به گزارش خبرنگار مهر، موسسه انتشارات نگاه چاپ دوم کتاب «حماسه سیاهکل» به کوشش انوش صالحی را با شمارگان هزار نسخه، ۲۲۸ صفحه و بهای ۳۰ هزار تومان منتشر کرد. عنوان نویسنده کتاب حمید اشرف، از بنیان گذاران و رهبران چریکهای فدایی خلق درج شده، اما بسیاری در صحت انتساب این کتاب به اشرف تردید دارند. گویا نسخه دستنویس این جزوه توسط فرخ نگهدار در اختیار صالحی گذاشته شده است. صالحی پیشتر یک نسخه تایپی از این جزوه را نیز در اختیار داشته است.
رخداد سیاهکل پس از یورش مسلحانه هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق ایران به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ در تاریخ سیاسی معاصر ایران ثبت شد. به باور بسیاری از مورخان این رخداد نخستین حرکت مسلحانه جنبشهای چریکی بر علیه رژیم پهلوی است. چریکهای سازمان بعدها از این عملیات که برای آزادسازی اعضای دستگیر شده سازمان صورت گرفته بود، با عنوان «حماسه سیاهکل» یاد کردند. حمید اشرف، در هشتم تیر ۱۳۵۵ در تهران طی عملیات ساواک کشته شد.
عناوین برخی از سرفصلهای کتاب به این شرح است: «در اردوگاه رفتار رفقا چگونه بود؟»، «ملاقات با رفیق صفایی»، «پاییز ۴۸»، «شهریور ۴۹ حرکت دسته جنگل»، «ملاقات در ارتفاعات امامزاده ا «نیمه اول دی ماه در عباس آباد بهشهر»، «دهه دوم دی ماه در گلوگاه»، «در نهارخوران گرگان»، «علت اصلی دستگیریها چه بود»، «آخرین ارتباط گیری با دسته جنگل»، «طرح عملیات حمله به پاسگاه»، «جریان حمله به پاسگاه»، «عکس العمل دشمن» و «دو هفته بعد».
انوش صالحی دو پیوست نیز به کتاب اضافه کرده است: «درباره حماسه سیاهکل اثر حمید اشرف» و «حماسه سیاهکل یک روایت ناتمام». پیوست دوم کتاب دو بخش دارد: «درباره ماهیت کلی حماسه سیاهکل و روند انتشار آن» و «ایرادهای مطرح شده بر حمید اشرف به عنوان نویسنده این اثر». که در هر دو پیوست صالحی سعی کرده دلیلهای برای منتقدانی که این اثر را جعلی میدانند، بیاورد.
این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۹۵ در خارج از کشور منتشر شد و بحثهایی را در میان مارکسیستها برانگیخت. عمده بازماندگان چریکهای فدایی خلق که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز با انقلاب و مردم از در جنگ درآمده و به خارج از کشور گریختند، بعید میدانند که این کتاب نوشته حمید اشرف باشد و مهمترین دلیلشان نیز این است که چطور امکان دارد که اشرف چنین جزوهای را با جزییات دقیق نوشته باشد و آنها را که از نزدیکانش بودند، از نگارش آن بیخبر گذاشته باشد؟
اما مخاطبان پس از مطالعه کتاب شاید دلیل دیگری برای نقد کتاب توسط مارکسیستهای باقی مانده از آن گروه چریکی بیابند. در این کتاب برخی نقدها نیز به اعضای برجسته این جنبش وارد آمده و نوع روایت یک روایت غیرجانبدارانه و غیرحماسی است. به عنوان مثال در این جزوه از علی اکبر صفایی فراهانی از رهبران و اعضای بنیانگذار سازمان چریکهای فدایی خلق و فرمانده نظامی تیم جنگل در عملیات سیاهکل، به عنوان فردی بسیار خشک و خشن معرفی میشود که کوچکترین خطایی را نمیبخشید و اشتباهات را تحمل نمیکرد. این در صورتی است که بازماندگان چریکهای فدایی خلق از رهبران خود یک سیمای اسطورهای را ترسیم میکنند و قاعدتاً این توصیفات با این باورهای جدید همخوان نیست.
حمید اشرف در نوشتههای چپ مستقلی چون مصطفی شعاعیان به صورت یک شخصیت مستبد که تاب تحمل هیچگونه نقدی را نداشت معرفی میشود. گفتوگوی او با حمید اشرف، بنیانگذار چریکهای فدایی خلق ایران معروف است. در جریان این گفتوگو اشرف به او میگوید که اختلافات فکری و نقدهایش را فعلاً مطرح نکند تا سازمان نیرو بگیرد، در جواب گفت: «سازمانی که به هنگام ناتوانی از پخش اندیشهای جلوگیری میکند، به هنگام توانایی، آن مغزی را میترکاند که بخواهد اندیشهای کند سوای آنچه سازمان دیکته میکند.»
فرخ نگهدار در یکی از یادداشتهای خود درباره این اثر نوشته است: «کتاب حماسه سیاهکل تاریخ نگارش ندارد. اما از اطلاعات مندرج در آن پیداست که قبل از کشتار جزنی و همرزمان بر تپههای اوین و بعد از جزوه «تحلیل یک سال تجربه مبارزه چریکی در کوه و شهر» و جزوه «جمع بندی سه ساله» تدوین شده است. بخشی از اطلاعات مندرج در حماسه سیاهکل قبلاً در این جزوات هم آمده بود. «حماسه سیاهکل» جزوهای درون تشکیلاتی بوده و هیچ گاه انتشار بیرونی نداشته است.»
در کل تحلیل و بازخوانی جنبش چپ در ایام مبارزه بر رژیم ستمشاهی پهلوی نکات مهمی را برای مخاطب امروز افشا میکند و در نگارش تاریخ معاصر ایران نیز گریزی از پرداختن به این گروهها نیست. فراموش نکنیم که بسیاری از اعضای این سازمانها در مبارزه بسیار قهرمانانه عمل کرده و بویژه در مساله رهایی خلق و بیان محنت کارگران جان خود را فدا کردند. احمد اشرف از رهبران و بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق بهترین مثال است.
اشرف توانست ۶ سال در مبارزه دوام بیاورد و مدام از چنگ ساواک بگریزد به نحوی که زنده ماندن او بدل به دغدغه اصلی محمدرضا پهلوی شده بود. با این اوصاف اما دو نکته را نباید فراموش کرد. نخست اینکه در عجیبترین وضع ممکن این سازمان مرامی مارکسیست لنینیستی داشت که به استالینیست شدن آنها انجامیده بود و چگونه ممکن است که برای مبارزه با یک رژیم دیکتاتوری، مشی دیکتاتورانه را برگزید؟