خبرگزاری مهر -گروه جامعه: در بخش اول گفتگو با افشار بهمنی مدیر دفتر تألیف کتابهای درسی فنی و حرفهای و کاردانش که می توانید اینجا بخوانید، پیرامون المپیاد شایستگی محوری که مبتنی بر احراز شایستگی های غیرفنی هنرجویان بود، گفتگو کردیم و بحث به دلایل متعددی کشیده شد که باعث شده است نتوانیم روی خروجی هنرجویان شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش برای بازار کار، مهر تایید بزنیم و این انتقاد مطرح باشد که آنها از استانداردهای بازار کار فاصله دارند. سرفصل های ارائه شده به هنرجویان، عدم دسترسی کامل به بسته های آموزشی کامل، هنرآموزانی که از استانداردهای آموزشی و تربیتی ممکن است فاصله داشته باشند، امکانات و ابزار ناکافی و به روز نشده در هنرستان ها، هدایت تحصیلی های نادرست و… تنها بخشی از دلایل رسیدن به چنین خروجی است. با افشار بهمنی در بخش دوم گفتگو بیشتر روی بخش تالیف کتاب ها و سرفصل های دروس فنی و حرفه ای و کاردانش متمرکز شدیم.
* چندی قبل با آقای باقرزاده معاون رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مصاحبهای داشتم، گلایهای را با ایشان مطرح کردم که دانشآموزان هنرستان معمولاً با گذشت دو ماه از سال تحصیلی، کتابهای درسی به دستشان نمیرسد. ایشان گفتند که برخی رشتهها، سرفصل برایشان تعیین میشود یا به عبارتی، استانداردهایی برایشان تعریف میشود و مبتنی بر کتاب خاصی، دروسشان پیش نمیرود. آقای باقرزاده همچنین اشاره کردند که برخی مواقع استانداردها از سوی سازمان فنی و حرفهای کشور، دیرتر اعلام میشود و هر سال این استانداردها به روز میشود. نکته اینجاست که چه فرایندی طی میشود تا این سرفصلها هر سال به روز شود؟ ما یک وضع مطلوب داریم که همان استانداردهایی است که هر سال مبتنی بر بازار کار، بازتعریف میشود اما واقعیت موجود هنرستانهای ما این است که امکانات و تجهیزاتشان سالها طول میکشد تا به روز شود. این تناقض مسبب چالش و مشکلاتی که در بخش اول مصاحبه به آن اشاره کردید که به خروجی نه چندان مطلوب هنرجویان میانجامد، نیست؟
-صحبتهایی که در بخش اول گفتوگو خدمت شما داشتم، ناظر بر آموزشهای فنی و حرفهای بود. اشارههایی که شما دارید، ناظر بر شاخه کاردانش است. این دو شاخه تفاوتهای اساسی از حیث برنامهریزی و اجرا و همچنین از حیث دنبال کردن اهداف آموزشی با یکدیگر دارد.
ما در آموزشهای فنی و حرفهای، بیشتر آموزشهای عمومی حرفهآموزی را مد نظر داریم. در این بخش ما هر سال تغییرات برنامه درسی را ایجاد نمیکنیم. این تغییرات بر اساس برنامه درسی است که از سال ۹۱ تا ۹۴ توانستیم از دنیای کار احصاء کنیم. در این برنامهریزی درسی، ما دنیای کار را مطالعه میکنیم که شامل دو بخش میشود. اول آنکه استانداردهای شایستگی را احصاء میکنیم و دوم آنکه استانداردهای ارزشیابی را کسب میکنیم یعنی با خبرگان دنیای کار در سطوح مختلف، جلسات و کمیسیونهای تخصصی را برگزار میکنیم تا این استانداردها احصاء شود. در این جلسات که طی ۴ سال برای تدوین استانداردهای متناظر با برنامه درسی برگزار شد، روش ما، نیازسنجی و تحلیل حرفه «دیکوم» بود. بعد از آن اطلاعاتی که حاصل شد، در کمیسیونهای دیگری با حضور نمایندگان دانشگاه فنی و حرفهای، دانشگاه شهید رجایی، دانشگاه فرهنگیان، متخصصان حوزه علوم تربیتی و … مطرح کردیم تا تبدیل به برنامه درسی آموزشی میشود.
این برنامه طی این فرایندی که گفتم وقتی مصوب میشود پس از سه سال اجرا، مجدداً برنامه درسی و اجرای سه ساله آن را بازنگری میکنیم. در این بازنگری هم کیفیت را در نظر میگیریم و هم فرآیند یادگیری و یاددهی اجرا شده را یعنی همان چیزی که شما فرمودید. نقطه مطلوب و آنچه به اجرا درآمده است. این ارزشیابی برنامههای درسی میشود و دوباره به اصلاح و بهبود برنامههایمان و حتی تغییر برنامههای درسی بازمیگردیم. این فرآیندی است که در آموزشهای فنی و حرفهای دنبال میشود. نتیجه آن برنامه درسی، بستههای آموزشی است که شامل کتاب درسی کارگاهی، کتاب راهنمای هنرآموز و کتاب همراه هنرجو و بستههای آموزشی شامل سی دی و… است که در آن چرخشهای تحولی لحاظ میشود.
ما به طور مثال در تدوین این کتاب ها ضد حافظهمحوری عمل میکنیم به این معنا که مثلاً تمام فرمولهای مورد نیاز دانش آموزان را در کتاب همراه هنرجو میگذاریم و آنها میتوانند آن فرمولها را بر سر تمام امتحانات با خودشان ببرند یا حتی در دنیای کار، آنها را در اختیار داشته باشند.
یک چرخش دیگری که هدف ما بود که ارزشیابی ما فردمحور نباشد بلکه تیمی باشد.
*یعنی رقابت ها به صورت تیمی باشد؟
* بله افراد در همین المپیاد شایسته محوری نیز در قالب گروههایی که یک کار را در قالب گروه دنبال میکنند رقابت کردند. نکته دیگر این است که نرمافزارها و فیلمهایی که در کنار این بستهها به هنرآموزان و هنرجویان ارائه میکنیم نیز یک تحول. است که در برنامه درسی ایجاد شده. البته بخش رسانههای تصویری و نرمافزارها و فیلمها نقصهایی دارد اما در جمیع جهات، آنچه میخواستیم اتفاق بیفتد، رخ داد.
*این تحولات شامل حال شاخه های کاردانش نیز میشود؟
متأسفانه شاخه کاردانش به دلیل آنکه از سال ۷۲ تاکنون اجرا شده اما آن تحول لازم را مثل شاخه فنی و حرفهای ندیده است، طبیعتاً نواقصی دارد که نیاز به رفع آن نواقص را داریم
*در آموزشهای شاخه کاردانش، فرآیند به صورت دیگری رخ میدهد. در این شاخه قرار است که رشتههای کاردانش ما رسالتی که از آغاز برای آنها پیشبینی شده بود که در دل دنیای کار یا در جوار دنیای کار، آموزشهایشان رخ بدهد، با همکاری و مشارکت ارگانهایی که متولی این حوزه هستند، رخ دهد؛ مثل وزارت کار که یکی از ارگانهایی است که متولی استانداردسازیها در حوزه کار است و آنها را در اختیار آموزش و پرورش قرار میدهد و ما برنامه درسی و تربیتی را متناسب با آن تنظیم میکنیم. درواقع آن استانداردها در دل برنامه درسی ما قرار میگیرد. متأسفانه شاخه کاردانش به دلیل آنکه از سال ۷۲ تاکنون اجرا شده اما آن تحول لازم را مثل شاخه فنی و حرفهای ندیده است، طبیعتاً نواقصی دارد که نیاز به رفع آن نواقص را داریم. برخی ارگانها هستند که مسئولیت اجتماعی در قبال مهارتآموزی دارند. سایر ستادهایی که در معاونتهای آموزش و پرورش نیز هستند، باید با این سازمان مشارکت داشته باشند تا بتوانیم برنامههای تحولی را در افق مناسبتر دنبال کنیم.
* در ساختار جدیدی که از سوی آموزش و پرورش اعلام شد، دو شاخه کاردانش و فنی و حرفهای که پیش از این مستقل بودند، تلفیق شدند. با توجه به آنچه شما میفرمایید که ماهیت این دو شاخه با یکدیگر متفاوت است، آیا موافق این ادغام هستید؟
- اجازه بدهید کلمه «ادغام» را الان به کار نبریم. ما در حال حاضر برای هر دو شاخه با حمایت سازمان و مشارکت معاونت متوسطه، برنامهای که برای یک سال آینده در نظر گرفتیم، این است که هر دو شاخه مورد مطالعه، پژوهش و واکاوی قرار بگیرد و هر دو شاخه را بازآرایی کنیم. اگر بخواهم مصداقیتر حرف بزنم، باید بگویم که تکتک رشتههای شاخه فنی و حرفهای، نیاز دارند تا استانداردهای لازم را به دست بیاورند و تکتک شاخههای کاردانش نیز که شامل ۱۶۰ رشته است، باید با دنیای کار، بهروزآوری شود. پس از آن از طریق مطالعات به این نتیجه برسیم که نیاز به ادغام، انتظام و … داریم یا نه. ما موظف هستیم برنامههای مصوب آموزش و پرورش را اجرا کنیم. اگر به آن نقطه برسیم، نیاز است تا سند بالادستی نیز مورد بازبینی قرار گیرد که ببینیم آیا مجوز چنین اقدامی بوده یا نه؟
* انتقاد اساسی در حوزه فنی و حرفهای و کاردانش که هر دو مبتنی بر بازار کار هستند، این است که خروجی هنرجویان مطلوب نیست. به این معنا که این دو رشته قرار بود افرادی را تحویل جامعه بدهد که فکر ادامه تحصیل به معنای کسانی که در رشتههای تجربی و ریاضی تحصیل میکنند، نباشند بلکه وارد بازار کار شوند و به شکل مطلوب، کاری را فرا گرفته باشند. اما واقعیت موجود این است که این دانشآموزان بعد از فارغالتحصیلی، آماده ورود به بازار کار نیستند. بحث اینکه ما کنکور زده هستیم، به کنار. بحث دیگر این است که بازار کار معتقد است که اینها آموزشهای لازم را ندیدهاند که حالا بخش خصوصی یا دولتی، آنها را جذب کند. آیا در بازآرایی جدید فرآیندهای یادگیری، امکان رفع این مشکل وجود دارد تا به خروجی مطلوب برسیم؟
- نکته همان پیچیدگیهایی است که در این میان وجود دارد. در آموزش فنی و حرفهای به طور کلی، فضا و تجهیزات، نیروی انسانی، هدایت تحصیلی درست، تأثیر مستقیم روی خروجی کار دارد. نکتهای که باید بگویم را در دو بخش مطرح میکنم. برنامههایی را که تا اینجا از طریق سازمان دنبال کردیم، قطعاً نواقصی دارد. ما با همکاری دوستان در حوزههای مختلف به دنبال حل آنها هستیم اما گام اول تحول که گام اول تحول در آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی است، گام مناسبی بود و فرصتی بود که در اختیار همگان قرار گرفت اما در صورتی که مشارکت نقشآفرینی و مسئولیتپذیری همه ارکان آموزش، تربیت، پرورش و مهارتآموزی در کشور محقق نشود، این فرصت تبدیل به تهدید برای آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی خواهد شد. در صورتی که این تحول قرار بود به استقرار کامل سند تحول بنیادین و برنامه درس ملی بینجامد، اگر اهداف و شایستگیهای پیشبینی شده، محقق نشود قطعاً در مسیر آینده ما سرعت کار کم میشود و ما مدام مجبور به بازگشت و بازبینی هستیم. بنابراین مشارکت و مسئولیتپذیری همه نهادهای مرتبط، نقش مهمی در این میان دارد. کما اینکه رئیس سازمان پژوهش نیز فرمودهاند احساسی که از برنامه درسی ما در کفِ مدارس ما احساس میشود، مهم است. اگر برنامه درسی ما به اهدافشان در کف مدارس نرسد و آن احساس در دل هنرآموز و هنرجویی که تحصیل میکند، به دست نیاید، درواقع برنامه درسی ما هم نیاز به بازآرایی دارد. بخش دوم صحبتهای من درباره فرصتی است که وجود دارد. در حال حاضر شورای عالی آموزش و تربیت فنی و حرفهای، کارش را شروع کرده است. قوانین با پشتوانهای را تدوین کرده است و سازمان ما نیز که متولی برنامهریزی درسی و تربیتی است، در دل حوزههای تربیت و یادگیری خودش برای توجه بیشتر به مهارتآموزی، دارد بازآرایی جدی را دنبال میکند. این فرصت ایجاب میکند که سایر اعضای شورای عالی آموزش و تربیت فنی و حرفهای و مهارتی، اقدام عاجل برای بازآرایی آموزش و تربیت فنی و حرفهای سطح کشور داشته باشند که شامل وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، آموزشهای غیررسمی، دنیای کار و … است یعنی همه بخشها باید به آن شورا رجوع کنند.
* سؤال آخری که میخواهم از خدمت شما بپرسم، این است که چه تعداد کارشناس در حال حاضر با شما همکاری میکنند و به تفکیک بخشها، این همکاری و فرآیند احصاء استانداردها را بفرمایید.
در دفتر تألیف فنی و حرفهای و کاردانش برای برنامهریزی کلان آموزشها، یک شورای برنامهریزی درسی فنی و حرفهای داریم. اعضای آن، همکاران توانمند پژوهشگر در درون سازمان، در معاونت متوسطه و همچنین صاحبنظران سایر بخشها در دانشگاهها و بازار کار هستند. جلسات این بخش به صورت فصلی برگزار میشود. بخش دیگری که در دل دفتر ما وجود دارد، برای هر رشته درسی، یک کمیسیون برنامهریزی وجود دارد. «درباره رشتههای فنی و حرفهای صحبت میکنیم». در آموزشهای فنی و حرفهای ۳۴ رشته داریم که متحول شوند و ۷ رشته هم داریم که از نظام سابق که تحولات زیاد شامل حال آنها نشده است. درواقع برای ۴۱ رشته ما ۴۱ کمیسیون برنامهریزی درسی داریم که اعضای آن، کارشناس موضوعی، خبرگان رشتههای علوم تربیتی، خبرگان بخش دنیای کار، خبرگان بخش خصوصی و بخشهای آموزشی بیرون از آموزش و پرورش هستند. معمولاً بین ۵ تا ۸ نفر در هر کمیسیون حضور دارند. جلسات آنها در سالهای گذشته معمولاً به صورت مستمر، هر دو هفته یکبار برگزار میشد چون بحثهای تحولی با قدرت دنبال میشد. ذیل اینها یک کمیسیون تألیف کتاب درسی نیز فعالیت میکند. این اعضا بیشتر از ۵ نفر برای تألیف هر کتاب درسی نیستند. سال گذشته نیز مصوبهای داشتیم که کارشناسان موضوعی دفتر ما به عنوان اعضای همین کمیسیون، نقش اصلاح و ارزیابی و نهاییسازی محتوا را داشته باشند. اما مؤلفین را از استانها تأمین میکردیم کما اینکه برای پایه دوازدهم، تعداد مؤلفین کتابهای درسی ما بیش از ۶۰۰ نفر برآورد شد.