به گزارش خبرنگار مهر، نشست «بررسی وضعیت کمی و کیفی و معنایی کتابهای کودک و نوجوان در حوزه ایثار و شهادت» شنبه، هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸ با حضور دکتر مصطفی رحماندوست، سید علی کاشفی خوانساری، نویسنده و دکتر فرزانه آقاپور، پژوهشگر و ویراستار برگزار شد.
مصطفی رحماندوست در این برنامه با اشاره به انتشار دوهزار عنوان کتاب از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: بنیاد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس و مؤسسات و کانونهای دیگری نیز آثاری در حوزه ایثار و شهادت منتشر کردهاند. آیا چنین حجمی تأثیر کیفی بر ادبیات ما داشته است؟
وی شمار آثار سینمایی، تئاتر دفاع مقدس و کتابهای ایثار و شهادت را بسیار قابل توجه دانست و تصریح کرد: با آنکه این آثار با هزینههای زیادی تولید میشوند اما از نظر کیفیت هنری سطح بسیار پایینی دارند؛ چراکه معمولاً به سفارش ناشران و نویسندگانی تولید میشوند که کتابهایشان فروش نمیرود. کیفیت یک اثر به رعایت اصول نویسندگی در هر ژانری دارد.
رحماندوست قالب خاطره را تاثیرگذارترین قالب در میان کتابهای حوزه ایثار و شهادت دانست و گفت: دلیل تأثیرگذاری این آثار آن است که به قول معروف «چون از دل برآمدهاند و بر دل مینشینند». تکنیک مستقیمگویی همواره یکی از مشکلات کتابهای حوزه ایثار و شهادت است. درحالیکه در یک اثر ادبی باید تأثیر غیرمستقیم گذاشت و «دل» را مخاطب قرار داد.
به گفته این شاعر و پژوهشگر، نویسندههایی هستند که خودشان به خودشان سفارش نگارش کتاب دادهاند. مانند آثار محمدرضا بایرامی که مخاطب این کتاب را زمین نمیگذارد. در حال حاضر بسیاری از کتابهای سفارشی حوزه دفاع مقدس در رایزنیهای فرهنگی ایران خاک میخورند. معتقدم کتابی خوب است که ناشر خارجی در پی ترجمه آن بیاید.
وی تاکید کرد: باید جلوی انتشار تعداد زیادی از کتابهای سفارشینویسی حوزه دفاع مقدس را گرفت و فقط نویسندگانی را حمایت کرد که نوشتن کتاب را به خود سفارش میدهند.
سید علی کاشفی خوانساری دیگر سخنران این نشست بود. وی نیز با اشاره به انتشار آثار پرتعداد با موضوع پایداری، مقاومت، بیداری و مفاهیم مشابه برای گروه کودک و نوجوان گفت: ضرورت آشنایی کودکان این نسل با جنگی که سی سال پیش رخ داده، این است که ما باید بدانیم چه گذشتهای را پشت سر خود داریم و تاریخ کشورمان، رشادتها، موفقیتها، و دشواریها در ذهنمان بماند. نداشتن حافظه تاریخی، احساس عدم تعلق خاطر به پیشینه ملی و نداشتن هویت مشخص خطری است که نسلهای آینده را تهدید میکند.
کاشفی خوانساری ادامه داد: کاربرد دیگر نگارش کتابهای کودک و نوجوان در حوزه ایثار و شهادت، این است که با توجه به اینکه در هر کشوری خطر وقوع جنگ وجود دارد، میتوان حس رشادت و حماسی را در جامعه زنده نگه داشت. حس آمادگی برای دفاع از حق باید در کودکان ما بهوجود بیاید. مصداق این آمادگی میتواند در برابر دشمن متجاوز خارجی یا در مدرسه در برابر یک همکلاسی زورگو باشد.
به گفته این نویسنده حس حق طلبی و مقاومت در برابر دشمنان موضوعاتی هستند که کتابهای حوزه ایثار و شهادت دنبال میکنند. نویسندگان این حوزه نباید بر مسائل سطحی مانند اینکه بچهها فقط یکسری اسامی و آمارهایی مانند نام عملیاتها، تعداد اسیر و شهید حفظ کنند متمرکز شوند. این قبیل اهداف درازمدت و عمقی نیستند و روح ادبیات جنگ را منتقل نمیکنند. چرایی شهادت رزمندگان و اینکه اساساً چرا فردی آسایش خود را ترک میکند و برای دفاع از وطن که در معرض خطر قرار میگیرد؛ همان چیزی است که باید به کودکان منتقل شود تا آنها نیز روزی در برابر دشمن بایستند.
وی اختصاص بودجه برای نگارش آثار دفاع مقدس را فسادانگیز دانست و گفت: همواره فرصت طلبیها و موقعیتسنجی برخی افراد باعث تولید کتابهای زیاد با نگاه اقتصادی شده است. هیچکدام از کتابهایی که با این رویکرد تولید میشوند، در راستای اهداف عالی دراز مدت، عمقی و تأثیرگذار فرهنگ ایثار و شهادت نیستند. تولید چنین آثاری دافعهای نسبت به کتابهای تولید شده پیش میآورد.
به گفته کاشفی خوانساری برای رفع این دافعه در وهله اول باید در جستجوی مصادیق ایثار و شهادت، حماسه و دلاوری در مقاطع تاریخی دیگر و کمتر شناخته شده کشور مانند سایر جنگهای این سرزمین، دفاع شخصیتهای ملی از منافعمان در برابر استعمار انگلیس و روسیه، ایستادگی در برابر استعمار مغولها و پرتغالیها با هدف انتقال مفهوم دفاع از وطن باشیم.
وی ادامه داد: روش مستقیمگویی در قالبهایی که اصلاً سنخیتی با این روش ندارند آسیبزاتر است. شعر و داستان کودک و نوجوان، محمل خوبی برای انتقال اطلاعات نیست و نتیجه آن کارهای سفارشی و شعاری میشود که جذابیت و کیفیتی ندارند. جنگ را باید در کتابهای غیرجنگی دید. کتابی که روی آن مهر دفاع مقدس میخورد احتمالاً دافعهها را بالا میبرد. سطح کیفی پایین، شعاری بودن و مستقیمگوییهای برخی کتابها، تکرار، هجمههای فرهنگی، عکسها و تصاویر دفاع مقدس که روی در و دیوارهای مترو، مدرسه، مسجد و خیابانها وجود دارند، بچههای ما در حوزه دفاع مقدس با نگرشی کاذب رو به رو کرده است. باید از یک پنجره جدید و روزنهای تازه به تولید آثار کودک و نوجوان با موضوع دفاع مقدس بپردازیم.
فرزانه آقاپور نیز در سخنانی ابراز کرد: معتقدم نویسنده یک آفرینشگر است که وقتی مینویسد، در مقام خدایی قرار میگیرد و باید پیش از هر چیزی به این فکر کند که نوشته او، برای مخاطبانش چقدر لذتبخش و زیبا خواهد بود.
به گفته وی نوشتن درباره جنگ، برای گروه سنی کودک و نوجوان بسیار سخت است چون مفهوم «مرگ» را با خود دارد. مخاطب این گروه سنی بسیار حساس است و ممکن است خشونتی که در ذات جنگ وجود دارد او را بیازارد. بنابراین ادبیات ما باید در پی ترویج صلح باشد. این در حالی است که کتابهای موجود در حوزه ایثار و شهادت، درباره جنگ مستقیمگویی میکنند.
وی ادامه داد: گرچه بسیاری از نویسندگان این حوزه، جنگ را تجربه کرده و خاطرات نابی از آن روزها دارند اما دانش ادبی لازم را برای انتقال این مفاهیم ندارند. در مجموعه کتابهای نیمه پنهان ماه که زندگی شهدا را مانند هر فرد عادی که کار میکرد، زندگی و جانش را دوست داشت و فردی آسمانی نبود تصویر میکنند، خیلی خوب و تاثیرگذارند. اما در ادبیات دفاع مقدس ما، هنوز هم شهدا افرادی دست نیافتنی و بسیار آسمانی و اسطوره هستند. درک این موضوع برای کودک و نوجوان سنگین است.
آقاپور یادآور شد: نباید تصویری پهلوانگونه از شهیدان برای کودمان ترسیم کرد. کلیشهها همه واقعیتها را نمیگویند. شکستن این کلیشهها و وارد کردن تصاویر جدید و رفتن به سمت زوایای پنهانتر ضروری است. ادبیات پایداری ما نیازمند پرداختن بیشتر به زندگی جانبازان است. کودکان ما نیاز به همدلی این افراد دارند و برای سخن گفتن از جنگ برای کودکان نباید فقط به آنها تصاویر توپ و تاک را نشان دهیم.