به گزارش خبرنگار مهر، سید جواد میری عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عصر روز گذشته ۱۸ خردادماه در نشست بازخوانی روایت داریوش شایگان از شاعرانگی ایرانیان درباره پنج اقلیم حضور؛ بازخوانی روایت داریوش شایگان از هویت ایرانی به ارائه سخن پرداخت.
وی با بیان اینکه داریوش شایگان (۱۳۱۳ _۱۳۹۷) یکی از جهانیترین متفکران معاصر ایران است، گفت: برای فهم منظومه فکری شایگان باید سیر تطورات فکری او را در طی شش دهه متمادی مورد رصد قرار داد و چرخشهای بنیادین آن را به دقت مورد توجه قرار داد و شایگان پیشا از انقلاب و پسا از انقلاب را نیز مورد مداقه انتقادی قرار داد.
وی افزود: انقلاب اسلامی هم در معنایی تئوریک آن و هم در ساحت سیاسی آن در سال ۱۳۵۷ در ایران بسیاری از بنیانهای فکری شایگان را تحت تأثیر قرار داد و سپس استقرار نظام دینی نوع تعبیر شایگان را از مذهب و نسبتش با انقلاب مذهبی را به شدت دگرگون ساخت.
میری در ادامه سخنانش تصریح کرد: به عنوان مثال، شایگان در دهه چهل و پنجاه خورشیدی، کتاب آسیا در برابر غرب را نوشت که حاصل آشنایی او با محیطهای روشنفکری ایران و دیدارهای منظم او با هنرمندان و نویسندگان مطرح ایرانی بود و شاید بتوان ادعا کرد که روایت شایگان از برساختن هویتی آسیایی در برابر غرب در ادامه تأملات فردید و غربزدگی جلال آل احمد بود که او را به این نتیجه رسانده بود که غربزدگی نه فقط جهل هست به غرب و با آگاهی در تقدیر تاریخی خودمان است بلکه همراه با بیگانگی از خودمان نیز است.
وی تأکید کرد: البته پیش از آنکه بتواند در برابر غرب، هویتی شرقی را بر سازد و به سراغ جهان هند شتافت و در کلاسهای ران هوبرو فرای با جهان اسطورهای هند و زبان سانسکریت آشنا شد و دو سالی را نزد برهمن ایندوشکر در دانشگاه تهران به یادگیری زبان سانسکریت همت گماشت و درهمین دوران بود که با هانری کربن ملاقات کرد و پژوهشهای بنیادین خویش درباره فلسفه هند را آغازکرد و در سال ۱۳۴۶ کتاب دو جلدی ادیان و مکتبهای فلسفی هند را به چاپ رساند.
این پژوهشگر در ادامه سخنانش اذعان کرد: به سخن دیگر، شایگان پیش از رویارویی با غرب، شرق را از درون شناخت و به گفته خویش ۷ سال از غرب برید و تلاش کرد فضای سینه خویش را از هوای جاودانه پیران فرزانه شرق پرکند و این سیر و سلوک در دنیای درون سنت منجر به آشنایی عمیق او با علامه طباطبایی، ابوالحسن رفیعی قزوینی، مهدی الهی قمشه ای و سیدجلال الدین آشتیانی گردید، اما انقلاب ۱۳۵۷ باعث یک تغییر اساسی در اندیشه داریوش شایگان شد.
وی با بیان اینکه شایگان اسلام را از طریق پیران فرزانه به معنویت تحدید کرده بود، گفت: هنگامی که از سنت معنوی سخن به میان می آاورد در ذهن و زبانش بزرگان شیعیِ سنتی را معیار معنویت میپنداشت که اغلب متوجه ساحات غیر سیاسی و آرام سنت بودند ولی ظهور انقلاب و بسط اسلام سیاسی موجب گردید که شایگان دریابد که تفاوت شدیدی بین اسلام سیاسی و اسلام معنوی وجود دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: شایگان در کتاب انقلاب مذهبی چیست که در سال ۱۹۸۲ به فرانسه چاپ کرده بود، مسئله ایدئولوژی و که در سال ۱۹۸۲ رابطه آن با مذهب را بررسی کرده بود و تلاش نموده بود نه تنها روحیه غیرعقلانی خویش را مورد نقد و بررسی قرار دهد بلکه علل گرایش بسیاری از روشنفکران عصر خویش را به ایده انقلاب دینی را مورد واکاوی قرار دهد.
وی افزود: به سخن دیگر، شایگان بعد از انقلاب با شایگان پیش از انقلاب تفاوتهای جدی کرده بود. او که تحت تأثیر هایدگر، نقاد غرب بود و بر این باوربود که غرب از نومن (وجود) جدا شده و به موجود (فنومن) پرداخته و این جدایی در روایت شایگان یعنی فاصله گرفتن از حقیقت و محدود شدن به ساحت پدیدارها اما در دهه ۷۰ خورشیدی پس از تمایز بین انقلاب مذهبی و انقلاب سیاسی در دهه ۷ خورشیدی، این بار شایگان به ایده هویت چهل تکه و همزیستی مسالمت آمیز میرسد و نتیجه این تحول کتاب افسون زدگی جدید: هویت چهل تکه و تفکر سیار است که در دهه ۸۰ خورشیدی وارد عرصه تفکر ایرانی میگردد، البته این بدین معنا نیست که شایگان با عبور از انقلاب اسلامی به معنویت پشت میکند، بل او بر این باوراست که همان گونه که واتیمو مدعی است که سقوط متافیزیک لاجرم منجر به بازگشت معنویت خواهد شد، جهان پسامدرن شدیداً دغدغه معنویت و بحران معنا را پیش روی انسان میگشاید.
وی بیان کرد: روایت شایگان از پنج اقلیم حضور بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان به گونهای، جزئی از دغدغه شایگان درباره افق معنوی و جایگاه سنت حکمی در جهان ایرانی است که زاویه دید او را نسبت به خصلت ایرانی نشان میدهد.
میری در پایان سخنانش گفت: در این مقاله تلاش من این است که زوایه دید شایگان را در روایتش از پنج اقلیم حضور مورد نقد و بررسی قرار دهم.