به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه شعبده شوم با موضوع بررسی خداشناسی و توحید و معرفت شناسی در عرفانهای نو پدید، با حضور علی احمدی امین (پژوهشگر فلسفه و اخلاق و مدرس دانشگاه) و خدیجه وکیلی (پژوهشگر عرفانهای نو پدید) از شبکه رادیویی گفت و گو روی آنتن رفت.
در این برنامه علی احمدی امین با اشاره به اینکه در حالت کلی عرفانهای مختلف به چهار دسته تقسیم میشوند، گفت: عرفانهای الحادی، شبه دینی، التقاطی، توحیدی چهار دسته اصلی عرفانها هستند.
وی با اشاره به عرفانهای الحادی، اظهار داشت: عرفانهایی که به خدا اعتقاد ندارند و وجود خداوند را نفع میکنند با نام الحادی شناخته میشوند.
این پژوهشگر فلسفه و اخلاق با اشاره به اینکه عرفانهای شبه دینی همیشه از واژههای دینی استفاده میکنند، عنوان کرد: واژههایی مانند دوستی با خدا و نزدیکی به خدا در ادبیات عرفانهای شبه دینی به وفور دیده میشوند. در حالی که خدای مد نظر این عرفانها با خدای مطرح شده در عرفان الهی تفاوتهای عمده ای دارد.
وی با اشاره به اینکه عرفانهای التقاطی معمولاً در جوامعی رشد میکنند که مردمان آن جامعه به خدا اعتقاد دارند، عنوان کرد: معتقدان به عرفانهای التقاطی در کنار اعتقاد به خداوند باورها و نگاههایی متعدد را به اعتقاد خود اضافه میکنند.
علی احمدی امین با اشاره به اینکه در عرفان توحیدی شناخت خداوند متعال اهمیت دارد، تصریح کرد: معتقدان به عرفان توحیدی همیشه به دنبال توحید هستند و هر گونه شرک و تکثر پرستی ذلت میدانند.
وی با اشاره به اینکه عرفان در واژه، معنای شناخت دارد، عنوان کرد: شناخت مورد توجه در واژه عرفان در هر صورت شکل نمیگیرد، چرا که این شناخت همیشه با ابزار و روشهایی خاص به وجود میآید.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شناخت مواد نمیتواند معنی عرفانی داشته باشد، توضیح داد: شناخت زمانی عرفانی میشود که نسبت به خدا باشد و عارف کسی است که در راه شناخت خدا قرار گرفته است. جریانی که خداباور نباشد نمیتواند از واژه عرفان برای جریان خود بهره گیری کند.
در ادامه برنامه شعبده شوم از شبکه رادیویی گفت و گو خدیجه وکیلی با اشاره به اینکه جنبشهای معنوی نوپدید رهاورد مدرنیته غربی هستند، گفت: شریعت گریزی و رهایی از انجام تکالیف و دستورات الهی از مهمترین مشترکات جنبشهای معنوی نوپدید هستند.
وی افزود: شریعت گریزی در عرفانهای نوظهور بر پایه باورهایی بنا نهاده شده که از ضعف فکری بنیان گذاران این معنویتها در مبانی خدا شناسی و هستی شناسی و انسان شناسی نشأت میگیرد.
این پژوهشگر عرفانهای نو پدید با اشاره به اینکه سیر نزولی دین و پایبندی به دستورهای شریعت از جمله دستورهای عرفانهای کاذب است، عنوان کرد: شاید مهمترین خطر عرفانهای نوظهور ناظر به دین و دستورات دینی باشد.
وی اضافه کرد: در فرقههای نو پدید دین یا به طور کلی از زندگی انسان حذف میشود، یا با تغییر در کارکردهای دین فرقه در خدمت اهداف بشر و فلسفه اُمانیستی قرار میگیرد.
خدیجه وکیلی با اشاره به اینکه در ادیان الهی شریعت و خدا محوری همیشه جایگاه ویژه ای دارند، تصریح کرد: در جنبشهای معنوی آموزهها از خدا محوری به سمت انسان محوری و دنیا گرایی تغییر مسیر داده اند.
وی با اشاره به اینکه در عرفانهای نوظهور دین و معنویت ابزاری برای دستیابی به اهداف اقتصادی و دنیوی میشود، توضیح داد: استفاده از دین برای دستیابی به اهداف اقتصادی یکی از مهمترین اصول فلسفه اُمانیستی به شمار میآید.
این پژوهشگر عرفانهای نو پدید با اشاره به اینکه جنبشهای معنوی با هدف دور کردن انسان از انسانیت به وجود آمده اند، تاکید داشت: شکل گیری معنویتِ دنیا محور باعث میشود تا تکالیف دینی از جایگاه اصلی خود سقوط کنند. عرفانهای نوظهور ذیل عنوان عرفان همیشه در صدد از بین بردن معنویت و عرفان و خدا هستند.