محمدقاسم لیما صالح رامسری مدیر انتشارات معین در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: این روزها کتاب «شیوه دلبری و مترو آشوبی» نوشته احسان محمدی را آماده عرضه داریم که بناست روز دوشنبه این هفته در فروشگاه مرکزی شهر کتاب رونمایی شود. بهنظرم اتفاقی که در این کتاب افتاده، برای اولینبار در ادبیات ایران رخ میدهد.
وی افزود: نویسنده کتاب زمانی که بهعنوان دانشجوی دکترا از کرج به تهران میآمده، داستانهای کوتاه و لحظههای ناب را شکار و در قالب قصههای کوتاه عرضهشان کرده است. بهاینترتیب مجموع ۶۸ داستان کوتاه را در کتاب مورد اشاره گردآوری کرده است. نکته مهم اینجاست که اکثر نویسندگان ما حال و هوای شهری یا روستایی دارند و عموماً از مشکلات و معضلات زندگی امروز انسان جامعه ایران غافل شدهاند. محمدی تازه به مشکلات شهر نپرداخته و زاویه نگاه خود را به زیر زمین و مترو برده است.
این مدیر نشر در ادامه گفت: این کتاب چهارشنبه دو هفته پیش مجوز چاپ گرفت و بناست چاپ اولش با هزار و ۱۰۰ نسخه عرضه شود. برایمان جالب بود که در اولین روزی که خبر چاپ و عرضه این کتاب به گوش مخاطبان خورد، ۳۲۰ نفر برای دریافت کتاب با امضای نویسنده ثبتنام کردند. بهنظرم میرسد پس از برگزاری مراسم رونمایی و جشن امضا در شهر کتاب مرکزی، کتاب به چاپ دوم برسد. بههرحال زمانی که برای دریافت مجوز این کتاب اقدام میکردیم، گفتند باید چند مورد اصلاحیه بخورد، اما من برابر این قضیه ایستادگی کردم و جلسهای با مسئولان اداره کتاب وزارت ارشاد داشتم.
صالح رامسری گفت: در جلسهای که همراه مولف کتاب با مدیر اداره کتاب داشتم، همان ابتدای بحث به ایشان گفتم یک روز فردی پیش امام صادق (ع) آمد و گفت این آیه معروف قرآن «بای ذنب قتلت» که مربوط به زمان زندهبهگور کردن دختران در زمان جاهلیت بوده، امروز که دیگر این اتفاق نمیافتد، چه کاربردی دارد؟ امام صادق (ع) در جواب آن فرد گفت: تا پایان تاریخ و زندگی آدمها، هرجا که استعدادی پرپر شود، این آیه کاربرد دارد و این سوال پرسیده میشود که آن استعداد به چه گناهی پرپر شده است؟ بنابراین این سوال را باید درباره تعدادی از کتابها هم پرسید که استعدادشان زیر دست ممیزی سلیقهای پرپر میشود. خدا را شکر این حرفها باعث شد جلوی ممیزی اشتباه کتاب «شیوه دلبری و مترو آشوبی» گرفته شود و به لطف دکتر مرادینیا رئیس اداره کتاب و کتابخونی مجوزش صادر شود.
مدیر انتشارات معین ادامه داد: ما میتوانیم با مشکل کمبود زینک و کاغذ بهگونهای کنار بیاییم و کار را ادامه بدهیم، اما اگر مردم به کتاب اعتماد نداشته باشند، دیگر نمیشود کار کرد. مگر کتاب «ملت عشق» چه دارد که مرتب خریده میشود. علتش این است که مخاطب به آن کتاب اعتماد کرده است. بگذارید از کتابهای خودمان مثال بزنم. یکی از نمونههای موفقی که ما داشتهایم، همین کتاب تازهچاپ «قاشق چایخوری» آقای مرادی کرمانی است. اینکتاب همزمان با نمایشگاه کتاب امسال، اردیبهشتماه با تیراژ ۲ هزار نسخه چاپ و تجدیدچاپ شد، در خرداد هم با ۲ هزار نسخه، سپس در تیر با همینمیزان و دوباره بهتازگی با همین تیراژ به چاپ پنجم رسید. خب، مردم به آقای مرادی کرمانی و کتابی که مینویسد اعتماد دارند. اگر مردم کتاب قاچاق یا غیرقانونی و کپی میخرند، به اینعلت است که فکر میکنند آنکتابها بدون سانسور یا ممیزی هستند. نمیگویم ممیزی لازم نیست اما حرف کلیام این است که ممیزی هم باید چهارچوب و قواعد و اصولی داشته باشد؛ مطابق با یک قانون مشخص و معین که در نتیجه مردم و مخاطبان بتوانند به کتابی که منتشر میشود، اعتماد کنند. وقتی اعتماد وجود داشته باشد، خرید کتاب هم وضعیت بهتری خواهد داشت.