خبرگزاری مهر - گروه جامعه- آزاده سهرابی: دوره به دوره خاطرات ما از دوران مدرسه متفاوت است؛ خصوصاً از دوران دبستان که ما هستیم و یک معلم سر کلاس درس که باید او را با بیش از ۲۰ دانش آموز دیگر تقسیم کنیم. دهه پنجاهیها خاطراتی که از دوران دبستان دارند، بسیار متفاوت از دهه هشتادی هاست. معلمها، کلاسها، کتابها و بچهها فرق کرده اند. آموزش در دبستان شاید بیشتر از هر دوره دیگر نیازمند این است که مدام خود و روشهای یادگیری، یاد دهی را به روز کند. دورهای که نیازمند بازسازی مداوم توان تربیتی و آموزشی دانش آموزان است. هر روز یک نیاز جدید شکل میگیرد. هر روز متدهای آموزشی جدید ارائه میشود و...
در این میان دفتر آموزش ابتدایی یکی از مهمترین دفاتر آموزش و پرورش است که ذیل معاونت آموزش ابتدایی فعالیت میکند و پایش و عملیاتی کردن برنامههای این حوره را در دستور کار دارد.
مرتضی شکوهی مدیرکل دفتر آموزش دبستانی پیش از این در گفتگو با خبرنگار مهر فهرست وارد برنامههای مهم این دفتر در سال تحصیلی پیش رو را در عناوینی چون: «ارتقای فعالیتهای کیفیت بخشی گروههای آموزشی ابتدایی از طریق تخصیص ساعت مورد نیاز در قالب ارزیابی و تضمین کیفیت»، «توانمندسازی معلمان با محوریت مدرسه شامل اقدام پژوهی، درس پژوهی، خود ارتقایی»، «پایش اجرای مطلوب برنامههای درسی شامل دروس فارسی، ریاضی و قرآن به تعداد ۲۰ هزار کلاس در دوره اول ابتدایی با تأکید بر توانمندسازی معلمان»، اجرای طرح مدرسه توانمندسازی در قالب طرح کارآمد»، «راهبری معلمان در اجرای تلفیق برنامه آموزش آداب و مهارتهای زندگی و تکالیف مهارت محور در ۹۳.۵ درصد کلاسهای پایههای اول تا پنجم به تعداد ۲۷۷ هزار و ۳۳۳ کلاس درس»، «ارتقای کمی و کیفی برنامه ارزشیابی کیفی – توصیفی با تأکید بر آموزش معلمان دوره ابتدایی شامل پایههای اول، دوم و سوم»، و.... اعلام کرده بود.
در گفتگوی تفصیلی با وی درباره مباحث گوناگونی که مبتلابه این دوران است، به گفتگو نشستیم که بخش اول آن را از نظر میگذرانید.
*برای ورود به بحث اهمیت دوره ابتدایی و فعالیتهای دفتر آموزش دبستانی برای ارتقای آموزش و تربیت دانشآموزان این مقطع، اجازه بدهید این سوال را مطرح کنم که مأموریت اصلی خود را در این حوزه چه میدانید؟
-ما مأموریتهای زیادی را در حوزه ابتدایی طراحی کردیم که براساس سند تحول بنیادین است اما یکی از مأموریتهای اصلی ما این است که سطح دسترسی همه دانش آموزان در سن مدرسه را به تحصیل فراهم کنیم. به معنای دیگر خیلی از کشورهای پیش رو شاخص اصلی خود را در حوزه آموزش و پرورش همین قرار دادند و ما نیز در این شاخص وضعیت خوبی داریم.
مأموریت دومی که برای خودمان طراحی کرده ایم این است که اجرای برنامه درسی و برنامههای آموزشی و پرورشی که فرصتهای یادگیری با کیفیت را برای بچهها فراهم میکند، به نحو مطلوب در سطح مدارس کشور اجرایی شود. به معنای دیگر بعد از جذب دانش آموزان و ورود آنها به مدرسه، مهمترین برنامه ما این است که برنامه درسی که به صورت متمرکز و البته با توجه به تجربیات مدیران و معلمان در سطح مدارس اجرا میشود به بهترین شکل ممکن در سطح یادگیری دانش آموزان اجرایی شود تا فرصت یادگیری برابر برای بچهها فراهم شود و طی آن برنامهها به شایستگیها، تواناییها و مهارتهایی برسند.
به دنبال فعالیتهایی هستیم که دانش آموزان به سمت درست عمل کردن در تمام امور زندگی پیش بروند و از طریق دست ورزی به مهارت برسند. رسیدن به شایستگیهایی که لازمه استمرار تحصیل و یادگیری آنها در پایههای بالاتر و همزمان با آن رسیدن به مهارتهایی که لازمه زیست و زندگی شان است، از اهداف ماست
در این راستا معاونت آموزش ابتدایی فعالیتها و برنامههایی را پیش بینی کرده است تا دانش آموزان مهارتهای پایه یادگیری و مهارتهای پایه اجتماعی را به دست آورند. سپس بتوانند مهارتهایی را فرابگیرند که با استفاده از آن در ادامه تأثیر خود یادگیری خویش را جهت دهند. تلاش ما این است که بچهها با شوق و انگیزه در مدارس حضور داشته باشند و فرآیند آموزش یادگیری یک فرآیند لذت بخش برای آنان باشد. به دنبال فعالیتهایی هستیم که دانش آموزان به سمت درست عمل کردن در تمام امور زندگی پیش بروند و از طریق دست ورزی به مهارت برسند. رسیدن به شایستگیهایی که لازمه استمرار تحصیل و یادگیری آنها در پایههای بالاتر و همزمان با آن رسیدن به مهارتهایی که لازمه زیست و زندگی شان است، از اهداف ماست.
در نهایت به دنبال ارائه مجموعهای از فعالیتهایی هستیم که بچهها را به پژوهشگری، تفکر و حل مسئله که لازمه زندگی امروزی است رهنمون کنیم که اگر بخواهند ادامه تحصیل دهند یا به عنوان یک شهروند وارد جامعه شوند در هر صورت به آنها نیاز دارند. آنچه گفتم یک نیمرخی بود از رویکردها و جهت گیری ها در دوره دبستان که منبعث از سیاستهای معاونت آموزشی و جهت گیری و سیاستهای آموزش و پرورش است. خوشبختانه در هر دورهای که وزیری روی کار بوده است آموزش دبستانی برای او دارای اولویت بوده و اکثر وزرایی که به عنوان وزیر آموزش و پرورش کار کرده اند، بیان کرده اند که دوره ابتدایی را به عنوان دوره با اولویت نگاه میکنند. سرپرست جدید آموزش و پرورش در گردهمایی مشاوران، معاونان و مدیران کل ستادی استانی با اولویت بالا نسبت به دوره ابتدایی صحبت کردند و اعلام کردند که تمام تلاششان را انجام میدهند که مبنای تعلیم و تربیت در دوره ابتدایی شکل بگیرد.
*به این جمله که شما اشاره کردید آموزش ابتدایی مبنای تعلیم و تربیت است، بازمی گردیم. اما سوال من از شما این است که برای این مأموریتی که مطرح کردید برنامههای عملیاتی شما چیست؟
-خوشبختانه از سال گذشته سند تحول بنیادین وارد مرحله عملیاتی و اجرایی شد. زیرنظام های آن نوشته شد و ما نیز موظف شدیم فعالیتهای دفتر را براساس این زیرنظام ها در نظر بگیریم. در آن زیرنظام ها، آموزش ابتدایی برنامههای مفصلی دارد. رویکرد دکتر حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی، کاهش عناوین برنامهها و تمرکز بر برنامههای با اهمیت تر در این دوران است تا بتوانیم با تمرکز نیرو وامکانات ۹ عنوان برنامه از زیرنظام های مختلف سند تحول را به عنوان برنامه معاونت اجرا کنیم.
یکی از اولویتها و مهمترین برنامههای ما تقویت جایگاه گروههای آموزشی و پرورشی است تا بتوان به توانمندسازی معلمان و اجرای مطلوب برنامههای درسی در این برنامه کمک کنیم و بستر لازم برای بهره گیری از روشها و الگوهای فعال تدریسی که معلمان میتوانند به صورت مطلوب در کلاس ایجاد کنند را اعلام و فعالانه در جریان یادگیری مشارکت کند. در این فعالیت به دنبال این هستیم که فعالیت گروههای آموزشی را کیفیت ببخشیم و ساعت مورد نیاز معلمان برای این مهم را تأمین کنیم. با توجه به آئین نامهای که شورای عالی آموزش و پرورش تصویب کرده و با حمایتهای وزیر بتوانیم گروههای آموزشی فعال داشته باشیم. برنامه دوم ما مستند سازی تجارب آموزشی و تدریس معلمان دوره ابتدایی است و رویکرد ما در این مستند سازی، پژوهش محوری است.
*منظور شما همان طرح معلم پژوهنده است؟
ما بر این باوریم که مجموعه پژوهشهای فردی و گروهی که معلم از طریق عمل کردن به آن پژوهش میرسد در نهایت به معلم کمک میکند که براساس نتایج همان پژوهش به عمل مناسبتر دست بزند. عمده هدف ما ارتقاء بخشیدن به توانمندیهای معلمان است
-بله؛ ما طرح معلم پژوهنده و اقدام پژوهی را در این طرح پیگیری میکنیم که کمکی است به معلمان برای انجام پژوهشهای فردی و مشارکتی. درواقع ما بر این باوریم که مجموعه پژوهشهای فردی و گروهی که معلم از طریق عمل کردن به آن پژوهش میرسد در نهایت به معلم کمک میکند که براساس نتایج همان پژوهش به عمل مناسبتر دست بزند. عمده هدف ما ارتقاء بخشیدن به توانمندیهای معلمان است. به جای آنکه معلمان در دورههای ضمن خدمت که از قبل تعیین شده، شرکت کنند که هزینههای زیادی را در بر میگیرد و هم قالبی است، معلم خودش را به سمت یادگیری و پژوهش سوق بدهد و به راه حل های واقعی و مناسب که مورد نیاز مدرسه است، دست یابد.
*اجازه بدهید در مورد بحث معلم، توقف نسبتاً مفصلی داشته باشیم. اهدافی که این دفتر دارد جز از طریق معلمان منتقل نمیشود. در سالهای اخیر شاهد این بودیم که معلمان به روشهای متفاوت و متنوعی جذب شده اند که همین مسئله چالشهایی را ایجاد کرده است به این معنا که ما با سطح کیفی برابر کلاسهای درسی به لحاظ کیفیت معلم که منبع مهم یاددهنده در کلاسهای درس است، روبرو نیستیم از سوی دیگر میدانیم که در این مقطع ارتباط معلم و دانش آموز بسیار موثر و مستقیم است. الگوسازی و وابستگی میان معلم و دانش آموز شکل میگیرد. در هر کلاس یک معلم است و کتاب هم از طریق همان معلم باید تدریس شود. بنده در همایش معلم –پژوهنده حضور داشتم. با اینکه شاهد رشد خوبی در این حوزه خصوصاً در استانها و مناطق محروم بودیم اما ما دارای معلمانی که به سطحی از درایت پژوهشی رسیده باشند، به صورت گسترده نیستیم و یا معلمان انگیزه لازم برای این کار را ندارند. برای ارتقاء معلمان و مدیران مدارس در این راستا به صورت عملیاتی چه راهکاری دارید. دانشگاه فرهنگیان میگوید راهکار من آموزش ضمن خدمت است. راهکار شما چیست؟
-ابتدا این را بگویم که ما نسبت به گذشتههای دورتر از نظر وضعیت نیروی انسانی به لحاظ کیفی بهبود پیدا کرده ایم. اکثر معلمان ابتدایی ما دارای مدرک لیسانس هستند که حداقل چند واحد روش تحقیق و پژوهش را گذرانده اند اما با شما موافقم که تا وضعیت مطلوب برای این دوره تحصیلی که تک معلمی است و دانش آموز به طور پیوسته با معلم سر و کار دارد و اثر این رابطه روی بچهها بالاست، فاصله داریم. البته من درصدی از حد استاندارد این فاصله در دست ندارم و باید دراین حوزه پژوهشهای مفصلی صورت بگیرد.
* یک نکته هم وجود دارد و آن هم این است که خلاقیت سر کلاس و حوصله و تدبیر داشتن معلمان به مدرک تحصیلی داشتن نیست.
- بله، انگیزه بسیار مهم است که معلم را وادار میکند به اندیشیدن، خلق کردن و تدبیر کردن. در مناطق مختلف آموزشی میزان این موارد نوسان دارد. برخی نیاز به حمایت دارند چه از بعد معیشتی و چه توانمندسازیهای حرفه ای. اما اینکه معاونت ابتدایی به صورت کلان چه راهکاری اندیشیده است باید بگویم راهکار ما این است که معلمان را به سمتی هدایت کنیم که گروههای پژوهشی تشکیل بدهند و فعالیتهای خود آموز و خود ارتقایی و مسئولیت پذیری بیشتری در رشد حرفه خود به عهده بگیرند. هیچکدام از ما در حرفههای خود بی نیاز از خود ارتقایی نیستیم.
آموزش و پرورش موظف است برای معلمان دورهها و کارگاههای آموزشی پیش بینی کند اما از سوی دیگر همه ما مسئول رشد حرفه ای خود هستیم. برای این بخش ما طرح کارآمد را پیش بینی کردیم که معنای آن مدرسه توانمندساز است. معلمها با مشارکت فعال خودشان و با هماهنگی مدیر مدرسه متناسب با نیاز و محورهایی که لازم می بیند، دورههایی را تعیین میکند که با کمک مدیر و یا مشارکت مدیران و معلمان دیگر در جهت رشد علمی خودشان گام بر میدارند. هماهنگی با مرکز نیروی انسانی انجام داده ایم که به مدیران اجازه دهد که در برخی از زمینهها که معلمها به آن علاقه مند هستند و امکان ارزیابی آنها نیز وجود دارد، با اعلامی که منطقه و استان میکند، آن دورهها را بگذرانند و برای آنها آموزش ضمن خدمت در نظر گرفته شود. این طرح دومین سال است که به صورت محدود در برخی از استانها انجام میشود. برای اجرای گسترده آن نیاز به زیرساخت داریم اما در این دو سال از این طرح استقبال خوبی شده است. واقعیت این است که ما راهکاری جز حمایت معلم نداریم. حمایت معلم در راستای اینکه بروند و خودشان را رشد بدهند. گرچه روشهای سابق مانند آموزش ضمن خدمت سر جای خود هست اگر اختصاص اعتباری باشد این آموزشها انجام میگیرد.
*دغدغه شمار زیادی از خانوادهها و کارشناسان این است که کارشناسان برای ارتقای دانش معلمان است که در فرآیند یادگیری به خلاقیت آموزشی برسند. حتماً طرحها و رویکردهای تشویقی شما موثر است اما چند سالی است در فضای مجازی گاهاً فضایی را شاهد هستیم که به ما این هشدار را میدهد که معلمهای ما به لحاظ روحی و تربیتی دارای چه میزان توانایی هستند و آیا به میزان کافی تاب آوری دارند. با معلمی که با ۳۰ دانش آموز در سطوح تربیتی و شخصیتی متفاوت روبرو است، یکی از وظایفش این است که مفاد درسی را با توجه به این تنوع به آنها یاد بدهد اما از سوی دیگر برخوردهای میان فردی و رابطهای که با تک تک آنها دارد به گونهای که حداقل آنها آسیب نبینند بسیار مهم است. نمونههای متعددی را در فضای مجازی میبینیم که عکس این را نشان میدهد. سؤال اینجاست که برای توانمندسازی روحی و روانی معلمها که قاعدتاً در زندگی خانوادگی و اجتماعی چالش دارند، چه راهکاری دارید؟
- سرپرست آموزش و پرورش در یک نشست عبارت خوبی را به کار بردند، گفتند که مدرسه جعبه سیاه جامعه و معلم کلید رمز تعلیم و تربیت است. ما معلم توانا نیاز داریم که از انواع ویژگیهایی که برای تعلیم و تربیت لازم است برخوردار باشد. شما اشاره کردید به بحث تاب آوری و ارتباطات میان فردی و اینکه معلمها چه میزان میتوانند با بچهها ارتباط مؤثر برقرار کنند و به نیازها و خواستههای آنها توجه کنند. همه اینها جزو ضروریات کار معلمی است اما اینکه چه میزان معلمان ما از همه این تواناییها برخوردار هستند، من به عنوان یک مسئول نمیتوانم پاسخی بدهم، بلکه باید بگویم این یک نیاز ضروری پژوهشی است که باید افراد متعددی به صورت جزء به جزء روی معلمها مطالعه کنند.
حتی تحقیر و توهین نباید در تنبیه دیده شود. تأکید ما بر حفظ کرامت نفس دانش آموزان است. حتی میتوانم این گونه بگویم جایی که معلم از این مقررات تخطی کند، آموزش و پرورش مدعی و مطالبه گر است و در جایگاه والدین قرار میگیرد
ما در آموزش و پرورش برای اینکه وظایف خود را پیش ببریم چند ابزار داریم. یکی از آنها ضوابط و مقررات است که به طور پیوسته اطلاع رسانی میشود. به طور مثال آیین نامه اجرای مقررات تشویقی و تنبیهی دانش آموزان و محدودههای آن کاملاً مشخص است. مثلاً در بخش تنبیه ما حداقلهای تنبیه را داریم که نوعی از تنبیه یادآوری است و نه برخورد فیزیکی. حتی تحقیر و توهین نباید در تنبیه دیده شود. تأکید ما بر حفظ کرامت نفس دانش آموزان است. حتی میتوانم این گونه بگویم جایی که معلم از این مقررات تخطی کند، آموزش و پرورش مدعی و مطالبه گر است و در جایگاه والدین قرار میگیرد. برای اینکه اطمینان بیشتری در این حوزه داشته باشیم نیز فعالیتهایی داریم. یکی از آنها آموزش آداب زندگی اسلامی برای معلمان است که به صورت کارگاههای آموزشی برگزار میشود. آنجا به معلمان تأکید میکنیم که حفظ کرامت انسانی مورد تأکید قرآن کریم است. معلم اگر کرامت دانش آموزان را حفظ نکند، هیچ اقدام دیگری برای رشد او نمیتواند انجام دهد. انسان موجود ارزشمندی است که هیچکس حق تعدی و تعرض به روان و جسم او را ندارد.
از سوی دیگر از پایه اول تا ششم با تکالیف مهارت محوری که دکتر حکیم زاده برای بهبود فعالیتهای بچهها خارج از منزل پیش بینی کرده، در واقع به این سمت حرکت کرده ایم که بچهها را به سمتی حرکت دهیم که این نیاز را در معلم ایجاد کند که خودش را تقویت کند. معلم اجراکننده یادگیریهای مهارت محور باشد و برای این منظور باید دارای این ویژگی باشد. ما کارگاههایی برای معلمان میگذاریم اما همان طور که گفتم رویکرد اصلی ما خودتقویتی معلمان است.
در پاسخ به سؤال شما به بحث دیگری هم اشاره کنم و آن این است که با هدایت معاون آموزش ابتدایی، طرح اولیه ای را آماده کرده ایم با عنوان پیشگیری از خشونت و کاهش مظاهر آن در دوره ابتدایی. روی این طرح باید مطالعه بسیاری شود اما برای بررسی اولیه به پژوهشگاه فرستاده شده تا مورد مطالعه و پژوهش قرار بگیرد. رویکرد دیگر ما نیز توانمندسازی مدیر، معلم و والدین است، خشونت زمانی کاسته میشود که این سه رکن که به دانش آموزان خدمات میدهند، توانمند باشند. توانمند به معنای آنکه بچهها را بشناسند و انواع خشونت را بشناسند. تراشیدن سر دانش آموز هم نوعی خشونت است.
*نکته مهم اینجاست که وقتی در سطح مدرسه خشونتی اتفاق میافتد، در واقع یک عمل رخ نداده است بلکه این خشونت یک چرخه ایجاد میکند. ممکن است معلم با خودش بگوید یک فریادی بر سر دانش آموزم زدم و فردا آن را جبران میکنم اما ما میدانیم که وقتی چرخه خشونت راه بیفتد، به سرعت سرایت میکند، خصوصاً در سطح دانش آموزان که در مرحله الگوگیری هستند. سؤال اینجاست که آیا در فرآیند خودارتقایی معلمان نمیتوان یکی از کسانی که بازخورد درباره توانمندی معلمان میدهند، دانش آموزان باشند به این معنا که پایان سال تحصیلی یک پرسشنامه هدفمند بنا به سن دانش آموزان برای گرفتن بازخورد از معلمان به آنها داده شود و هر پنج سال یک بار درباره تک تک معلمان این بازخوردها بررسی شود.
-در دوره ابتدایی خصوصاً سه سال اول بچهها در سطحی از شناخت نیستند که ما بتوانیم بازخوردهای معنادار درباره عملکرد معلمان از آنها بگیریم اما به معنای این نیست که نتوانیم هیچ گونه بازخوردی از آنها دریافت کنیم، آنها میتوانند حسشان را درباره معلم بگویند. مثلاً وقتی با معلم هستم خوشحالم یا استرس دارم یا … خوشبختانه امروز مدیران مدارس ما از والدین نظرسنجی میکنند، نمی گویم در همه مدارس ما این اتفاق رخ میدهد اما در شهرها و مراکز استانها خصوصاً جاهایی که اولیاء آگاهی بالاتری دارند و میزان پرسشگری شان نیز بالاست، این نظرسنجی و بازخورد نسبت به معلم صورت میگیرد. در دوره دوم در ارزشیابی توصیفی همان طور که اولیا در خصوص عملکرد دانش آموزان اظهارنظر میکنند، دانش آموزان درباره عملکرد خودشان و معلم اظهارنظر میکنند. یک نمونه برگهایی است که معلم به دانش آموزان میدهد، البته اجباری در آن نیست و انتخابی است. میشود روی نکتهای که شما به آن اشاره کردید مطالعات عمیقتری کرد و دانش آموزان را با عنوان یکی از ناظران بر عملکرد معلمان منظور کرد. من این ایده را به بحث میگذارم تا بتوانیم راهکار مناسبی برای آن به دست آوریم.
*فکر میکنم یکی از چالشهای دوره ابتدایی نبود مشاور در مدارس است. مشاوران با تخصصی که دارند میتوانند هم به دانش آموزان، هم معلمان و هم اولیاء خدمات ارائه دهند. آیا طرحی برای حضور مؤثر مشاوران در مدارس ابتدایی دارید؟
متاسفانه در کشور ما از دوره متوسط مشاوران در مدارس حضور دارند که عمدتاً کار آنها مشاوره تحصیلی است. ما در این حوزه چالش داریم و مطالبه معاون آموزش ابتدایی نیز هست اما با توجه به وضعیت نیروی انسانی باید زیرساختهای آن مهیا شود.
- اتفاقاً در سند تحول بنیادین از نظام جامع مشاور صحبت میشود و اشاره دارد که مشاور باید از دوره ابتدایی تخصیص داده شود، چرا که در دوره ابتدایی بچهها در سن حساس رشد هستند. هر چقدر خدمات مشاوره بیشتری در دوره ابتدایی ارائه شود، در دورههای بالاتر کمتر به آن نیاز است. اخیراً نظام جامع مشاوره در حال بررسی است. متاسفانه در کشور ما از دوره متوسط مشاوران در مدارس حضور دارند که عمدتاً کار آنها مشاوره تحصیلی است. ما در این حوزه چالش داریم و مطالبه معاون آموزش ابتدایی نیز هست اما با توجه به وضعیت نیروی انسانی باید زیرساختهای آن مهیا شود. باز هم در این زمینه متوقف نشدیم و با همکاری معاونت پرورشی در حال پیگیری نقش مشاورهای معلمان هستیم. رابطینی در مدارس داریم که در رشتههای مشاوره و روانشناسی تحصیل کرده اند و آموزشهایی میبینند که هم به خودشان، هم به بچههای خودشان و هم معلمان کمک میکنند تا مشکلات را شناسایی کنند. کار این رابطان مداخله نیست، بلکه اگر احیاناً با نمونههایی مواجه شدند که نیاز به مشاوره دارند، آنها را به مراکز مشاوره ارجاع دهند.