خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - سیده مهدیه قرشی: پیشنهاد ایجاد پیمان منطقهای عدم تجاوز در حالی از سوی ایران مطرح شده که این پیمان میتواند به عنوان یکی از طرحهای امنیتی ایران برای خلیج فارس، ضمن به دست گرفتن ابتکار عمل از کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز امریکا در شرایط کنونی، زمینه تبدیل عربستان را به یک بازیگر غیر فعال فراهم کند.
در عین حال برگزاری نشستهای اضطراری مکه چند روز پس از ارائه طرح پیشنهادی ایران نیز نشان میدهد که سعودیها همچنان به دنبال افزایش ایران هراسی و منحرف کردن افکار عمومی جهان از پیامدهای سیاست های ائتلاف نظامی ریاض در یمن هستند.
البته سعودیها این اهداف را در پوشش نشستهایی به منظور ایجاد یکپارچگی بین کشورهای اسلامی، عربی و منطقه خلیج فارس دنبال میکنند. اما با توجه به سیاستهای اعمالی این کشور در چند سال اخیر در قبال مناقشات منطقهای از جمله مساله سوریه و عراق و عدم بهرهگیری از دیپلماسی فعال در این زمینه و همچنین ناکامی در تشکیل ناتوی عربی چشم انداز قابل تامل و کاربردی از گردآمدن کشورهای حاشیه خلیج فارس با محوریت عربستان انتظار نمیرود.
در واقع از آنجا که عربستان مشروعیت و مقبولیت ایران را در منطقه به مثابه یک تهدید جدی استراتژیک و اقتصادی برای خود تعبیر میکند، لذا درصدد محاصره ایران در خانه خود بوده و از هیچ تلاشی در این زمینه و ایجاد قطببندی منطقهای علیه ایران و تشدید تنشها در منطقه و تحریک امریکا برای درگیری مستقیم نظامی با ایران فروگذاری نمیکند و این در حالی است که همچنان درخصوص مواجهه با ایران نقطه نظرات مشترکی در میان اعراب منطقه وجود ندارد.
در این میان شاید برگزاری نشستهای مکه برای ریاض فرصت طلایی جهت تجمیع آرای ضد ایرانی برخی از متحدان منطقهای و امریکاییاش تلقی شود، اما رویکرد ایران در ارائه الگوی امنیتی منطقه خلیج فارس همزمان با افزایش اعمال سیاستهای جنگ طلبانه ریاض برای تشدید تنشها علیه ایران در منطقه بازی برد – باخت را برای سعودیها رقم خواهد زد؛ چراکه پیمان عدم تجاوز در راستای فراهم کردن زیرساختهای نظمی فراگیر و کاربردی برای منطقهای است که تامین و تضمین امنیت در آن مبتنی بر همکاری کشورهای عضو منطقه بدون حضور نیروهای فرامنطقهای است و اقدامات کنونی عربستان در دامن زدن به تنشها صرفاً چهره جهانی این کشور را که پیشتر به دلیل وقوع موضوعاتی مانند قتل خاشقجی با تردیدهای جدی مواجه بود، مخدوشتر خواهد کرد و بر عقلانیت اقدامات و رفتارهای دیپلماتیک ایران در منطقه در برهه کنونی صحه خواهد گذاشت.
در واقع پیشنهاد ایران به حل معمای امنیت در غرب آسیا میانجامد. معمایی که تاکنون موجب شده بود کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس برای رویارویی با دشمنان احتمالی خود با وجود اختلافات عمیق میانشان و تلاش برای برتری سیاسی و نظامی بر یکدیگر، خود را نیازمند حضور نظامی غربیها و ایجاد پایگاههای دائمی آنها در خاک خود ببینند و لذا به انعقاد قراردادهای تسلیحاتی و ایجاد پایگاههای نظامی غربی تن بدهند. اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که آیا عربستان با وجود اقدامات پیشدستانه ایران در مدیریت بحرانهای منطقه و افزایش احتمال باخت در مقابل این کشور، گزینه دیگری به جز اعمال سیاستهای جنگطلبانه در قبال ایران ندارد؟
عربستان بنابر دلایلی ترجیح میدهد که همچنان سیاستهای خصمانهای نسبت به ایران اعمال کند. از جمله این دلایل ضعف این کشور در حوزه حکومت، سازمان، نهاد و نیرویهای نظامیاش در مقایسه با ایران بوده که موجب شده ریاض اساساً متکی به حمایتهای امریکا و عموماً غرب باشد و همین امر این کشور را در موضع ضعف در برابر ایران قرار خواهد داد.
بنابراین این کشور برای تداوم حیات خود نیازمند حضور نیروهای فرامنطقهای و همداستانی با آنها در تامین منافعشان در منطقه با کاهش قدرت و نفوذ منطقهای ایران است. همچنین پیشینه عربستان در حمایت از حزب بعث عراق و صدام حسین در سالهای جنگ تحمیلی این توهم را در آنان تقویت کرده که ممکن است ایران به جبران آن سالها همچنان به دنبال انتقامگیری باشد.
از طرف دیگر صدور انقلاب اسلامی به این کشور و شانتاژ جمعیت شیعه عربستان علیه حکومت ریاض را میتوان از دیگر دلایلی برشمرد که به محدودیتهای ذهنی سعودیها بازگشته که در نهایت به اصرار این کشور بر اعمال رفتارهای توسعهطلبانه و جنگ افروزانه در منطقه در قبال ایران منجر شده است.
محدودیتهای ذهنی، تحلیلهای غیر عقلانی و فقدان تفکر صحیحی که موجب شده به جای اینکه دشمنان منطقه در بیرون از دروازههای منطقه تعریف شوند، کشورهای منطقه را به دشمنی متهم کرد. نباید این مهم را از نظر دور داشت که در اصل، نظم امنیتی خلیج فارس با اجماع منطقهای تامین خواهد شد و در زمانی که امنیت مفهومی در هم تنیده و حاصل وابستگی های متقابل پیچیده است، وجود محدودیتهای ذهنی نظیر آنچه در نزد سعودیهاست، صرفاً موجب حضور دائمی اسب تروای غربیها در غرب آسیا و آسیب به منافع همگانی در این منطقه میشود.
بنابراین استقبال عربستان از پیشنهاد ایران مبنی بر ایجاد پیمان منطقهای عدم تجاوز و پیوستن به آن، میتواند یکی از مسیرهای برونرفت این کشور از محدویتهای ذهنیاش و ایجاد زمینه اعتمادسازی با سایر کشورهای منطقه باشد و این امر در سایه گذر از ذهنیت بازی حاصل جمع جبری صفر به بازی با حاصل جمع جبری متغیر و تامین منافع تمام کشورهای منطقه محقق میشود.