چه باید کرد؟

۱. مهار رقیب تولید

برای رونق تولید ملی به چند مسئله باید توجه کرد تولید در درون اقتصاد ما دارای رقبای بسیار جدی و گردن کلفت است. باید رقبای سرسخت تولید را مهار کرد. رقبای تولید عبارتند از فعالیت‌های غیرمولد، واردات و قاچاق. مهار این غول‌ها به عهده حاکمیت است.

حاکمیت باید فعالیت‌های غیر مولد اقتصادی را که به عنوان رقیب اصلی تولید در اقتصاد کشور حضور دارند مهار کرده و اجازه ندهد جریان نقدینگی و سرمایه موجود در کشور به سمت آنها برود. دولت هرچه برای رونق تولید فعالیت انجام دهد، اما به مسئله مهار رقبای تولید توجه نکند، کارهایش تقریباً هیچ اثری نخواهد داشت. در سال گذشته مشاهده شد که بخش زیادی از سرمایه‌های مردمی همچون سیلی بخش‌های مختلف اقتصاد را درنوردید و با رفتارهای سوداگرانه و دلالی لطمات جدی به اقتصاد کشور وارد کرد. مهمترین دلیلی که دولت نتوانست سیل نقدینگی را مهار کند نبود ابزارهای مهار فعالیت‌های غیر مولد بود. برای نمونه ابزار مالیات یکی از ابزارهایی است که دولت‌ها به وسیله آن فعالیت‌های غیر مولد را از جذابیت می‌اندازند تا سرمایه‌ها به سمت فعالیت‌های غیرمولد حرکت نکند. فعالیت‌هایی از جمله دلالی در بازار ارز و سکه، دلالی در بازار مسکن، دلالی در بازار خودرو، حجم زیادی از سرمایه‌ها را مشغول به خودش می‌کند. از آن طرف تولید مشکل نقدینگی پیدا می‌کند. پس اگر بخواهیم تولید را تقویت کنیم حتماً باید رقبای تولید را محدود کنیم.

ابزارهای مالیاتی مهمترین ابزاری است که می‌توان از آن استفاده کرد. البته ابزارهای مالیاتی بر بستر شفافیت اطلاعات و سامانه‌های اطلاعاتی می‌توانند عمل کنند و لذا ما نیازمند حرکت به سمت شفاف کردن فعالیت‌های اقتصادی هستیم و نیاز به تشکیل و ایجاد سامانه‌های اطلاعاتی خصوصاً در حوزه‌های پولی و بانکی داریم.

واردات و قاچاق نیز رقیب سرسخت تولید هستند. این رقبا نیز باید مهار شوند. باید دندان لق واردات کنده شود. تجربه سال ۹۷ نشان داد که آنجا که به واردات تکیه نشد و از تولید داخل حمایت گردید، دشمن نتوانست فضایی برای اعمال فشار بر مردم ایران به دست آورد. در سال ۹۱ وابستگی به واردات گندم در حدود ۷ میلیون تن و از نظر مبلغ بیش از دو میلیارد دلار بود. اما در سال ۹۷ هیچ نیازی به واردات گندم نبود، چرا که در طول ۵ سال گذشته علی‌رغم وسوسه‌های بسیار زیاد واردات‌چی‌ها درباره خرید گندم از خارج و عدم حمایت از کشاورز داخلی، دولت حمایت از کشاورز داخلی را انتخاب کرد و بر این تصمیم پافشاری نمود. بارها از زبان افراد مختلف شنیده می‌شد که چه دلیلی دارد از کشاورز داخلی گندم را گران‌تر از خارجی خریداری کنیم! که اگر به این وسوسه‌ها توجه می‌شد، سال ۹۷ مشکل تأمین گندم برای تأمین امنیت غذایی نیز بر مشکلات اقتصادی کشور افزوده می‌شد.

۲. تسهیل فضای کسب و کار

بخش دوم راهبرد رونق تولید ملی تسهیل در فضای کسب و کار و تولید است. مسیر تولید پر مانع و پر چالش است. مشکلات و موانع متعددی که بارها و بارها مطرح شده ولی متأسفانه بهبود پیدا نکرده است. دولت و مجلس و قوه قضائیه باید با جدیت رفع موانع کسب و کار را دنبال کنند. رفع مشکلات تولید کار سختی نیست اما به دلیل آنکه ذی‌نفعان قدرتمندی در نقطه مقابل قرار دارند، کار سخت شده است. اما اگر قوای سه‌گانه اراده لازم برای حل این مشکلات را داشته باشند، می‌توانند بر اراده ذی‌نفعان برتری یابند.

منبع: Khamenei.ir