ناصر حسینی مهر، مترجم، پژوهشگر، نویسنده و کارگردان نام آشنای تئاتر در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: به تازگی با هفت ناشر که ۱۲ عنوان از کتابهایم را منتشر کرده بودند، فسخ قرارداد کردم. در شرایط فعلی هیچ شوق و انگیزهای برای انتشار دوباره این کتابها و همچنین آثاری را که به تازگی ترجمه یا تألیف کردهام، ندارم. شاید بهتر باشد فعلاً در کشوهای میزم محبوس باشند و خاک بخورند، شاید هم روزی در آینده بیاید که اوضاع نشر یک طرفه نباشد و رابطه مؤلف با ناشر سمت و سویی عادلانه و قانونمند به خود بگیرد.
ناشرانی که در چاپ شمارگان کتابها تقلب میکنند
این مدرس دانشگاه درباره علت فسخ قرارداد انتشار کتابهای خود با ناشران گفت: کتابهای من همه در حوزه تئاترند و مدام به عنوان منبع درسی دانشجویان توسط اساتید و دانشگاهها معرفی شدهاند که از میان آنها میتوان به آثاری مثل «آخرین درس بازیگری» استانیسلاوسکی، «سهگانه: هراکلس ۵، مائوزر، هملت ماشین» هاینر مولر، «مفیستو» آریان منوشکین، «تئاتر جزیره کوچک آزادی»، «درنای شب» یونجی کینوشیتا،، «ستارگان در آسمان بامدادی» الکساندر گالین، و کتابهای تألیفی «تمرین نگاری بر سه خواهر آنتون چخوف»، «دراماتورژی و تمرین نگاری ویتسک گئورگ بوشنر»، «نوگرایان تئاتر اروپا: اکسپرسیونیسم، دادائیسم، پستمدرنیسم» و «تئاتر معاصر اروپا» اشاره کنم.
به تازگی با هفت ناشر که ۱۲ عنوان از کتابهایم را منتشر کرده بودند، فسخ قرارداد کردم. در شرایط فعلی هیچ شوق و انگیزهای برای انتشار دوباره این کتابها و همچنین آثاری را که به تازگی ترجمه یا تألیف کردهام، ندارم حسینی مهر ادامه داد: تصمیم من در فسخ این کتابها به دو دلیل بوده: نخست ممیزی ناروایی که در سالهای گذشته بر کتابهای من تحمیل شد و ناشران نتوانستند از محتوای کتاب در مقابل ممیزیهای غیرعلمی دفاع کنند. این ممیزی به حدی بود که بسیاری از عبارتهای کتاب از مفهوم اصلی خود دور و از معنای واقعی تهی شده بودند. اتخاذ چنین رویهای در کتابهای تخصصی واقعاً نابود کردن واژگان و مفاهیم علمی یا هنری است. اما دلیل دوم به ناشران باز میگردد و سوءاستفادههای آنها. البته منظور من همه ناشران نیست.
این مدرس و کارگردان تئاتر در توضیح بیشتر دلیل دوم خود برای قطع همکاری با ناشران گفت: در همکاری با ناشران اغلب با سوءاستفاده مواجه بودهام؛ به ویژه در دست بردن خودسرانه متن. یعنی با تغییر، حذف و اضافات واژگان یا عبارتهای کتاب دخالت میکردند و همچنان میکنند. یا سوءاستفاده برخی از ناشران در چاپ شمارگان کتابها هم واقعاً حیرت آور است و هم مبهم. یا این روزها شاهد چسباندن لیبل قیمتهای جدید روی کتابها هستیم که بدون مشورت با مؤلف انجام میشود و به هیچ عنوان قانونمند نیست و رواج شدیدی هم پیدا کرده. بی دلیل نیست که در این روزگار حس اعتماد و رابطه عمیق بین پدیدآورنده کتاب و ناشر به وجود نمیآید.
حسینی مهر در ادامه با اشاره به این نکته که تردیدی ندارد که هنوز هم ناشران متعهد و دلسوزی هستند که در راستای اعتلای فرهنگ کتابخوانی تلاش میکنند، گفت: متأسفانه تعداد این ناشران بسیار اندک است. شاید این روند نابسامان در نپیوستن ما به قانون بینالمللی کپی رایت بوجود آمده باشد. و چون در ایران این قانون اجرا نمیشود ما در حوزههای نشر کتاب و آفرینش آثار هنری، به خصوص برای پدیدآورندگان، بی تردید متحمل آسیبهای بسیاری هم در زمینه حقوق معنوی و هم در زمینه حقوق مادی خواهیم شد.
نمیگذارند نقش فرهنگیمان را به درستی ایفا کنیم
نویسنده کتاب «تئاتر جزیره کوچک آزادی» در بخش دیگری از این گفتوگو به ناچیز بودن دستمزدهای پدیدآورندگان کتابها اشاره کرد و گفت: در سالهای اخیر شاهد بوده و هستیم که حق بهرهبرداری از عوائد کتاب بیشتر در کفه ترازوی ناشران بوده، بازهم تاکید میکنم که منظور من ناشرانی هستند که بیشتر شباهت پیدا کردهاند به تاجر یا واسطهگر کتاب تا عنصری مؤثر در اشاعه اندیشه و روشنگری در جامعه، آنها فراموش کردهاند نقش فرهنگیشان را که به درستی ایفا کنند.
این روزها شاهد چسباندن لیبل قیمتهای جدید روی کتابها هستیم که بدون مشورت با مؤلف انجام میشود و به هیچ عنوان قانونمند نیست و رواج شدیدی هم پیدا کرده وی گفت: در این یکی دو سال اخیر برخی از ناشران به بهانه گرانی کاغذ به هر کار غیر قانونی دست زدهاند و میزنند. اگر در این روزهای نزدیک به نمایشگاه و یا حتی در خود نمایشگاه به کتابهای این دسته از ناشران نگاه کنید متوجه میشوید که با چسباندن لیبلهایی قیمت کتاب را بدون آنکه چاپ تازهای از آن ارائه دهند به صورت نجومی بالا بردهاند. به عقیده من این کار شایسته نیست، چون هم به حیثیت پدیدآورندگان کتاب لطمه میزند، هم ناشران در ردیف سودجویان قرار میگیرند و هم فشار مضاعفی به قشر کتابخوان وارد میآید. همه ما گرفتار شرایط غم انگیز اقتصادی هستیم و به خوبی میدانیم قشر کتابخوان جامعه کم درآمد هستند و توانایی چندانی برای خرید کتاب با قیمتهای نجومی ندارند. جای هیچ تردیدی نیست که گرانی کتاب و آثار هنری در دراز مدت چه زیان فرهنگی جبران ناپذیری بر نسلهای آینده وارد میکند. معضل مهم دیگر در این آشفته بازار فروش دیجیتالی و یا بارگذاری غیرقانونی و رایگان کتابها در فضای مجازی است که به اقتصاد بحرانی نشر ایران، صدمات بیشتری را وارد کرده و میکند.
عجیب است که پدیدآورندگان کتاب کانون صنفی ندارند
مترجم نمایشنامه «ویتسک» گئورگ بوشنر در بخش دیگری از این گفتوگو به نامناسب بودن «اتحادیه ناشران و کتابفروشان» به عنوان مرجعی برای حل اختلاف میان پدیدآورندگان کتاب و ناشران اشاره کرد و گفت: برخی از دوستان به من پیشنهاد میکنند که برای حل مشکلات به «اتحادیه ناشران و کتابفروشان» و «هیئت حل اختلاف» ی که در آنجا مستقر است، رجوع کنم، اما پرسش من آنجاست که وقتی اعضای این «هیئت» همه از ناشران هستند چطور میتوان انتظار داشت آنان مدافع حقوق پدیدآورندگان کتاب باشند و نه مدافع حقوق خودشان. در دنیای وارونه ای زندگی میکنیم. واقعاً یک نویسنده یا مترجم وقتی «کانون» یا «خانه» ای صنفی ندارد برای طرح شکایتهای خود باید به کجا رجوع کند تا احقاق حق شود؟ باید به کدام ارگان قانونی پناه ببرد؟
به خوبی میدانیم قشر کتابخوان جامعه کم درآمد هستند و توانایی چندانی برای خرید کتاب با قیمتهای نجومی ندارند. جای هیچ تردیدی نیست که گرانی کتاب و آثار هنری در دراز مدت چه زیان فرهنگی جبران ناپذیری بر نسلهای آینده وارد میکند وی افزود: حال گیریم که خودمان را درگیر دادگاههای عریض و طویل فعلی کنیم و در راهروهای تودرتوی آنها سرک بکشیم، در نهایت چه چیزی دستگیرمان میشود به جز اتلاف وقت و جنگ اعصاب. به گمانم دلیل همه این کاستیها چیزی نیست جز اینکه در حوزه مالکیت معنوی پدیدآورندگان آثار، قوانین مشخص و روشنی وضع نشده و قوه قضاییه هنوز در یافتن راهکاری مناسب درمانده است، در نتیجه شعبههای قضائی کارآمدی در این بخش فعال نیست و صدای ما هم به گوش شنوایی نخواهد رسید.
دود این روند به چشم قشر کتابخوان میرود
نویسنده کتاب «پیشروان تئاتر اروپا» در بخش دیگری از این گفتوگو امکان رساندن کتابهایش به صورت رایگان به دست دانشجویان را دور از ذهن ندانست. وی ادامه داد: من درباره ناشر مشخصی صحبت نمیکنم و حرفم کلی است. هدفم از بیان این نکات نیز تکان خوردن شرایط فرهنگی ما و رفتن به سمت سازندگی است. به همین دلیل باز هم تکرار میکنم دود این همه نابسامانی در وهله نخست به چشم قشر کتابخوان جامعه رفته و در درازمدت به زیان فرهنگ، هنر و اندیشه ورزی ما تمام میشود. در این زیانآوری تردیدی نکنیم، چرا که تجربه تاریخی این را ثابت کرده است.
حسینی مهر اضافه کرد: مجموعه این شرایط باعث شد تا به فکر فسخ قرارداد همه کتابهایم بیفتم، کتابهایی که در نوبتهای متعدد تجدید چاپ قرار گرفتهاند، اما حقوق تألیفی اندک آنها روز به روز اندکتر و در حد رایگان شده و همان هم به درستی پرداخت نمیشود؟ چرا واسطهها در این میان منافع کلان ببرند و نویسنده یا مترجم برای نگارش یک عبارت از چشم و جانش بگذارد؟ به همین دلیل ترجیح دادم که قرارداد انتشار همه کتابهایم فسخ شود و اگر لازم شد آنها را از طریقی دیگر و یا به صورت رایگان در اختیار مخاطبان بویژه دانشجویان بگذارم. حال که من دارم رایگان کار میکنم، حداقل مخاطبان هم رایگان بهره ببرند!
پیوستن به قانون کپیرایت ضروری است
این مترجم و مدرس تئاتر در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این سوال در صورت فسخ قرارداد با ناشران، چه راهکاری برای مقابله با قاچاقچیان کتاب – که از نیاز دانشجویان به این کتابها سواستفاده میکنند – دارد، گفت: بله، متأسفانه نمیتوان به سادگی این اردو بازار آشفته را کنترل کرد، دست قاچاقچیان کتاب باز است و ممکن است به دلیل نیاز دانشجویان، تکثیر غیرقانونی کتابها با قیمت بالا و کیفیت نازل انجام شود. برای پیش گیری از این مخاطرات است که بسیاری از پیشکسوتان عرصه ادب و فرهنگ همواره اصرار در پیوستن کشور ما به قانون بینالمللی کپی رایت دارند و به راستی تنها راه مقابله با همه نابسامانیها این است که ما به این ارگان معتبر بین المللی بپیوندیم.
در فضای تئاتر هم حقوق مترجم پایمال میشود
این کارگردان تئاتر موضوع احترام به حقوق پدیدآورنده در فضای تئاتر کشور را نیز ناامید کننده خواند و گفت: فضای تئاتر کشور ما از نظر احترام به حقوق مؤلف وخیمتر از حوزه نشر کتاب است. بسیار اتفاق میافتد که در اجرای نمایشنامهها و متونی که به صحنه میرود، نه تنها حقوق مادی پدیدآورنده را نادیده میگیرند بلکه با کمی دستکاری در متن و یا تغییر در نام نمایشنامه حقوق معنوی نویسنده را هم پایمال میکنند و یک اثر دروغین به مخاطب تحویل میدهند.
بسیاری از پیشکسوتان عرصه ادب و فرهنگ همواره اصرار در پیوستن کشور ما به قانون بینالمللی کپی رایت دارند و به راستی تنها راه مقابله با همه نابسامانیها این است که ما به این ارگان معتبر بین المللی بپیوندیم نویسنده کتاب «دراماتورژی و تمرین نگاری ویتسک» ادامه داد: البته شاید کارگردانهایی که دست به این کار ناپسند میزنند، مختصری حق داشته باشند؛ چرا که وضعیت مالی گروههای جوان آنقدر ضعیف است که به طریقی قصد دارند اندکی از فشارها کم کنند! اما شگفت آنکه آب از آب تکان نمیخورد و ساختار مدیریتی تئاتر ما گویا در خواب است و چارهای برای هر دو سو گروههای تئاتری و مؤلفان تئاتر نمیاندیشد. در واقع «ضعف مدیریت» بلای سراسری فرهنگ ما شده، چرا که اگر روزی مترجمان یا نمایشنامه نویسان ما از ترس سرقتهای هنری، آثارشان را عرضه نکنند تئاتر ما به چه روزی خواهد افتاد؟
ناصر حسینی مهر (متولد ۱۳۳۶) نمایشنامه نویس، مترجم، پژوهشگر و از کارگردانهای مطرح تئاتر ایران است. او دانش آموخته هنرکده آناهیتا در تهران و مدرسه عالی هنر پاریس است. آرین منوشکین و یوجینو باربا از جمله استادان او در تئاتر بودهاند.
حسینی مهر بعدها در تئاترهای گوناگون آلمان و فرانسه به کار پرداخت و تجربههای درخشانی در اروپا داشت. او در ایران نیز آثار مهمی مثل «اتاق شماره ۶» آنتون چخوف، «هملت ماشین» هاینر مولر و «بوف کور» صادق هدایت را به روی صحنه برد و همچنین برای آشنایی دانشجویان و علاقهمندان با آثار معاصر آلمانی و فرانسوی اقدام به ترجمه نمایشنامه و تئوریهای تئاتر به طور مستقیم از این دو زبان کرد.