به گزارش خبرنگار مهر، «بر سر دوراهی» جدیدترین سریال به نویسندگی و طراحی حامد عنقا بعد از «پدر» و «تنهایی لیلا» است. آنها که این سریالها را به خاطر دارند حتماً میدانند که هر دو سریال داستان پسر چشم پاک و مذهبی بود که یک دختر ثروتمند دلباختهاش میشد و باز در هر دو دختری که دلباخته میشد علی رغم تفاوت فرهنگی و مذهبی در علاقه به پسر راسخ میماند و حتی دچار تغییر و تحول میشود و سپس با ازدواج زندگیاش متحول میشد.
در «بر سر دوراهی» هم یک «حامدِ» چشم پاک، معتقد، مودب و البته غیرتی وجود دارد با یک تفاوت؛ این بار قرار است او دگرگون شود. با این حال باز هم این زنان هستند که به او علاقمند میشوند و برای اولینبار در تلویزیون دلبستگی یک زن میانسال به یک جوان به تصویر کشیده میشود.
قرار گرفتن این داستان ملودرام که بهرنگ توفیقی کارگردانی آن را بر عهده داشت در کنار دو سریال کمدی در ایام نوروز اتفاق غیرمرسومی بود که البته چندی پیش معاون سیما بر ضرورت چنین اقدامی صحه گذاشت. وی از لزوم پخش یک اثر ملودرام در کنار کمدیهای نوروزی سخن گفته بود و اتفاقاً این مجموعه هم با اقبال مخاطبان مواجه شد.
سوژه؛ پسر فقیری که پولدار میشود یا...
قصه سریال درباره زندگی «حامد» با بازی حمید گودرزی است. او همراه با پدر و مادر خود و دخترعمو و زن عمویش در منزلی در سه راه امین حضور زندگی میکند. محلهای که اصالت خاص خود را دارد و حامد پسر غیرتی این محله است. او که به دخترعمویش مریم علاقمند است بیکار است و اگرچه وارد کارهای مختلف میشود اما به دلیل سادگی هر بار دردسری درست میکند و هرچقدر میخواهد ثروتمند شود بدتر فاجعه به بار میآورد.
حامد در بحران بالا رفتن دلار که سال گذشته سوژه روز رسانهها بود یک باره قصد خرید دلار میکند اما با کاهش قیمت دلار با ضرر جبران ناپذیری مواجه میشود. در همین اوضاع خرید و فروش دلار است که در خیابان زن میانسالی را نجات میدهد و آن زن آنچنان عاشق او میشود که منزل حامد را پرسانپرسان پیدا میکند و او را از مادرش خواستگاری میکند!
سوژه این فیلم از اتفاقات افزایش دلار تا بالا رفتن یک باره قیمتها را در برگرفت و مخاطب با مصداقهایی از افزایش قیمت کالاها در یک بازه زمانی کوتاه مواجه شد. این سریال همچنین چند روایت عاشقانه از چند زن دیگر نسبت به حامد را هم نشان میدهد.
از طرف دیگر ثروتمند شدن یک باره حامد و تغییر سبک زندگی و رفتاری و عاطفی او بخشهای دیگری از این روایت داستانی است که با فرمول داستانهای عامه پسند تلاش دارد مخاطب را با خود همراه کند.
فیلمنامه؛ «حامدِ» عنقایی که پررنگ است
قصه «بر سر دوراهی» آنقدرها هم که سرراست و یک خطی در ابتدای این نوشتار تعریف و توصیف شد، روی آنتن روایت نشد. قصه این سریال به سبک پاورقیهای مجلات و روزنامههای قدیمی یک داستان دنبالهدار عامه پسند است اما عنقا در سبک امروز ترجیح داده فیلمنامه آن را در ساختاری غیرخطی روایت کند.
شروع این قصه در پرده اول با معرفی حامد و پریناز بود و بعد داستان با یک فلاش بک به یک سال قبل باز میگردد و بعد در قسمت دوم یا پرده بعد وارد ارتباط مریم و حامد میشود که دوباره قصه با یک فلاش بک دیگر به ۶ ماه قبل بازمی گردد. در طول روایت قسمتهای بعد نیز گاهی قصه وارد خاطرات کاراکتر حامد میشود که مخاطب باید تمام تمرکزش را بگذارد تا بتواند حواسش را برای قصه این سریال جمع کند.
کشش و ریتم سریال و همچنین فراز و نشیب اتفاقاتی که در قصه این سریال رخ داد از فیلمنامههای قبلی عنقا جلوتر بود با این حال شاید رو کردن پردههای مختلف این قصه برای مخاطب نوروزی که سریالها را با یک خط داستانی کلی دنبال کرده و صحنه به صحنه نگاه نمیکند کمی به ریسک نیاز داشت و حتی شاید مخاطبی را که در همان چهار قسمت اول با حامد و قصه چند عشق مختلف به او از پریناز تا دخترعمویش مریم و زن میانسالی چون عزت الملوک رو به رو میشود، گیج میکرد.
قصه ثروتمند شدن حامد و تغییر او بعد از بدست آوردن این ثروت زیاد کمی برای مخاطب به شعار نزدیک شد. او که از فرط غیرت به دلیل کنار هم قرار گرفتن خواستگار نامحرم در کنار یکی از دخترهای همسایه شان خواستگار را میزند و به کلانتری میرود و مخاطب میشنود که از این پروندهها زیاد دارد با چند بار رفت و آمد به منزل عزت الملوک و دیدن پریناز به تدریج به او دل میبازد. در این دلباختن نه تنها مریم و خانواده اش را کنار میگذارد و کمتر به آنها سر میزند بلکه پسر معتقد و اصیل داستان در یک بازه زمانی کوتاه مواد میکشد، قمار میکند و دچار تغییرات شخصیتی شد که برای مخاطب قابل باور نبود.
کارگردانی؛ مصائب عجله و سرعت
«بر سر دوراهی» چندمین تجربه مشترک عنقا و بهرنگ توفیقی است. بهرنگ توفیقی پیش از این کارگردانی خود را در «مسیر انحرافی» به تثبیت رساند و چندین سریال تلویزیونی تاکنون به تولید رسانده است.
توفیقی و عنقا این سریال را در سکوت خبری و در حدود یک و نیم ماه مانده به نوروز کلید زدند و به سرعت تولید آن را در پیش گرفتند با این حال به دلیل نگارش و تولید همزمان «بر سر دوراهی» آخرین سریال نوروزی بود که تصویربرداری آن تا روزهای آخر تعطیلات ادامه داشت و روز گذشته پایان یافت.
فلاش بک های متعدد سریال اگرچه ساختار پروژه را از حالت عادی و یکنواخت مجموعههای تلویزیونی خارج کرد و به کشش و جاذبه سریال کمک بیشتری کرد با این حال اگر در یک باکس نوروزی قرار نمیگرفت شاید مخاطب بهتر میتوانست این سریال را دنبال کرده و در جریان کامل قصه قرار بگیرد. هرچند که این طراحی در فلاش بک ها بیشتر از اینکه به کارگردانی کار مربوط باشد احتمالاً به طراحی اولیه سریال مربوط میشود.
در بخش اتفاقات مربوط به ویژوال افکت و کروماکی اولین نکتهای که مخاطب را اذیت میکرد تصویر سرنشینها در ماشینها بود که اجرایی بهشدت ضعیف داشت و به تصویر کشیدن این خروجی در اثری به کارگردانی بهرنگ توفیقی که پیشتر تجربه موفق و پر ویژوالی چون «مسیر انحرافی» را در کارنامهاش داشته دور از انتظار بود.
بازیگران؛ اغواگری، اغراق و…
در این سریال گروهی از بازیگران در کنار هم جمع شدهاند که برخی تجربههای تازهای را هم رقم زدهاند و در نقشهای متفاوتی حاضر شدهاند و برخی به تکرار خود پرداختهاند. حمید گودرزی به عنوان نقش اول این سریال بازی جدیدی از خود ارایه نکرد و حتی در مقام کسی که از یک جوان غیرتی و علاقمند به مریم به سمت پریناز متمایل میشود تغییری نداشت.
میترا حجار اگرچه در تلاش است طبق نقش خود که قرار است حامد را فریب دهد متفاوت ظاهر شود اما شاید نوع لحن و بیان او کمی اغراق آمیز به نظر آید.
بهنوش بختیاری هم که پیش از این در چنین موقعیتهایی به ایفای نقش پرداخته است در این سریال حضور متفاوتی داشت و در یک نقش کاملاً جدی بازی کرد. همچنین عنایت بخشی که شاید سال هاست در سریالهای تلویزیونی نقشهای منفی بر عهده داشته در این مجموعه بار دیگر نوعی اقتدار را در بازی خود به نمایش گذاشت که یادآور نقشآفرینیهای خاطرهساز او در سالهای نهچندان دور بود.
در مجموع «بر سر دوراهی» معمولیترین ترکیب بازیگران را در میان سریالهای نوروزی داشت و نتوانست چهره شاخصی را به دفترچه خاطرات نوروزی مخاطبان سیما اضافه کند.