مجله مهر - آقای ارژنگ امیرفضلی بیشتر بهعنوان یک کمدین شناخته شدهاست. او پسر حسین امیرفضلی است. ارژنگ امیرفضلی کار خود را با برنامه «نوروز ۷۲» به کارگردانی داریوش کاردان، همراه با مهران مدیری و حمید لولایی آغاز کرد. او به مرور شناخته شد و علاوهبر بازیگری در سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردانی چند مجموعه تلویزیونی را نیز در کارنامه کار خود ثبت کرد. از مهمترین آثار وی میتوان به «الو الو من جوجوام» (مرضیه برومند)، «جنگجوی پیروز» (مجتبی راعی)، «مربای شیرین» (مرضیه برومند)، «شارلاتان» (آرش معیریان)، «شام عروسی» (ابراهیم وحیدزاده)، «اخراجیها» (مسعود دهنمکی)، «اخراجیها ۲» (مسعود دهنمکی)، «محاکمه در خیابان» (مسعود کیمیایی) و «افراطیها» (جهانگیر جهانگیری) اشاره کرد.
بازیگرفراموششده
بنا بر گزارش روزنامه صبح نو، امیرفضلی از جمله استعدادهای کشفشده تلویزیون در دهه ۷۰ است که برخلاف همنسلیهای خودش نتوانست سیر صعودی در روند حرفهای ادامه دهد. او به مرور در فیلمها و سریالهای کمتری نقشآفرینی کرد و همانهایی هم که انتخاب کرده بود، با خروجی موفقی همراه نبودند. علت این روند خیلی مشخص نیست، اما احتمال دارد این مشکل حاصل اشباع شدن از کار، تنبلی و مشکلات خانوادگی باشد. ارژنگ امیرفضلی به واسطه فیزیک بدنی و همچنین لحنش در گفتار، عمدتاً در نقشهایی خاص انتخاب میشد. آدمهای تنبل، معتاد و… بهطور ویژه بر بازی او نشسته بود و شاید همین موضوع هم باعث شده بود که وی در چنین نقشهایی ثابت شود و پیرو آن پیشنهادات و انتخابهای کمتری برای بازیگری داشته باشد. این روند کمکاری بازیگر لاغراندام ادامه داشت، بهطوریکه او در آستانه فراموش شدن بود. تا اینکه «خندوانه» در یکی از برنامههایش از وی بهعنوان مهمان دعوت کرد و اتفاقاً برنامهای صمیمی و جالب هم شد. در این برنامه رامبد جوان از امیرفضلی خواست که بهزودی یک استندآپ کمدی در خندوانه اجرا کند. چند وقتی گذشت تا اینکه ارژنگ با استندآپی که تم آن سرویس بهداشتی بود ظاهر شد!
مدتی گذشت و ناگهان با حضور ثابت امیرفضلی در برنامه خندوانه مواجه شدیم. قرار شده بود ارژنگ در قامت یک تیپ مندرآوردی، بین تماشاچیان بنشیند و گاهی با رامبد وارد دیالوگ شود. اگر از کیفیت اجرای امیرفضلی بگذریم، هر چه بود بهدلیل پربیننده بودن خندوانه، این بازیگر بازهم در بین مخاطبان زنده شد. ارژنگ توانست فالوورهای صفحهاش در اینستاگرام را بالا ببرد و مثل برخی دیگر از چهرههای مجازی، به رفتاری تکراری روی بیاورد.
شهرتدوباره
حالا امیرفضلی که تا چند ماه پیش در حال فراموش شدن بود، به واسطه خندوانه باز هم رسانهای شد. اما پس از مدتی معلوم شد که انگار این بازیگر ۴۹ ساله باید کمی روی کنترلش بر رسانهای شدن تمرین کند. ارژنگ ناگهان شروع به انتشار پستهایی در صفحه مجازیاش در اینستاگرام کرد. یکی از جنجالیترین و البته پر انتقادترین پستهای او، مورد مربوط به دریای خزر بود. ارژنگ امیرفضلی با انتشار ویدئویی با زبان کمدی و طنز، ایران را که در روی نقشه شبیه یک گربه به پشت خمیده است، با بهرهبری از شعر کمدین ضد انقلاب هادی خرسندی که توسط خواننده ضد انقلاب خارجنشین تبدیل به ترانه و کلیپ شده است، دستمایه طنز قرار داده است که ایران تا شصت سال بعد تجزیه خواهد شد و از شکل یک گربه به موش تبدیل خواهد شد. جمهوری اسلامی در مقایسه با حکومتهای پیشین ۴۰ سال مستمر اراضی ایران را حفظ کرده است و در طول ۱۹۶ سال گذشته بخش اعظمی از فلات ایران تجزیه شده است. ایران کنونی تنها ۳۰ درصد از ناحیهای وسیع است که در تاریخ با نامهای «ایرانزمین»، «ایرانبزرگ» یا «ایرانشهر» و در جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته میشود. ترفندها و دسیسههای بیگانگان و سستی پادشاهان بیکفایت گذشته بخشهای زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه ۱۹۶ ساله از ایران بزرگ جدا کرد. اما در جدیدترین مورد، این بار امیرفضلی به همان شیوه بیمزه و فاقد هنر گذشته، پستی منتشر کرد و در آن به موضوع هجوم ملخها به داخل کشور پرداخت. بازیگر «الوالو من جوجوام» با مقایسه و ربط دادن یک پدیده زیستمحیطی به مسائلی مهم مثل اختلاس، فساد اقتصادی، ذخایرنفتی کشور و… سعی کرد بازهم تمام تلاشش را بکند تا با اطلاعات کم خود درباره موضوع فوق، خودش را در فضای مجازی وایرال کند. آقای امیرفضلی این اظهارنظرهای سطحی شما در موضوعات تخصصی و ربط آنها به مسائل بیربط، مثل این است که هر فردی نسبت به اجراهای فکاهی شما اظهار نظر و آن را تمسخر کند؛ هرچند به دلیل فضای عمومی کار شما چنین نقدی از یک مخاطب پربیراه نیست و قابل درک است، اما متلکهای عجیب و غریب شما به مسائل مهم ملی بسیار ناامیدکننده است. چنین فعالیتهایی در فضای مجازی، شاید در کوتاهمدت باعث خبرساز شدن فرد شود؛ اما در بلندمدت مخاطب به عقبه سست فکری این حرفها پیخواهد برد. دیگر آسیب جدی رفتار امثال ارژنگ امیرفضلی این است که این شکل از انتقاد درباره مفاهیم و مسائل مهمی مثل فساد اقتصادی و… باعث لوث شدن این موضوعات میشود. چرا برخورد با فساد را با پستهای سطحی و غیرمنطقی خود بازیچه میکنید؟ اما از سوی دیگر، باید این اتفاق را از جنبهای دیگر هم بررسی کرد. قاعدتاً برنامههایی مثل خندوانه و امثال آن، محکوم به استفاده از چهرهها هستند، اما باید این نکته را هم مد نظر داشته باشند که گاهی، ضریب دادن به کسی که ظرفیتش را ندارد باعث پدیدار شدن چنین فضایی میشود. وقتی به مدد شهرت به دست آمده از رسانه ملی، اتفاقات ملی را تمسخر میکنند یعنی از تلویزیون دکانی ساختهاند برای شهرت!