ترامپ ادعایی برای جلب آرای خاکستری که عمدتاً رنگین‌پوست و از اقلیت‌های نژادی-مذهبی هستند ندارد اما او تا چه حد ریسک واگذاری آنها به حزب دموکرات را می‌پذیرد.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل - مریم خرمائی: آمریکا تا موعد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰، بیش از یک سال فاصله دارد اما رویای خداحافظی ترامپ با کاخ سفید همین حالا هم دموکرات‌ها را به وجد آورده حال آنکه بسیاری از رهبران خارجی اعم از دوست و دشمن، ترجیح می‌دهند در آینده‌ای نه‌چندان دور با فردی غیر از او سر و کار داشته باشند.

طبق معیارهای تاریخی، درجه محبوبیت ترامپ با توجه به اینکه حداقل در نظرسنجی‌های گالوپ، هیچگاه از ۵۰ درصد بالاتر نرفته، در مقایسه با دیگر اسلاف خود پایین است.

در مقایسه با آمریکا که کشوری رنگی محسوب می‌شود؛ حزب جمهوریخواه لکه‌ای سفید است که آغوش خود را به روی اقلیت‌های رنگین پوست بسته نگه می‌دارد اما این عدم مقبولیت مانع از آن نشد که وی در رقابت ۲۰۱۶، فقط با ۴۶.۱ درصد از آراء مردمی، هیلاری کلینتون دموکرات را از میدان به در کند.

حال اگر دایره دید خود را تنگ‌تر کنیم و فقط بر حزب جمهوریخواه متمرکز شویم، آیا همینکه ترامپ نزد طرفداران این طیف، از همه رؤسای جمهور هم‌حزبی خود محبوب‌تر است، اصلی‌ترین فاکتور در پیروزی دوباره وی تلقی نمی‌شود؟

البته در مقایسه با آمریکا که به دلیل تنوع نژادی، مذهبی و فرهنگی، کشوری رنگی محسوب می‌شود؛ حزب جمهوریخواه لکه‌ای سفید است که آغوش خود را به روی اقلیت‌های رنگین پوست بسته نگه داشته است.

اما نکته اینجاست که این اقلیت‌های قومی بودند که در سال ۲۰۱۶، حدفاصل برد و باخت را در ایالت‌های خاکستری ویسکانسین، میشیگان و پنسیلوانیا تعیین و پیروزی او در انتخابات ریاست‌جمهوری را رقم زدند. اینها ایالت‌هایی هستند که به چرخشی یا ارغوانی هم شناخته می‌شوند چراکه تا آخرین لحظه بین انتخاب نامزد دموکرات یا جمهوریخواه مردد هستند.

پس چرا این طور به نظر می‌آید که وی رابطه رنگ‌ها با آینده سیاسی خود را انکار می‌کند و شاهد این ادعا نیز مخالفت عیان با پدیده مهاجرت است که عمدتاً هیسپانیک‌ها و رنگین‌پوستان آمریکای جنوبی و مرکزی را پوشش می‌دهد حال آنکه در بحث اقلیت‌های مذهبی به طور خاص به مسلمانان و کشورهای سیاه‌پوست آفریقایی بازمی‌گردد.

بعضی‌ها می‌گویند تنها کاری که ترامپ باید انجام دهد این است که به رای‌دهندگان خاکستری یادآوری کند عدم انتخاب او به منزله بازگشت قدرت به سیاستمداران سنتی واشنگتن است ترامپ در جریان رقابت ۲۰۱۶، مهاجران لاتین‌تبار را دزد و متجاوز لقب داد؛ در سال ۲۰۱۸، حین یک سخنرانی، هائیتی و شماری از کشورهای افریقایی را «گنداب» توصیف کرد و ۲ هفته پیش هم به ۴ نماینده زن کنگره آمریکا که رنگین‌پوست و منتقد وی هستند گفت: به کشورهای فاسد و جرم‌خیز خودتان برگردید.

رئیس‌جمهوری آمریکا حتی در مصاحبه‌ای که ماه میلادی جولای با مجله تایم داشت مدعی شد: بِیس انتخاباتی من به قدری قوی است که نیازی به جلب حمایت رای‌دهندگان خاکستری (ُSwing voters) نمی‌بینم.

بعضی‌ها می‌گویند ترامپ راست می‌گوید و واقعاً نیازی به جلب آراء خاکستری که اغلب اقلیت‌های قومی-مذهبی را شامل می‌شود؛ نمی بیند چراکه تنها کاری که باید انجام دهد؛ این است که به آنها یادآوری کند موضوع انتخاب «بد و بدتر» در میان است و عدم انتخاب او به منزله بازگشت قدرت به سیاستمداران سنتی واشنگتن است که حتی کمتر از او به آنها اهمیت می‌دهند.

این استدلال وجود دارد که علیرغم پیش‌بینی‌ها مبنی بر افزایش سطح مشارکت مردمی در انتخابات ۲۰۲۰ که تاحدی ناشی از تلاش دموکرات‌ها برای جبران باخت ۲۰۱۶ است؛ باز هم طرفداران ترامپ یعنی طبقه سفیدپوست کارگر، نقش تعیین‌کننده را ایفا خواهد کرد.

ترامپ قادر نیست رنگین‌پوست‌های بیشتری را با خود همراه کند؛ بنابراین تنها ۲ راه پیش رو دارد: یا تدبیری برای حفظ همین تعداد بیندیشد یا به نوعی مشارکت آنها به نفع حزب دموکرات را کاهش دهد اما در رمزگشایی اظهارنظر به ظاهر متکبرانه ترامپ، باید به تعبیر وی از «بیس» یا همان پایه انتخاباتی نیز اشاره کرد چراکه به‌زعم برخی صاحبنظران، تعبیر او فراتر از بیس معمول جمهوریخواهان است و شامل گروه جدیدی از کارآفرینان سیاه‌پوست، رای‌دهندگان یهودی زیر ۶۰ سال و مهاجران نسل اولی می‌شود که قانونی و به طمع دستاوردهای اقتصادی به آمریکا آمده‌اند.

راهبرد ترامپ؛ پوپولیسم با چاشنی سرکوب و ملی‌گرایی

جالب است بدانیم در سال ۲۰۱۶، بعد از سال‌ها حملات نژادپرستانه علیه باراک اوباما رئیس‌جمهوری سابق آمریکا، بعد از آنکه مکزیکی‌ها را متجاوز و قاتل خواند و بعد از آنکه بارها و بارها قول ساخت دیوار مرزی را داد، ترامپ موفق به جلب ۲۸ درصد آراء هیسپانیک‌ها، ۲۷ درصد از آراء آسیایی‌تبارها و ۸ درصد از آراء سیاه‌پوستان شد.

همه حرف ترامپ این است که به کارگران سیاه‌پوست و حتی آمریکایی‌های لاتین‌تبار بقبولاند چنانچه مهاجران غیرقانونی به آمریکا بیایند، چون نیروی کار ارزانتری محسوب می‌شوند، شانس اشتغال‌زایی آنها را به شدت پایین می‌آورند اکنون به درستی مشخص نیست که وی چه در سر دارد؛ اما یک موضوع را به خوبی می‌داند و آن این است که قادر نیست رنگین‌پوست‌های بیشتری را با خود همراه کند؛ بنابراین تنها ۲ راه پیش رو دارد: یا تدبیری برای حفظ همین تعداد بیندیشد یا به نوعی مشارکت آنها به نفع حزب دموکرات را کاهش دهد.

در این راه، راهبرد وی تمرکز بر مواردی چون اقتصاد، پوپولیسم ملی‌گرایانه، رای‌دهندگان مستقل، گپ‌های نژادی و تبلیغات گمراه‌کننده را شامل می‌شود.

*بازی با کارت اقتصاد

رونق اقتصاد محرکی قدرتمند برای تضمیمن دوام رئیس‌جمهوری فعلی آمریکا است. قطعاً ترامپ به کارت رونق اقتصادی و کاهش سطح بیکاری به عنوان برگ برنده در انتخابات پیش رو نگاه می‌کند. او دائماً به سیاه‌پوست‌ها یادآوری می‌کند که نرخ بیکاری به پایین‌ترین حد خود رسیده حال آنکه کسی به این موضوع اهمیت نمی‌دهد که در واقع این روند نزولی در دوره اوبامای دموکرات آغاز شد و در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ از ۱۶.۸ درصد به ۷.۸ درصد تتزل پیدا کرد.

ترامپ در فوریه ۲۰۱۹، با بیان اینکه نرخ بیکاری آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، هیسپانیک‌ها و آسیایی‌تبارها به پایین‌ترین حد رسیده است، این افتخار را به نام خود ثبت کرد.

*پوپولیسم ملی‌گرایانه

ابزار دیگری که ترامپ به طور ویژه از آن استفاده می‌کند؛ عوام‌فریبی ملی‌گرایانه است جریانی که طی سال‌های اخیر به اوج‌گرفتن بسیاری از سیاستمداران بی اسم و رسم در دو سوی اقیانوس اطلس منجر شده حال آنکه این روند در اروپا و آمریکا بسیار متفاوت است.

«سوسیالیسم» کلمه سرکوب کننده‌ای است که در بهترین حالت، رای دهندگان خاکستری را از آبی (دموکرات) به قرمز (جمهوریخواه) متمایل می‌کند و کمترین دستاوردش کاهش شمار رای‌دهندگان حزب دموکرات است در کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه و آلمان، این هویت ملی است که حد فاصل «ما» و «آنها» را مشخص می‌کند حال آنکه در آمریکا که مردم از ملیت‌های مختلف هستند اگرچه نژاد و قومیت همچنان نقش مهمی در سیاست ایفا می‌کند اما در نهایت تعیین اینکه چه کسی «از ما نیست» انتخابی ایدئولوژیک محور است که از شعار «من آمریکایی هستم» ریشه می‌گیرد.

ترامپ با برخورداری از این بینش، به درستی از برچسب «مهاجر غیرقانونی» در کارزار انتخاباتی ۲۰۱۶ بهره برد و هیچ دلیلی نمی‌بیند که در کارزار ۲۰۲۰، از اطلاق برچسب «سیاستمدار سوسیالیست» که علیه «برنی سندرز» رقیب دموکرات و چهار زن دموکرات مجلس نمایندگان به کار می‌برد؛ همان جواب را نگیرد.

وی روز یکشنبه ۲۵ تیر، خطاب به این نمایندگان زن رنگین پوست توئیت کرده بود: ما هرگز یک کشور سوسیالیست یا کمونیست نمی‌شویم. اگر شما اینجا راحت نیستید می‌توانید اینجا را ترک کنید. این انتخاب شما است. این درباره عشق به آمریکا است. افراد مشخصی از آمریکا تنفر دارند.

با این حساب، رئیس جمهور آمریکا از تردیدهای ایدئولوژیک مردم این کشور به نحو احسن استفاده می‌کند. مثلاً در این مورد خاص، طبق نظرسنجی گالوپ، اگرچه ۶۸ درصد از آمریکایی‌ها بر این باورند که پول و ثروت باید به مساوات بین مردم تقسیم شود، اما فقط ۲۵ درصد آنها حاضرند از یک رئیس‌جمهور سوسیالیست حمایت کنند! «سوسیالیسم» کلمه سرکوب کننده‌ای است که در بهترین حالت، رای دهندگان خاکستری را از آبی (دموکرات) به قرمز (جمهوریخواه) متمایل می‌کند و کمترین دستاوردش کاهش شمار رای‌دهندگان حزب دموکرات است.

درباره مهاجرت غیرقانونی هم وضع به همین منوال است. همه حرف ترامپ این است که به کارگران سیاه‌پوست و حتی آمریکایی‌های لاتین‌تبار بقبولاند چنانچه مهاجران غیرقانونی به آمریکا بیایند، چون نیروی کار ارزانتری محسوب می‌شوند، شانس اشتغال‌زایی آنها را به شدت پایین می‌آورند.

فارغ از رنگ پوست، باورهای مذهبی و حتی گرایش حزبی؛ سیر کردن شکم ضرورتی است که ترامپ از آن به عنوان پُتکی سنگین برای سرکوب آراء دموکرات‌ها استفاده می‌کند.

*هیسپانیک‌ها؛ پشت به دیوار رای می‌دهند

مرکز تحقیقاتی «پیو» بر این باور است که انتخابات ۲۰۲۰ نخستین رقابتی خواهد بود که در آن هیسپانیک‌ها بزرگترین اقلیت نژادی-قومی آن را تشکیل می‌دهند. ظاهراً در این دوره، ۳۲ میلیون هیسپانیک واجد مشارکت هستند که ۲ میلیون بیشتر از رقم اعلامی برای سیاه‌پوستان است. آنها دست‌کم ۱۱ درصد از آراء ملی را به خود اختصاص می‌دهند و ثابت کرده‌اند که غیرقابل پیش‌بینی هستند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۶، بعد از آنکه از سوی ترامپ قاتل و متجاوز خوانده شدند و قرار شد برای ممانعت از ورودشان، دور مرزهای جنوبی آمریکا دیوار کشیده شود؛ طبق پیش‌بینی‌ها فقط ۱۸ درصد از آنها باید به ترامپ رای می‌دانند که این رقم در روز انتخابات به ۲۸ درصد افزایش یافت!

لاتین‌تبارها پتانسیل آن را دارند که با حرکت به سمت راست طیف سیاسی، خاکستری متمایل به قرمز شوند در انتخابات پیش رو هم، طبق نظرسنجی‌های مختلف، محبوبیت ترامپ نزد هیسپانیک‌ها بین ۳۲ تا ۴۰ درصد در نوسان است حال آنکه این رقم برای سیاه‌پوستان روی ۱۰ درصد ثابت مانده است.

اما چرا هیسپانیک‌ها ممکن است به مردی رای دهند که قرار است دورشان دیوار بکشد؟ پاسخ این است که این جماعت بافت یکدستی را تشکیل نمی‌دهند و در بطن خود تنوع وسیعی دارند.

آنها از کشورهای مختلفی می‌آیند؛ لزوماً رنگین پوست نیستند؛ برخی زاده آمریکا هستند و نسل‌های دوم و سومشان ترجیح می‌دهند خود را آمریکایی بنامند؛ در مجموع ۵۰ درصدشان فکر می‌کنند مهاجرت غیرقانونی از مرز مکزیک یک معضل است، ۲۵ درصدشان موافق ساخت دیوار هستند و ۴۵ درصدشان از دخالت گارد ملی در حراست از مرزهای جنوبی راضی هستند. در این میان، مهاجران کوبایی هم به واسطه اختلاف سیاسی که با آرمان‌های انقلابی کوبا دارند؛ از تلاش‌های حزب جمهوریخواه برای دشمنی با هاوانا استقبال می‌کنند.

در مجموع، آمریکایی‌های هیسپانیک تبار رفته رفته، بیشتر و بیشتر شبیه آمریکایی‌های سفیدپوست غیرهیسپانیک می‌شوند و فقط کمی دموکرات‌تر از آنها به نظر می‌رسند. آنها پتانسیل آن را دارند که با حرکت به سمت راست طیف سیاسی، خاکستری متمایل به قرمز شوند.

*تبلیغات گمراه کننده

اما ترامپ برای سرکوب کردن حضور پررنگی که برای رای دهندگان دموکرات پیش‌بینی شده، شگردهای قدیمی‌تری‌هم دارد. مثلاً در سال ۲۰۱۶، جنگ فیس‌بوکی او علیه هیلاری کلینتون یا متهم جلوه دادن وی در تصویب قانون جرایم مصوب سال ۱۹۹۴، بسیار کارآمد بود.

اگر راهبرد ترامپ جواب ندهد؛ او طبق پیش‌بینی‌ها با حضور حداکثری دموکرات‌هایی روبرو خواهد شد که با نیروی محرکه «خشم» به صحنه آمده‌اند

با توجه به میزبانی بی‌دریغ زندان‌های آمریکا از سیاه‌پوستان؛ در واقع، ترامپ با انجام اصلاحاتی در باب امور زندان‌ها و طول حبس، خود را بر دموکرات‌هایی که آن قانون ناقص را تصویب کرده بودند برتری داد و به نظر می‌آید این تاکتیک علیه «جو بایدن» رقیب دموکرات انتخابات ۲۰۲۰ هم به واسطه همکاری در ارائه این لایحه، کارایی داشته باشد.

علاوه بر این، اگرچه هنوز هیچ مدرک موثقی مبنی بر کاهش سطح مشارکت رای‌دهندگان خاکستری به نفع دموکرات‌ها وجود ندارد، اما حربه تیم تبلیغاتی ترامپ این است که ایده پشت کردن آنها به این حزب را پررنگ کرده و آن را پدیده‌ای حتمی جلوه دهد.

نتیجه‌گیری

ترامپ ادعایی برای جلب آراء رای‌دهندگان خاکستری که عمدتاً از اقلیت‌های نژادی-مذهبی هستند ندارد اما می‌داند رای آنها در برخی ایالات کلیدی، وزنه انتخابات را به نفع یا ضرر او تنظیم خواهد کرد. پس شگرد او این است که همزمان با تحریک سفیدپوستان قشر کارگر به حضور حداکثری در روز انتخابات، اجازه ندهد که محبوبیت او نزد اقلیت رنگین‌پوست از سال ۲۰۱۶ کمتر شود و حتی در صورت امکان، سطح مشارکت آنها را به نفع دموکرات‌ها کاهش دهد. در این میان، وی با اشراف به شکاف‌های ایدئولوژیکی مردم، همه تلاش خود را می‌کند که به اقلیت‌ها بقبولاند «آمریکایی بودن» بر قوم‌گرایی، نژاد یا مذهب برتری دارد. در سال ۲۰۱۶، او «مهاجرت غیرقانونی» را خطری برای اشتغال‌زایی تلقی می‌کرد حال آنکه در کارزار ۲۰۲۰، تلاش می‌کند با اطلاق برچسب «سوسیالیست» و «کمونیست» نامزدهای دموکرات را بیش از آنکه شایسته اعتماد باشند؛ چپگرا جلوه دهد. همزمان، او با اهریمنی جلوه دادن سمبل‌های حکومت چپ نظیر «نیکلاس مادورو» رئیس‌جمهوری ونزوئلا، هیسپانیک‌هایی که به دلیل مخالفت با جریان‌های سوسیالیستی آمریکای لاتین، به ایالات متحده آمده‌اند به همراهی با حزب جمهوریخواه دعوت می‌کند. البته، هیچیک از اینها به معنای موفقیت او در انتخابات پیش رو نیست، چراکه اگر راهبرد ترامپ برای سرکوب سطح مشارکت رای‌دهندگان خاکستری به نفع دموکرات‌ها، جواب ندهد؛ او طبق پیش‌بینی‌ها با حضور حداکثری دموکرات‌هایی روبرو خواهد شد که با نیروی محرکه «خشم» به صحنه آمده‌اند.

راهبرد ترامپ بی‌شباهت به قمار نیست یا به قول «تد کروز» سناتور جمهوریخواه تگزاس، انتخابات ۲۰۲۰ حکم بازی شیر یا خط را دارد که در آن شانس برد و باخت ترامپ ۵۰ درصد است. پس اگر محاسبات او غلط از آب در بیاید، سرخوردگی که به طرفداران دموکرات تزریق کرده نتیجه‌ای معکوس به بار خواهد آورد.