اگر بخواهیم خلاصه آنچه که در منطقه در حال تحقق است را در یک گزاره بیان کنیم آن جمله «کارآمدی منطق مقاومت اسلامی است.»

خبرگزاری مهر، گروه سیاست - محمدمهدی رحیمی: منطقه غرب آسیا روزگار عجیب و کم نظیری را پشت سر می‌گذارد. هر چه در تاریخ کهن و به ویژه معاصر این منطقه جستجو کنیم از بسیاری از جهات هفته‌ها و ماه‌های گذشته و ایام پیش رو را متفاوت و استثنایی می‌یابیم.

ابرقدرت‌هایی که روزگاری تمام مسائل خرد و کلان غرب آسیا را با یک فرمان همایونی و با یک اراده از لندن و واشنگتن و پاریس اداره می‌کردند و از انتخاب پادشاه گرفته تا تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی و مرزکشی‌ها و لشکرکشی‌ها با اراده آنها صورت می‌گرفت امروز در منطقه ما وضعیتی پیدا کرده‌اند که از تأمین امنیت و منافعشون تا حد زیادی عاجز شده‌اند.

بریتانیای کبیر که روزگاری خلیج فارس حیاط خلوت کشتی‌ها و ناوهایش و محلی برای تست سلاح‌های جدیدش بود امروز دچار شرایطی شده که به درستی بریتانیای صغیر خوانده می‌شود چرا که نفتکش عظیمش توسط رزمندگان ایرانی به دلیل تخلفات متعدد توقیف می‌شود.

آمریکایی‌هایی که روزگاری نه حتی با حضور نظامی بلکه از طریق رسانه‌ها و فیلمها و هالیوود خیابان‌ها و دولتهای کشورهای خاورمیانه را تسخیر کرده بودند و اراده خودشان را بر همه اوضاع مسلط می‌دانستند در وضعیتی قرار گرفته‌اند که پیشرفته‌ترین پهپادها و برجسته‌ترین تکنولوژی‌هایشان مورد هدف نیروهای بومی منطقه قرار می‌گیرد و آنها توانی برای پاسخگویی ندارند. آنها در شرایطی قرار دارند که رئیس جمهور آمریکا که این روزها بیش از همیشه در معرض حمله افکار عمومی داخلی و جهانی به جهت تضعیف جایگاه حکومتش است، با یک شعف و شادمانی خودش خبر سرنگونی پهپاد ایرانی را اعلام می‌کند اما این سرخوشی هم خیلی دوام نمی‌آورد و ساعاتی بعد مشخص می‌شود که اساساً پهپادی از ایرانی مورد اصابت قرار نگرفته است. اگر بخواهیم فهرست این جنس توفیقات مردم منطقه غرب آسیا را ادامه بدیم بسیار طولانی خواهد شد. اما اگر بخواهیم خلاصه آنچه که در منطقه در حال تحقق است را در یک گزاره بیان کنیم آن جمله «کارآمدی منطق مقاومت اسلامی است».

ما در واقع در شرایطی هستیم که بیش از همیشه اولاً مردم ایران ثانیاً ملل منطقه و در نهایت بسیاری از مردم جهان و البته دولتمردان کشورهای مختلف به عینه مشاهده می‌کنند که چگونه اگر ملتی اراده تغییر بکند و بفهمد که می‌تواند روی پاهای خودش تکیه کند، دست بر روی زانو بگذارد و استوار بایستد؛ توفیقات جدی پیش رویش است و نتایج شگرفی به دست خواهد آورد.

بی شک امروز فقط این ملت ایران نیستند که از توفیقات نیروهای نظامی و فرزندان دلیرشان خوشحالند حتی این شادمانی و شعف محدود به شیعیان منطقه هم نیست، بلکه براساس رصد فضاهای رسانه‌ای اعم از رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی و پژوهش‌های دیگری که در چند هفته اخیر منتشر شده به جدیت می‌توان این نکته را مطرح کرد که امروز جهان اسلام اعم از شیعه و سنی از اینکه یک کشور اسلامی توانایی این را پیدا کرده که دولت‌های به اصطلاح ابرقدرت مانند انگلیس و آمریکا را به اشکال مختلف تحقیر کند احساس شادمانی، شعف و البته غرور دارند. این نکته بسیار کلیدی است که سال‌ها و بلکه قرن‌ها استکبار و دول استعماری تلاش کردند که در ملل مناطق مختلف دنیا از جمله در کشورهای اسلامی حس غرور ملی و حس ما می‌توانیم را از بین ببرند بلکه در آنها روحیه بندگی و سرسپردگی را به وجود بیاورند تا بتوانند به بهترین شکل آنها را بنده و برده خودشان بکنند. اما در گام اول در پرتو پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن به مدد منطق مقاومت، اکنون در جای جای کشورهای اسلامی شکوفا شدن حس غرور ملی، افتخار به مسلمانی و حس توانایی و توانمندی را مشاهده می‌کنیم.

همین روزها سالگرد جنگ ۳۳ روزه لبنان است که یکی از نمادهای برجسته حس «ما می‌توانیم» بود. سوریه، عراق و پررنگ‌تر از آنها یمن، نمونه‌های دیگری است برای همان منطق مقاومتی که جواب داده است و افرادی با اعتقاد جدی به اینکه مقاومت راهگشاست و با تکیه به توان‌شان کارهای ناشدنی را شدنی کرده‌اند و حماسه‌ها آفریدند. امروز تهران گرانیگاه و تجلیگاه همین منطق مقاومت است. رویکردی که جبهه آن از ساحل خلیج فارس تا ساحل مدیترانه کشیده شده و روز به روز کارآمدیش را بیشتر به رخ رقبایش می‌کشد.