خبرگزاری مهر، گروه استانها- زهرا بهرامی: ثبت جنگلهای هیرکانی در فهرست جهانی میتواند اتفاقات مثبتی و کمکهای فنی و مالی جهانی را به همراه داشته باشد به شرط اینکه برنامه استراتژیک بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت با بهرهگیری از نظرات کارشناسان تدوین و اجرا شود و از مدیریت سنتی در این حوزه عبور کنیم.
یک میلیون و ۹۰۰ هزار هکتار از جنگلهای نوار شمالی ایران از آستارا در غرب گیلان تا گلیداغ در شرق گلستان به جنگلهای هیرکانی مشهور هستند که جمعه گذشته (۱۴ تیرماه) ۱۵ نقطه از این جنگل شامل بخشی از پارک ملی گلستان، جنگل ابر، جهان نما، جنگل زرین گل، بولا، جنگل الیمستان، جنگل واز، حوزه کجور نوشهر، چهارباغ چالوس، جنگل خشک داران، گشت رودخان و منطقه حفاظت شده لیسار در چهل و سومین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیدند.
با مزدک دربیکی عضو کمیسیون مناطق حفاظت شده IUCN، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، دارنده مدرک دکترای محیط زیست و داور IUCN که از طرف یونسکو طرح جنگلهای هیرکانی و ارسباران را مورد ارزیابی قرار داده، حول محور ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی به گفتگو نشستیم.
*ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی چه اتفاقاتی را برای این اکوسیستم میتواند رقم بزند؟
وقتی یک میراث طبیعی و یا فرهنگی ثبت جهانی میشود دیگر در مرز سیاسی یک ملت و دولت نمیگنجد و متعلق به تمام بشریت است. جنگلهای هیرکانی به هم به دلیل اکوسیستم بسیار خاص که از عصر یخبندان میلیونها سال پیش باقی ماندهاند یک سرمایه جهانی محسوب میشوند.
وقتی یک اثر طبیعی یا میراثی ثبت جهانی میشود میتوانیم روی کمکهای فنی و مالی بینالمللی حساب کنیم.
*بهطور مشخص چه کمکهایی؟
وقتی یک اثر ثبت جهانی میشود به یک دغدغه مشترک جهانی تبدیل میشود و این موضوع میتواند اتفاقات مثبتی را به همراه داشته باشد؛ بودجههای بینالمللی برای انجام برخی مطالعات، دریافت مشاورههای فنی، تشکیل دیتا بانکها و برگزاری کارگاههای آموزشی برای کارشناسان و متخصصان ایرانی و … بخشی از این کمکهاست و وقتی اثری ثبت جهانی میشود هر اتفاقی در آن میتواند واکنشهای بینالمللی به همراه داشته باشد.
*اما بعد از ثبت جهانی برج قابوس اتفاق خاصی رخ نداد؟
آنچه اتفاق میافتد و آنچه مردم انتظار دارند باهم متفاوت است؛ اگر انتظار داریم بعد از ثبت جهانی یک اثر طبیعی یا تاریخی یک دفتر عریض و طویل راه بیفتد و بودجه کلانی اختصاص یابد و موضوع حفاظت درست شود نه از این خبرها نیست؛ این موضوع بیش از هر چیزی به عملکرد دولت بستگی دارد؛ کمااینکه برج قابوس اگر ثبت جهانی نمیشد همین اداره مستقل و چند گام مثبت هم توسط میراث فرهنگی استان و کشور انجام نمیشد. باید واقعگرایانه و منطقی به موضوع نگاه کنیم. ثبت جهانی در عین اینکه یک فرصت است نباید سطح توقع را بالا ببرد.
*با ثبت جهانی یک اثر انتظار میرود در حوزههای مختلف به ویژه حفاظت اتفاقات مثبتی رقم بخورد.
بله. در گزارش ارائه شده از سوی ایران ادعا شده جنگلهای ایرانی از اهمیت جهانی برخوردار است و آن را ثبت کنید؛ وقتی ما چیزی را ادعا میکنیم نمیتوانیم همان مدیریت سنتی را اعمال کنیم و انتظار داشته باشیم که با این سیستم مدیریتی سنتی به ما بودجه، کارشناس و مشاوره بدهند باید برای این موضوع برنامه داشته باشیم به ویژه اینکه لکههای مختلفی در چند استان در قالب یک مجموعه (جنگلهای هیرکانی) ثبت شده است. باید برای این موضوع برنامه استراتژیک بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت داشته باشیم.
باید بدانیم این لکههای ثبت شده باید در یک چشم انداز ۲۰ ساله به چه وضعی برسند و وضعیت مطلوبشان چگونه است، چه خطراتی آنها را تهدید میکند و باید حذف شود.
در واقع مسائل مختلف باید در قالب برنامه بلند، میان و کوتاه مدت به تفصیل مورد بررسی قرار گیرند و برنامههای عملیاتی آن مشخص و اجرا شود.
*بهطور مشخص چه برنامههایی مدنظر است؟
به عنوان مثال هماکنون پارک ملی گلستان، جهان نما و جنگل ابر در گلستان با بحرانهای جدی مواجه هستند، باید برنامهریزی شود و برنامه عملیاتی نوشته و اجرا شود و بودجه اختصاصی برای آنها تصویب شود؛ ضمن اینکه باید برای خروج دام از جنگل و قطع بهرهبرداری از مناطق آزاد خارج از مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست که زیر نظر سازمان جنگلها اداره میشدند و همچنین جادههای دسترسی که به ویژه در مازندران مشکل جدی هستند باید به طور کارشناسی کار شده و برنامه آن نوشته شود تا یک اتفاق مثبت در این حوزه رقم بخورد. هرچند به اعتقاد بنده اگه رویه فعلی دنبال شود خیلی نمیتوان امید داشت.
*جمله پایانی شما معترضه است. مشخصاً نسبت به کدام رویه انتقاد دارید؟
سازمان میراث فرهنگی در تهیه پرونده جنگلهای هیرکانی بسته عمل کرد و در گزارشی که دولت ایران برای یونسکو فرستاد اسمی از کارشناسان برجسته حوزههای مختلف دیده نشد و تیم تدوین کننده دولتیها بودند و از ظرفیت کارشناسان آزاد و اساتید دانشگاهی کمتر استفاده شد. بنابراین در تهیه برنامه عملیاتی و تدوین برنامههای بلند، میان و کوتاه مدت برای جنگلهای هیرکانی باید نظرات کارشناسان مختلف استانی دریافت شده و در سطح ملی بررسی و بحث شود؛ بازهم تاکید میکنم اگر روند تهیه گزارش ادامه یابد نمیتوان امید داشت اتفاق مثبتی پس از ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی رقم بخورد. کمااینکه در لیست اسامی تهیه کنندگان گزارش اسمی از گلستان نبود که جای بحث داشت و به عنوان داور در نقد گزارش این موضوع را به یونسکو و IUCN منتقل کردم. بازهم یادآور میشوم اگر در تعامل دو طرفه با کارشناسان آزاد و اساتید دانشگاهی برنامهها عملیاتی و اجرایی نشود نمیتوان امید داشت با ثبت جهانی اتفاقات مثبتی برای جنگلهای هیرکانی رقم بخورد.