خبرگزاری مهر، گروه استانها: مردم کالپوش فروردینماه امسال را با دو پدیده طبیعی عجیب آغاز کردن بارش برف کمسابقه و در پی آن رانش زمین که پس از آب شدن برفها در فروردینماه ۹۸ بود که عمق فاجعه آن معلوم شد امروز اما ۳۳۰ خانه در میامی بین ۱۰ تا ۹۰ درصد تخریبشدهاند و باید برایشان زمینی جایگزین انتخاب کرد.
از سوی دیگر برخی سد احداثشده توسط وزارت نیرو را در آن منطقه عامل سست شدن خاک و همچنین خالی شدن آبهای زیرزمینی درنتیجه نشست میدانند برخی دیگر هم خیر، معتقد هستند شرایط جغرافیایی زمین در آن منطقه چنین چیزی را عامل شده است.
اما سوال اساسی هنوز باقی است که علت این رانشها چیست تا با پاسخ به آن بتوان راهحل کاهش آنها را دریافت در ادامه با حنیف رضا گلزار کارشناس ارشد آبوخاک و عضو هیئتمدیره جمعیت دیده بان طبیعت به گفتگو نشستیم.
*در ابتدا بگویید در کالپوش چه رخداده است؟
جابجایی تودههای خاک و سنگ در جهت شیب زمین که در دانش خاکشناسی در گروه فرسایش تودهای تقسیمبندی میشوند و در سه گروه ریزش، لغزش و سیلان گل مورد بررسی قرار میگیرند و همانند بسیاری از پدیدههای دیگر که در طبیعت رخ میدهد، رخدادهایی کاملاً طبیعی به شمار میروند با این تفاوت که شدت وقوع و مقدار خسارات وارده از مقدار و سطح مداخلات انسانی اثر میپذیرد.
از میان سه زیرگروه فرسایش تودهای که به آن اشاره شد، آنچه در فروردینماه سال جاری در منطقه کالپوش رخ داد لغزش خاک یا land slide است.
*علل این امر چیست؟
ابتدا و قبل از آنکه به واکاوی پدیده لغزش زمین در حسینآباد کالپوش بپردازیم لازم است تاکمی با عوامل مؤثر بر زمینلغزه یا همان لغزش آشنا شویم. خلاصه پدیده لغزش آن است که حجم مشخصی از خاک تکاملیافته روی سطح شیبدار، پس از جذب بیشازاندازه آب و عبور مقدار رطوبت خاک از مرز رطوبت ظرفیت مزرعه یا در اصطلاح فنی «افسی»، به فاز اشباع یا «اسپی»، وارد میشود.
در این شرایط تمام خلل و فرج ماکرو و میکروی خاک از آب پر میشود و از این مرحله به بعد با توجه به حد خمیری و حد روانی ایجادشده در توده خاک که دو شاخص مکانیکی خاک به شمار میروند، بهویژه اگر توده خاک اشباعشده روی شیبهای تند واقعشده باشد، تحت تأثیر نیروی جاذبه زمین در جهت شیب حرکت کرده و پدیده لغزش یا زمینلغزه روی میدهد. بنابراین میبینیم که فرآیند لغزش خاک متأثر از مجموع ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی و هیدرولیکی خاک است.
*آیا لغزشها تمامشدهاند؟
هرگز نباید تصور کنیم که پدیده لغزش در منطقه کالپوش متوقفشده و صرفاً روی مکانیابی جدید برای ساختوسازها و جبران خسارتها متمرکز شویم. مسئله را باید به شکل ریشهای حلوفصل کرد. رطوبت خاکهای منطقه در اثر بارندگیهای شدید فروردینماه افزایشیافته و به دلیل بافت سنگین خاکهای منطقه این خاکها تا مدتها رطوبت را در خود حفظ خواهند کرد. بنابراین حتی بارندگیهای نرمال و ملایم هم میتواند بهراحتی موجب اشباع دوباره خاک تا عمقهای پایینتر شده و موجب تکرار لغزشها شود.
*سرعت این لغزشها چطور؟
سرعت حرکت و رانش توده خاک به سمت پاییندست میتواند ناگهانی و یا حتی در اندازه چند میلیمتر در طول شبانهروز متغیر باشد. یعنی اینکه اگر بعد از لغزشهای اخیر که موجب تخریب جادهها و ساختمانهای مردم و بعضی زیرساختهای منطقه شد حادثه دیگری که با چشم تشخیص داده شود رخ نداده هرگز به معنی توقف روند لغزش نیست. در بسیاری مواقع لغزشها حرکتی بطئی و بسیار کند دارند اما در همین حرکت کند میتوانند زیرساختهای منطقه مانند جادهها، ساختمانها و حتی سازههای عظیم بتنی مثل سدها را متأثر کنند.
* عوامل تشدیدکننده ایجاد لغزش در منطقه کالپوش چیست؟
ساختار فیزیکی خاک و بهطور جزئیتر بافت خاک که نشانگر نسبت جرمی سه ذره فاز جامد معدنی خاک یعنی رس، سیلت و شن است، مقدار، نوع، تراکم، درصد تاج پوشش گیاهی، وزن درختان، شدت و جهت وزش بادهای غالب منطقه، نوع و ساختار ریشه درختان، درصد و جهت شیب زمین، وجود لایههای سنگی یا افقهای خاک زیرسطحی نفوذناپذیر، بالا بودن سطح ایستابی منطقه و حجم آب واردشده از راه بارشها به خاک ازجمله عواملی هستند که در تعیین شدت لغزش نقش مؤثری دارند. به بیان سادهتر هر عاملی که رطوبت خاکهای رسی قرارگرفته روی شیبها را زودتر به نقطه اشباع نزدیک کند پتانسیل لغزش را افزایش میدهد.
به لحاظ فیزیکی خاکهایی که از بافت سنگین برخوردارند یعنی مقدار رس موجود در آنها نسبت به شن بیشتر است از حساسیت و پتانسیل بیشتری در رابطه با لغزش برخوردارند چراکه برخلاف شن که رطوبت را از خود عبور میدهد، ذرات رس خاک رطوبت را بهشدت جذب میکنند و این امر در افزایش رطوبت خاک از مقدار «افسی» به «اسپی» و ایجاد حد روانی و خمیری نقش بسیار مؤثری دارد. رسها بخشی از اجزای معدنی فاز جامد خاک هستند که بر اساس تعاریف دارای قطر کمتر از دوهزارم میلیمتر هستند.
این ذرات به دلیل برخورداری از سطح ویژه بسیار بالا و خاصیت هیدروفیل از توانایی جذب و نگهداری بسیار بالای آب برخوردارند. بخش عمدهای از حاصلخیزی خاکها هم مرهون همین ذرات رس خاک است. افزون بر این برخی از گروههای رسهای سیلیکات لایهای از این ویژگی برخوردارند که براثر جذب آب متورم میشوند و با از دست دادن آب دوباره به حالت اولیه بازمیگردند. یعنی از توانایی انبساط و انقباض برخوردارند که همین ویژگی هم میتواند پتانسیل ایجاد لغزش را در خاکهای محتوی این کانیها افزایش دهد.
*ارتباط این امر با اقلیم و بافت روستای حسینآباد چیست؟
بههرحال روستای حسینآباد کالپوش به لحاظ موقعیت در حاشیه رویشگاههای جنگلهای هیرکانی قرار دارد و بر این اساس خاک تکاملیافته منطقه ازجمله خاکهای حاصلخیز و دارای مقادیر قابلتوجهی کانیهای رسی است و از توانایی بالایی برای جذب و نگهداری آب برخوردار است و چون منطقه کوهستانی است بخش عمدهای از این خاکها روی بستر شیبدار تکاملیافتهاند و بنابراین از اساس مستعد لغزش هستند.
با این وصف نمیتوان لغزشهای شدید اخیر را تنها به بافت سنگین خاک و بارانهای شدید رخداده محدود کنیم. یعنی نمیتوانم این لغزشها را صرفاً از دیدگاه کارکرد طبیعت ببینیم و نقش عوامل انسانی را در تشدید این زمینلغزهها نادیده بگیریم.
*امروز چرا این لغزشها صورت گرفته است؟ دلیل این رانشها چیست؟
اینجا یک پرسش اساسی مطرح میشود و اینکه با توجه به ویژگیهای اقلیمی، خاکشناسی، توپوگرافی و پوشش گیاهی چرا درگذشته شاهد لغزشهای شدید در منطقه نبودهایم؟ لغزش زمین پدیده ایست که در صورت وقوع تا قرنها امکان ردیابی آن وجود دارد ولی آیا نشانی از لغزش خاک در قرنهای گذشته در منطقه کالپوش گزارش و ثبتشده است؟
ویژگیهای ادافیکی و توپوگرافی ازجمله ویژگیهای ثابت هستند. یعنی اینطور نیست که شیب زمین باگذشت چند قرن یا چند هزار سال تغییر کند. تکامل خاک و تولید کانیهای رس هم ازجمله ویژگیهای تغییرناپذیر و ثابت خاک است. یعنی اینطور نیست که مثلاً باگذشت ۱۰۰ سال شن موجود در خاک به رس تبدیل شود. در اقلیم اما ما با بارشهای با دوره بازگشت طولانیمدت مواجه هستیم.
در میان چهار فاکتور مؤثر بر لغزش یعنی ویژگیهای ادافیکی، توپوگرافی، اقلیم و پوشش گیاهی تنها موردی که با قاطعیت میتوانیم در مورد آن حکم صادر کنیم موضوع تغییر پوشش گیاهی منطقه است. یعنی همان پدیدههای متأثر از فعالیت انسان. سه عامل دیگر در اختیار و توان انسان نیست. در اینجا باید پای این حقیقت تلخ را به پرونده لغزش زمین در کالپوش بازکنیم که طی کمتر از ۵۰ سال گذشته بیش از چهار هزار و ۹۰۰ هکتار از جنگلهای هیرکانی منطقه کالپوش پاکتراشی یا کف تراشی و بهطور کامل نابودشده که بهطور دقیق ۲۰۱۳ هکتار آن سهم روستای حسینآباد است.
چندین هزار هکتار از جنگلهای منطقه هم به دلیل قاچاق چوب و چرای بیشازاندازه دامها دچار افت کیفیت شدید شده و تبدیل به رویشگاههای مخروبه شد ولی متأسفانه معمولاً در برآوردها و ریشهیابیهای بلایای طبیعی به نقش افت کیفیت جنگل پرداخته نمیشود و تنها کاهش سطح مدنظر قرار میگیرد. چندین هزار هکتار هم تبدیل به زمینهای کشاورزی شده است.
میانگین عملکرد گندم دیم در این دیمزارها که روزگاری پوشیده از جنگل بوده در خوشبینانهترین شرایط بیشتر از یکتن در هکتار نیست. با توجه به قیمت تضمینی خرید گندم در سال جاری که حدود یک هزار و ۳۰۰ تومان بوده، میشود یکمیلیون و سیصد هزار تومان در هر هکتار. اگر هزینههای شخم و دیسک و بذر و کود و نیروی کارگری و حملونقل و … را از آن کم کنیم درآمد هر هکتار دیمزار در منطقه بیشتر ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزارتومان نخواهد بود.
حال محاسبه کنید ما در ازای از دست دادن هزاران هکتار جنگل ارزشمند که حافظ ما از بلایای این چنینی بوده چه به دست میآوریم؟ این دست شکستها و باختنهای بشری به تواناییهای غیرقابل رقابت طبیعت قابل انکار نیست. محل تأمل و اندیشیدن و به خود آمدن است. هنوز بقایایی از گونههای جنگلی حتی در داخل حریم روستای حسینآباد به چشم میخورد. قطع به یقین شدت لغزشهای اخیر در منطقه متأثر از این جنگل زداییها و تخریبها است. اگر این جنگلها باقی مانده بودند با ایفای نقش خود در پدیده باران ربایی حتماً موجب تعدیل اثرات بارشهای شدید میشدند و این اتفاق در این ابعاد رخ نمیداد.
*درباره این امر توضیح بیشتر دهید
باران ربایی پدیدهای است که طی آن تاج پوشش درختان و حتی ساقه درختان جنگلی بخش عمدهای از بارشها را در خود جذب و ذخیره میکند و مانع از این میشود که همه حجم بارشها وارد خاک شود. این در واقع نوعی خود تنظیمی و تعادل طبیعی است. در واقع جنگل با پدیده باران ربایی آب باران را به اندازهای که خاک رسی جنگل توان جذب و ذخیره سازی دارد وارد خاک میکند و حتی از ورود آب مازاد به خاک جلوگیری میکند. این بخشی از نظم شگفت انگیز و غیر قابل انکار حاکم بر نظام طبیعت است.
همه چیز با دقتی شگفت انگیز محاسبه و پیش بینی شده است. حتی مقدار آبی که قرار است وارد خاک یا سفرههای آب زیرزمینی شود براساس محاسبه و برآورد از قبل تنظیم شده است. با این توضیح میتوان بهراحتی مسئله لغزش زمین در حسینآباد کالپوش را توجیه کرد. خاک دارای بافت رسی، بارندگی شدید با دوره بازگشت طولانیمدت، بیش از ۲۰۰۰ هکتار جنگل زدایی و درنهایت زمینهای شیبدار. هر چهار فاکتور اثرگذار بر رانش زمین حاضر بودند و درنهایت این لغزش هم به شدیدترین وجه ممکن رخ داد.
اگر بارندگی با همین شدت و حتی شدید تر از آن در سالهایی که جنگلهای منطقه حفظ شده بود رخ میداد قطعاً پدیده لغزش اتفاق نمیافتاد چراکه همه چیز بر اساس نظم و تعادل موجود تحت کنترل طبیعت منطقه قرار داشت. کل منطقه کالپوش را که جستجو کنیم اثری از لغزش درگذشتههای دور و زمانی که پوشش جنگلی منطقه دست نخورده بود نمییابیم و این ثابت کننده نقش جنگل زدایی های عصر حاضر در بروز این پدیده است ولی متأسفانه عبرت نمیگیریم.
*چطور میتوان شرایط را به سابق برگرداند؟
تنها راه بازگرداندن ثبات به اراضی شیبدار کالپوش تقویت پوشش گیاهی این اراضی است. ما نمیتوانیم سه فاکتور اقلیم، شیب و ویژگیهای خاکی را در انطباق با اندیشه مهندسی و صرف هزینههای گزاف به دلخواه خود تغییر دهیم و با افتخار از آن با عنوان طرح اصلاح یا مهار لغزش و … یا عناوینی اینچنینی یاد کنیم.
باید بپذیریم که با همه دانش و تکنولوژی و حتی پول خود دربرابر طبیعت و نظام حاکم بر ساختار آن عاجز و ناتوان هستیم اما میتوانیم پوشش گیاهی را حفظ و تقویت یا بازسازی کنیم. یا باید این کار را انجام دهیم یا اینکه کل منطقه را باید تخلیه کنیم چراکه هیچ تضمینی برای وقوع بارشهای بیشتر و ایجاد دوباره زمینلغزههای حتی شدیدتر وجود ندارد.