تظاهرات مردمی که از چندی پیش در سودان در اعتراض به گرانی نان آغاز شده بود با ادامه اعترضات به انقلابی در این کشور و نهایتا به کودتا منجر شد.

خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: «میدل ایست مانیتور» در مقاله‌ای به قلم «تامبیسا فاکوده» Thembisa Fakuda، محقق سایت الجزیره، به بررسی تحولات سودان پرداخت.

تظاهرات ضد دولتی در سودان از ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ و پس از تصمیم دولت سودان به سه برابر کردن قیمت نان آغاز شد. در ماه مارس این تظاهرات به انقلابی تبدیل شد که در آن معترضان با گرد آمدن در برابر مقر فرماندهی ارتش خواهان مداخله آن و برکناری بشیر شدند. روز پنجشنبه این تظاهرات در «خارطوم» و «ام درمان» و حتی شهرهای کوچک جدی تر شد و در نهایت بامداد ۱۱ آوریل (۲۲ فروردین) نیروهای مسلح طی بیانیه مهمی اعلام کردند عمر البشیر را برکنار کرده و یک شورای موقت برای اداره کشور تشکیل داده‌اند. البته معترضان معتقدند با وجود سقوط البشیر تغییری در حکومت روی نداده است و خواستار انتقال سریع دولت به یک دولت غیر نظامی هستند.

در ادامه ترجمه این مطلب آمده است:

درس‌های زیادی است که باید از اعتراض‌ها بیاموزیم؛ نخست آنکه نیروی نظامی در صورت لازم می‌تواند تغییر موضع دهد و در کنار مردم قرار بگیرد و دوم آنکه خرابی‌های جنگ در منطقه فرسودگی جنگی به دنبال خواهد داشت. نیروی نظامی تشخیص داد باید جانب احتیاط را بگیرد و به جای حمایت از جاه طلبی‌های افراد به ممانعت از تخریب کشور بپردازد. البته چیزی که اکنون تازگی دارد نقش ارتش در سیاست کشور است.

اعتراض کنندگان با درخواست خود از ارتش برای حمایت از آنان در تظاهرات به ارتقا موقعیت ارتش کمک کردند. در نتیجه موقعیت ارتش بدون آنکه از پیش برنامه ریزی شده باشد به موقعیت حساسی تبدیل شده است. این موقعیت گویای این مسئله است که ارتش به سیاست ارجحیت دارد و ممکن است در هر زمان لازم در آینده در برقراری ثبات دخالت داشته باشد.

دولت محمد مرسی که به طور دموکراتیک تعیین شده بود پس از چند ماه توسط ارتش و «خواست مردم» توسط ارتش سرنگون شد و این به ما می‌آموزد که ارتش چه نقش تأثیرگذاری می‌تواند داشته باشد.

در سودان دعوت مردم از ارتش برای پیوستن به آنها نتیجه معکوس داشته است. با سرنگونی عمر البشیر پیروزی در قالب کودتا در حال شکل گیری است که این شکوه تظاهرات مردمی را از بین می‌برد.

تظاهرات در سودان مانند بسیاری کشورها در خاورمیانه با «افزایش قیمت نان» آغاز شد. «انتفاضه نان» در مصر در ژانویه ۱۹۷۷ نتیجه افزایش قیمت نان بود. در اردن در سال ۲۰۰۶ بیش از ۲۰۰ نفر به علت شرکت در اعتراضاتی که به علت گرانی قیمت نان بود کشته شدند. لبنان و مراکش نیز تجربه شورش‌های مخربی را در این زمینه داشته‌اند.

بسیاری جنگ‌ها در تاریخ به علت نان و غلات بوده‌اند حتی زمان‌هایی در تاریخ شاهد آن بوده‌ایم که شیوه پخت نان مردم را به دسته‌های مختلف تقسیم کرد و باعث آشوب‌های سیاسی در جامعه شد. برای مثال نانی که با مخمر یا خمیر مایه تهیه می‌شود به طور معمول نماد گناه و شیطان صفتی است، در انجیل در تمام مثال‌ها مخمر نماد شیطان صفتی بوده است و برای درستی و راستی توصیه شده است نانی که بدون استفاده از خمیرمایه به دست می‌آید خورده شود.

نان در جامعه نقش اساسی دارد و در نتیجه می‌تواند تغییرات مهم سیاسی ایجاد کند. مانند آب که به عنوان یک موهبت خدادادی است و در نتیجه عدم دسترسی آسان به آن به سادگی قابل تحمل نیست.

افزایش در قیمت معمولاً اثری زنجیروار دارد که به افزایش قیمت دیگر مایحتاج اساسی می‌انجامد. در نتیجه قدرت آن را دارد که به عنوان یک نیروی محرکه‌ای مردم را به حرکت وا دارد. در منطقه‌ای که شکایت‌های سیاسی به ندرت به گوش می رسند نان می‌تواند این مردم را به اعتراض وا دارد.

هرچند پاسخ‌های شدید نیروهای امنیتی در چنین کشورهایی، واکنش سیاسی به معترضان و تحریک چنین خیزش‌هایی نیروی پیچیده‌ای برای اعمال تغییرات دارند که مفقود الاثر شدن‌ها، مرگ‌ها و حبس شدن‌های طولانی مدت به این پیچیدگی‌ها می‌افزاید.

این اعتراضات مربوط به غذا و به ویژه نان بوده که معمولاً مردم را به خیابان‌ها آورده است. چنین اعتراضاتی معمولاً در مقیاس‌های بزرگ‌تر طیف گسترده‌تری از مسائل اجتماعی و سیاسی را در بر می‌گیرند.

عمر البشیر از تاریخ اعتراض برای نان در منطقه آنچه باید نیاموخته بود. تعداد دفعاتی که در جامعه حضور پیدا کرد به او نشان داد از توده مردم و واقعیت بسیار فاصله دارد. در طول اعتراضات او بارها به مناسبت‌های مختلف به گونه‌ای به سفر می‌پرداخت که گویی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.

او همچنین در سخنرانی‌های طولانی و شدید اللحن خود کسانی را که از خارج این تنش را در کشور دامن می‌زدند سرزنش می‌کرد. او نتوانست متوجه شود مسئله خود او بود. او چندین بار اصرار داشت که «صدای مردم باید شنیده شود»، خوب آن مردم خواهان استعفای او بودند.

در طول سال‌ها من سعی کرده‌ام اهمیت نان در دین و در حقیقت در سیاست را متوجه شوم. این نتیجه گیری من است که نان هیچگاه نباید احتکار شود، نان چیزی است که باید روزانه تهیه شود و تازه مصرف شود. روش مصری‌ها در تهیه نان یا به بیان دیگر حجیم کردن نان پروسه مهم فرهنگی را با مطرح کردن تاریخ انقضا برای نان تخریب کرد. طولانی کردن تاریخ انقضا به معنی اهمال و سستی است و اثرات سیاسی تخریب کننده سیاسی و اقتصادی دارد که به شکل زنجیروار به مسائل دیگر منتهی می‌شود، نمونه‌ای که امروز در سودان شاهد آن هستیم.