پروژه فکری شایگان که برگرفته از شرایط زیست و زندگی اوست ما را دعوت به بازاندیشی در هویت می کند و جهان متکثر را به رسمیت می شناسد.

به گزارش خبرنگار مهر، هم اندیشی بازخوانی روایت داریوش شایگان از شاعرانگی ایرانیان با حضور کارشناسان روز گذشته ۱۸ خردادماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این نشست حسین حجت پناه دکترای جامعه شناسی فرهنگی و دبیر گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی درباره جستجوگر معنا در زیر آسمان جهان به ارائه سخن پرداخت و گفت: کتاب پنج اقلیم حضور در مورد وجوه مختلف جهان ایرانی است که در پنج شاعر بزرگ ایران زمین (فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ) تجلی دارد. نگاه اسطوره‌ای فردوسی، دریافتن دم از سوی خیام، حالات صوفیانه مولوی، حکمت‌های عملی سعدی و کشف و شهود حافظ، بیان گر وجوه مختلف جهان ایرانی است.

وی با بیان اینکه شایگان خود را منتقد ادبی نمی‌داند، اظهارداشت: می‌توان در مورد تفاسیر او از شاعران انتقادهایی وارد نمود، اما من در صدد هستم که با پنج اقلیم حضور را نه به عنوان یک پروسه، که در ذیل یک پروژه فکری مواجه شوم.

حجت پناه تصریح کرد: پروژه فکری شایگان که برگرفته از شرایط زیست و زندگی اوست ما را دعوت به بازاندنیشی در هویت می‌کند و جهان متکثر را به رسمیت می‌شناسد، چنان چه در پنج اقلیم حضور به قضاوت و مقایسه میان پنج شاعر ایرانی نمی‌پردازد و در صدد استخراج مفاهیم مشترک میان آنان نیست. کتاب، فصلی به عنوان نتیجه گیری ندارد و هم چون اکثر آثار شایگان، نتیجه گیری را باید در مقدمه زیبای آن جست و جو نمود.

این پژوهشگر تصریح کرد: پنج اقلیم حضور جمع میان آسیا در برابر غرب و افسون زدگی جدید: چهل تکه و تفکر سیار است. شایگان تا اخر عمر هم از آسیا در برابر غرب عبور کرد و هم تحت تأثیر آن باقی ماند. پنج اقلیم حضور دو دعوت مهم دارد.

حجت پناه تصریح کرد: دعوت اول آن زیستن در زیر آسمان جهان و به رسمیت شناختن دیگری است. به رسمیت شناختن در جهانی فروپاشیده و شکسته و قطعه قطعه شده، ایرانی بودن و در عین حال به دلیل تداخل جهان‌های دیگر ایرانی نبودن. چگونه هویت خود را سامان بخشیدن و در عین حال تعامل با جهان داشتن، اصالت وحدت در عین کثرت دعوت اول شایگان است.

وی اذعان کرد: دعوت دوم اندیشیدن به جهان امروز و یافتن معنا از معدن این جهان. جهانی با ویژگی‌های خودش، جهانی که تحت تأثیر افسون زدگی جدید است. از نظر شایگان انسان بدون فرافکنی قادر به ادامه حیات نیست، و هم اکنون در کنار جهان محسوس و افریده های تخیل جوشان انسان مدرن، جهانی مجازی پدید آمده است که در نگاه اول شبیه جهان شاعرانه اسطوره‌ای است اما به لحاظ معنا و مرتبه وجودی بسی پایین‌تر از آن است. این مرتبه پایین‌تر معناست که اسکیزوفرنی فرهنگی را ایجاب می‌نماید.

وی با بیان اینکه شایگان در پنج اقلیم حضور روشنایی را به ما معرفی می‌کند جهت یافتن معنا، گفت: معنایی که ما را در برابر نیهیلیسم موجود مسلح می‌کند. فارغ از هر انتقادی که می‌توان به دیدگاه نظری شایگان داشت، اما دو دعوت او را باید جدی گرفت. در زیر آسمان جهان، فرهنگ‌های مختلف و اقلیم‌های حضور مختلف وجود دارد و جست و جویی برای معنا برای رهایی از فترت تمدن‌ها لازم است.

حسین روحانی پژوهشگر و جامعه شناس هم در این نشست درباره مقایسه جایگاه شاعرانگی نزد داریوش شایگان و مارتین هایدگر سخنرانی کرد و گفت: داریوش شایگان در شمار روشنفکران معنویت گرایی است که در سیر و سلوکی ادیسه وار و پرافت و خیز، ادوار مختلف فکری را در گذر زمان از سرگذرانده است.

وی افزود: شایگان در دوران پیش از انقلاب اسلامی، متأثر از آرا متفکرانی چون شیخ اشراق، هانری کربن و سید حسین نصر، عقلانیت متافیزیکی و سوبژکتیویسم مترتب بر جهان مدرن را به مثابه تجلیات نیهیلیسم و غربزدگی به مهمیز نقد خویش می‌کشد و بدین وسیله از روح پرومته ای و فاوستی پارادایم مدرنیته که در عقلانیت تکنولوژیک متجلی و متبور می‌شود، آه و فغان برمی آورد.

روحانی در ادامه سخنانش اظهارکرد: شایگان در کتاب آسیا در برابر غرب که اس و اساس نظام اندیشگی او در پیش از انقلاب را شکل می‌دهد، با رویکردی نوستالژیک و بازگشت گرایانه، از افسون زدایی جهان مدرن شکوه می‌کند و در برابر اونتولوژی متافیزیکی پارادایم مدرنیته، اونتولوژی الهیاتی را البته با سویه ها و رگه‌های پررنگ طریقتی و معنوی مطرح می‌کند.

این پژوهشگر با بیان اینکه نظام اندیشگی شایگان در دوران پس از انقلاب خاصتاً از دهه هفتاد شمسی به بعد دچار تطور و دگردیسی می‌شود، گفت: شایگان با چرخشی آشکار از سنت گرایی به مدرنیته، از دستاوردهای مترتب بر جهان مدرن دفاع می‌کند. علاقه

شایگان به تمدن غرب دست آخر به اقبال او پست مدرنیسم و هویت‌های چهل تکه ختم می‌شود. یکی از مهمترین کتاب‌هایی که شایگان در طول حیات فکری خویش نگاشته است، کتاب پنج اقلیم حضور (بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان) می‌باشد که شایگان در این کتاب امهات نظام اندیشگی خویش را در معرض و مرئای مخاطبان خویش قرار می‌دهد.

وی تصریح کرد: شایگان در این کتاب اگرچه از عقلانیت مدرن دفاع می‌کند اما او همچنان دل در گرو تفکر حضوری و هستی شناسی شاعرانه دارد. شایگان به تأسی از مارتین هایدگر (پدیدارشناس نامدار آلمانی) از هستی شناسی شاعرانه سخن به میان می‌آورد که به نزد او به عرفان شرقی و طریقت گرایانه ایرانی، هندی و چینی پهلو می‌زند.

روحانی با بیان اینکه در این مقاله این فرضیه مورد آزمون قرار می‌گیرد که اگرچه شایگان به تأسی از هایدگر سعی دارد که از سوبژکتیویسم گسست پیدا کند و به نوعی هستی شناسی شاعرانه و عرفانی تقرب جوید اما واقعیت این است که اگرچه هایدگر در دوران متأخر تفلسف خویش از هستی شناسی شاعرانه و سکنی گزیدن شاعرانه در جهان سخن به میان می‌آورد اما می‌بایست در تفاوت اشکار و بارز میان نظرات شایگان و هایدگر بدین نکته اساسی توجه نمود که هستی شناسی بنیادین و پدیدارشناسانه هایدگری هیچ نسبتی با رویکرد اشراقی، شهودی و عرفانی شایگان ندارد.

وی تأکید کرد: شایگان در تحلیل نهایی، قائل به هستی شناسی الهیاتی البته با صبغه شدید طریقتی و معنویت گرایانه است و این در حالیست که هایدگر که سعی در گسست از سوبژکتیویسم و گذار به هستی شناسی بنیادین دارد، یک متفکر پسا کانتی است که هیچ اعتقادی به امر ماورایی و لاهوتی ندارد. هایدگر در هیچیک از آثار متقدم و متأخر خویش از هستی شناسی الهیاتی سخن به میان نمی‌آورد و هستی یا وجود نزد هایدگر در افق زمان منکشف می‌شود و هایدگر در تلاش است که از پدیدارشناسی به هستی شناسی برسد و این در حال ایست که شاعرانگی یا اقلیم حضور نزد شایگان دیوار به دیوار امرماورایی و فرازمانی می‌زند.