به گزارش خبرگزاری مهر، پیروز حناچی، امشب در گرامیداشت پنجاهمین سال تأسیس سازمان نوسازی شهر تهران، ضمن تشکر از سازمان نوسازی شهر تهران برای فراهم کردن فرصت گردهمایی حول این موضوع، گفت: تجربیاتی را که در این رویدادها کسب میکنیم، چراغ راه آیندگانمان خواهیم کرد.
وی افزود: قانون نوسازی در سال ١٣۴٧ به تصویب رسید. دهه ۴٠ و ۵٠ دهههای طلایی نوسازی محسوب میشدند چرا که سازوکارها و برنامهریزیهای اساسی و ریشهای این حوزه در این سالها بود که انجام شد.
شهردار تهران با اشاره به اینکه وقتی صحبت از شهر میشود، از بافت شهری نام میبریم، گفت: بافت، یعنی آن چیزی که در علم آناتومی شناخته میشود، موجودی زنده است متشکل از سلولهایی که میمیرند و سلولهای دیگر جایگزین شأن میشوند؛ از همین رو است که بافت را اصطلاح بهجایی میدانم.
حناچی گفت: در این مراسم سرگذشت و عملکرد سازمان نوسازی مرور شد. نکتهای را در این مورد نباید فراموش کرد؛ تا پیش از نقطهای ما معاونت عمرانی نداشتیم و سازمان نوسازی بود که پروژههای عمرانی را نیز انجام میداد. همان دوران بود که پروژه نواب انجام شد؛ یکی از عظیمترین پروژهها از این جنس. تا قبل از پروژه نواب، اتصال اتوبان شهید چمران به شبکههای جنوب شهر مشکل بود. حالا که تجربه این پروژه را در کشور داریم، اگر بخواهیم به آن نمره دهیم، قطعاً بهخاطر حملونقل نمره قابلقبول میگیرد؛ اما اگر به جهت شاخصههای دیگر از قبیل خدماتشهری یا اجتماعی به آن بنگریم، نمیتوان با قاطعیت اینطور گفت.
وی ادامه داد: مطالعات سازمان نوسازی در این مورد میگوید که حتی یکی از خانوادههای قدیمی ساکن این منطقه نیز در پروژه جدید زندگی نمیکند؛ میانگین استقرار خانوادهها در آن بین ٣ تا ۵ سال است؛ طبیعتاً خروجی چنین پروژهای افزایش کیفیت زندگی شهری نیست. درست است که دیگر در شهر مداخلات به این شکل نداریم، اما باید از این ماجرا درس بگیریم.
شهردار تهران افزود: خاطرهای از اواخر دهه ٧٠ میگویم که وزیر مسکن تونس به تهران آمده بود. ما در شرکت اکباتان نقشه یکدوهزارم منطقه نواب را به دیوار آویخته بودیم؛ وزیر مسکن این کشور مدت طولانی به این نقشه خیره بود و سپس گفت که میخواهم از این پروژه بازدید کنم؛ ساعت ٩ شب بود؛ به موقعیت اجرای پروژه رفتیم؛ دیدم که با تعجب نگاه میکند؛ دلیلش را جویا شدم؛ گفت امکان ندارد قانون در کشور ما اجازه دهد این پروژه اجرا شود مگر آنکه ساکنان چنین منطقهای اولین ذینفعان آن باشند.
وی در ادامه تأکید کرد: امروز سازمان نوسازی میداند که بدون توجه به منافع ذینفعان، هیچ پروژهای به درستی پیش نمیرود.
حناچی در ادامه گفت: در کشورمان تجربیات زیادی را پشت سر گذاشتیم که تلاش شده از آنها درس بگیریم. خوشبختانه دولت بعد از حادثه پلاسکو گزارش ملیای تهیه کرد که بر خیلی چیزها تأثیرگذار بود؛ آموزش و تجهیزات. فهمیدیم آمادگیمان فقط روی ساختمانهای عادی است، فهمیدیم بسیاری از ساختمانهایمان آسیبپذیر است. خوشبختانه در مورد سیل نیز دولت همین روش را در پیش گرفته است؛ هر چند این سیل در کنار خسارات فراوان، نعمات بسیاری نیز داشته است، اما بدیهی است که باید از آن درس بگیریم.
وی گفت: پس از زلزله بم این سوال پیش آمد که اگر این زلزله دوباره اما در نقطهای دیگر اتفاق بیافتد، چه میشود؛ آیا این بار وضعیت بهتر خواهد بود؟ زلزله بم شرایط ویژهای داشت؛ بسیار سنگین بود و در ساعتی رخ داد که همه در منزلهایشان حضور داشتند؛ شهر بم در آخرین نقطه پهنهبندی زلزله بود و کسی فکر نمیکرد آنجا زلزلهای با این شدت رخ دهد. اما این تجربه تکاندهنده بود و این سوال پیش آمد که اگر همین اتفاق در هر شهر دیگری بیافتد، آیا تبعات آن نیز مشابه خواهد بود یا خیر. در سازمان نوسازی حرکتی آغاز شد که تحتتأثیر زلزله بم بود.
شهردار تهران ادامه داد: در کوبو ژاپن نیز سال ١٩٩۵ زلزلهای به شدت ٧ / ٣ ریشتر رخ داد که حدود بیست ٢٠ ثانیه طول کشید، ولی یکی از شدیدترین زلزلههای گزارششده بود؛ ۶۴٣٣ کشته و ۴٣ هزار نفر زخمی داشت که ١٠ درصد تلفات آن ناشی از آتشسوزی بعد از زلزله بودند؛ دو شاهراه اصلی و بخش عظیمی از شبکههای زیرزمینی از بین رفتند؛ پلهای بزرگی از شهر واژگون شدند، کمااینکه بخش عمدهای از تلفات مربوط به عدم امکان کمکرسانی بود؛ این زلزله ٢۵٠ هزار ساختمان را تخریب کرد، اما شیوه و رفتار دولت و مدیران محلی این کشور نیز بعد از آن دستخوش تغییر شد.
ژاپنیها از وقوع این زلزله تجربیات بسیاری کسب کردند و بعدها در تهران نیز این تجربه را توسط شرکت جایکا تعقیب کردند؛ سناریوهای متعددی را برای حادثه در تهران تدوین کردند. تصورات اولیه این بود که گسل شمالی تهران انرژی بیشتری آزاد میکند، اما مطالعات بعدی نشان داد که گسل ری به دلیل آسیبپذیری بافت و فرسودگی ساختمانها و عدم آمادگی در مورد زیرساختها و نبود آموزش، تخریب بیشتری خواهد داشت.
شهردار تهران در پایان خاطرنشان کرد: این تجربیات میتواند مسیر روشنی را برای آینده روشن کند. تلاش بر این است که در سازمان نوسازی بنا بر تجربیات گذشته، الگوهایی بسازیم که کمترین خطا و بیشترین بهرهوری را دارند.