خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه _ ساناز باقری راد: امروزه موضوع ازدواج را می توان یکی از مهم ترین دغدغه های حوزه جوانان دانست. موضوعی که دستگاه های زیادی متولی آن هستند اما شاید چندان تحرک خاصی هم از سوی آنان برای ایجاد تحول در بالا رفتن آمار ازدواج ندیده باشیم. در هفته اخیر که به مناسبت پیوند آسمانی حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) هفته ازدواج نامیده شده بود، شاهد برگزاری جلسات مختلف در دستگاه ها و ارائه گزارش های مختلف بودیم.
با این حال آمارها نشان می دهد که هر چند موانع اقتصادی و فرهنگی منجر به کاهش آمار ازدواج در مقایسه با سال ۹۶ شده اما باز هم میزان ازدواج در کشورمان در مقایسه با کشورهای عربی همسایه از رقم بالاتری برخوردار است.
از موج «ازدواج هراسی» اجتناب کنیم
رسول صادقی جمعیت شناس و استاد دانشگاه تهران در خصوص رایج ترین دلایل طلاق در کشور در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: متأسفانه ما کمی در ارائه آمارها دچار افراط شدهایم به طوری که سازمان ثبت احوال، خطاهایی در شاخص انتشار آمار داشت که یک جو «ازدواج هراسی» را در کشور منتشر کرد. یکی از این اشتباهات، مطرح کردن شاخص طلاق نسبت به ۱۰۰ ازدواج بود یعنی هر سال به ازای هر ۱۰۰ ازدواج، میزان طلاقها اعلام میشد این در حالی است که تمامی آن طلاقها، مربوط به ازدواجهای انجام شده در آن سال نبود.
وی ادامه داد: اما شاخص درست و استاندارد، ارائه آمار طلاق به ازای هر هزار زن متأهل است. در واقع باید بررسی شود که به ازای هر هزار زن متأهل، چند طلاق رخ میدهد. دلیل عدم بررسی این موضوع نسبت به مردان متأهل، احتمال وجود چندهمسری و ایجاد اختلال در آمارها است. به طور مثال سال ۹۵ در تهران اعلام شد که به ازای هر ۱۰۰ ازدواج، ۳۵ طلاق رخ داده است درحالی است که اگر این شاخص را متناسب با استانداردهای جهانی و بر اساس هزار زن متأهل در نظر بگیریم، برابر ۸ است. این تفاوت آماری و ارائه آماری هایی با شاخص های استاندارد موجب می شود تا به طلاق به عنوان یک بحران در کشور نگاه نکنیم.
این جمعیتشناس افزود: ما منکر افزایش طلاق در کشور نیستیم. به طور مثال سال ۶۰ به ازای هر هزار زن متاهل، سه طلاق رخ داده که این رقم سال ۹۵ در تهران برابر ۸ بوده است اما با این وجود باید به سمت میزان تعدیل شده طلاق برویم. خوشبختانه در حال حاضر سازمان ثبت احوال به سمت اعلام آمارها بر اساس این شاخص رفته است.
دلایل عمده روی آوردن به طلاق چیست؟
صادقی با بیان اینکه با وجود انتشار موجی مبنی بر وضعیت بحرانی طلاق در کشور، همچنان استحکام در خانوادهها وجود دارد، تصریح کرد: بنده مدتی به عنوان کارشناس جمعیتی و با مجوز مراجع قانونی، در دادگاه های خانواده حضور داشتم و به بسیاری از عوامل موثر در طلاق پی بردم.
وی تاکید کرد: با وجود افزایش آمارهای طلاق نسبت به سال های گذشته، اما آمارها نشان می دهد که همچنان استحکام در خانواده ها وجود دارد و هنوز مسائلی از جمله تشکیل خانواده و فرزند آوری دغدغه افراد و جوانان است.
این استاد دانشگاه تغییر الگوی ازدواج را عاملی در افزایش طلاق خواند و تصریح کرد: شواهد، پیمایشها و مطالعات کیفری نشان میدهد که طلاق به عنوان یک پدیده اجتماعی، عوامل مختلفی داشته که یکی از آنها، تغییر الگوی ازدواج است.
وی در این باره گفت: در گذشته ازدواجها بیشتر با نظر والدین بود اما در حال حاضر ازدواجها فردی است و خود جوانان درگیر انتخاب میشوند. هر چند که در هر دو شیوه سنتی و مدرن، میزان طلاق بالاست. درحالیکه در ازدواجهایی که فرد و خانواده هر دو در انتخاب دخالت داشته باشند، طلاق پایینتر است.
ارتباط با جنس مخالف و افزایش احتمال طلاق
این استاد دانشگاه بیان کرد: یکی از دلایل دیگر، افزایش معاشرت افراد با جنس مخالف است. آمارهای کارشناسانه نشان میدهد افرادی که با جنس مخالف پیش از ازدواج معاشرت داشته و این معاشرت منجر به ازدواج نشده، در زندگی مشترک خود، بیش از دیگران در معرض طلاق هستند.
صادقی، شرایط اقتصادی را یکی دیگر از علل طلاق خواند و تصریح کرد: بیکاری، ناامنی شغلی و شرایط اقتصادی نامطلوب، یکی از عمدهترین دلایل پروندههای خانواده در دادگاهها است البته مهمترین موضوع در زمینه بیکاری، طولانی شدن مدت بیکاری است.
این کارشناس جمعیت یادآور شد: متأسفانه در ایران، آمار بیکاری و طول مدت آن افزایش یافته و این میزان تأثیر بسیار زیادی روی خانوادهها گذاشته است به طوری که این طول مدت، اصلیترین دلیل طلاقها شده است.
تحولات فرهنگی تاثیرگذار بر جدایی زوجین
وی تغییرات فرهنگی را یکی دیگر از عوامل خواند و اظهار داشت: انتشار آمارهای لحظه به لحظه طلاق در سالهای گذشته، قبح این موضوع را نسبت به دهههای پیشین از بین برده است. ما با نسلی روبرو هستیم که تغییرات فرهنگی در آن رخ داده و طلاق را پذیرفتهاند. در گذشته خانوادهها به اختلافات شدید زوجین ورود میکردند و منجر به حل آن میشدند اما در حال حاضر تغییر نگرشها، موجب عادی شدن طلاق در برخی خانوادهها شده است.
انتشار آمارهای لحظه به لحظه طلاق در سالهای گذشته، قبح این موضوع را نسبت به دهههای پیشین از بین برده است. ما با نسلی روبرو هستیم که تغییرات فرهنگی در آن رخ داده و طلاق را پذیرفتهاند
این جمعیتشناس با بیان اینکه فردگرایی یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار فرهنگی در این حوزه است، تصریح کرد: برای نسل قبل، خانواده بسیار اهمیت داشت اما در حال حاضر فردگرایی در میان افراد بیشتر شده و افراد بیشتر به منافع خود از جمله تحصیل و اشتغال توجه میکنند.
صادقی افزود: از دیگر عوامل تأثیرگذار در طلاق، برابری جنسیتی یا حداقل رواج ایدههای آن در خانوادههاست به طوری که نقشهای جنسیتی در خانه و خانواده، قدری تغییر یافته است. عدم وابستگی مالی به همسر، ظهور ایدههای فمنیستی در خانواده و ایجاد نقشهای جدید در زنان، موجب کاهش اهمیت خانوادهمحوری و سست شدن بنیانهای خانواده شده است.
وی کمرنگ شدن باورهای دینی را از دیگر عوامل نشأت گرفته فرهنگی در ایجاد طلاق خواند و عنوان کرد: منظور از کمرنگ شدن باورهای دینی، از بین رفتن اعتقادات نیست بلکه این موضوع به معنای استفاده کمتر از باورهای اعتقادی در حوزه خانواده است. نسل جوان امروز با نسل قبل متفاوت است و این سرعت، تغییرات اجتماعی را بیشتر کرده است. از سوی دیگر، مسائل اقتصادی باعث شده تا جوانان خواستههای خود همچون ازدواج یا فرزندآوری را به تأخیر بیاندازند و پس از عادی شدن دوران تجرد، به این شیوه زندگی عادت کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به عوامل روانشناختی مؤثر در کاهش ازدواج تصریح کرد: خشونتهای خانگی، بیماریهای روانی، اختلالات شخصیتی و اعتیاد، از جمله مؤثر روانشناختی است که موجب میشود افراد تمایل کمتری به تشکیل خانواده داشته باشند.
صادقی افزود: در این میان اعتیاد تأثیرگذارترین عامل است. بعد از استان تهران و البرز، در استان کرمانشاه شاهد بیشترین طلاقها به دلیل اعتیاد هستیم. در گذشته اعتیادها اغلب با مواد سنتی بود و تأثیر زیادی بر نهاد خانواده نداشت اما امروزه به دلیل استفاده از مواد روانگردان و در خطر بودن جان افراد، اعتیاد نقش اساسی در طلاق دارد.
ماهواره و تاثیر آن در رواج طلاق
وی با اشاره به تأثیر ارتباطات و فضای مجازی بر موضوع طلاق عنوان کرد: تحقیقات نشان میدهد تأثیر ماهواره روی تمایل زنان به طلاق، بیشتر از مردان بوده است. درواقع یک سبک فرهنگی در کشور در حال شکلگیری است و فرهنگ طلاق را در بسیاری از خانوادهها عادی کرده است. بسیاری از برنامههای فارسیزبان شبکههای ماهوارهای نیز با هدف تأثیرگذاری بر روی خانواده هستند.
این جمعیتشناس گفت: یکی دیگر از عوامل مؤثر بر روی میزان طلاق های کشور، نارضایتی جنسی است. به طوری که زوجین به دلیل عدم رضایت از این مؤلفه، با یکدیگر به مشکل برخورده اما برای درمان آن به متخصص یا مشاور مراجعه نمی کنند. همین عامل موجب سرد شدن تدریجی زوجین از یکدیگر و در نهایت ایجاد طلاق میشود.
وی تصریح کرد: با وجود افزایش نرخ طلاق در کشور، باز هم در مقایسه با کشورهای عربی، دارای آمار طلاق پایینتری هستیم.
صادقی با توضیح درخصوص برخی ساختارهای طلاق در کشور، بیان کرد: یکی از عوامل مهم در ساختار طلاق کشور، جوان بودن سن زوجین مطلقه است. متاسفانه حجم تقریبا زیاد رخ دادن طلاق ها در سال های ابتدایی زندگی یک چالش اساسی است. به طوری که ۱۴ درصد طلاقها در اولین سالهای زندگی مشترک رخ میدهد و درواقع طول مدت ازدواج تا طلاق پایین است.
تمرکز بر مددکاری اجتماعی، راه کاهش طلاق در سال های آغازین زندگی
وی خاطرنشان کرد: در گذشته نرخ طلاق در کشور ترکیه در سالهای ابتدایی زندگی بالا بود اما در حال حاضر این رقم کاهش یافته و به سه درصد رسیده است؛ در حالی که اغلب طلاقهای این کشور در سالهای آتی زندگی رخ میدهد. دلیل کم بودن طلاقها در سالهای آغازین زندگی در این کشور نیز راهاندازی و تمرکز روی مددکاری اجتماعی به جای مرکز مشاوره است.
صادقی با تاکید بر اینکه برای کاهش طلاق ها در ابتدای زندگی مشترک، باید بر تقویت مددکاری اجتماعی تمرکز کنیم، ابراز داشت: مددکاری اجتماعی به زندگی افراد ورود میکند و به صورت رایگان، به حل مشکلات زوجین میپردازد. ما نیز در ایران در کنار تمرکز روی مراکز مشاوره، نیاز به تقویت مددکاری اجتماعی داریم.
این جمعیتشناس با بیان اینکه یکی از چالشها در حوزه طلاق و آسیبهای اجتماعی، زنانه بودن جمعیت مطلقه کشور است، گفت: متأسفانه بر اساس فرهنگ کشور، ازدواج مردان پس از طلاق بسیار آسانتر از زنان است. درواقع اغلب جمعیت مطلقه کشور مربوط به زنان ۳۰ تا ۳۵ سال است و این موضوع موجب بروز آسیبهای اجتماعی و صدمه به زنان جوان کشور میشود.
وی استان های دارای بالاترین میزان طلاق در کشور را برشمرد و تصریح کرد: تهران، البرز، خراسانرضوی، قم، کرمانشاه، کردستان، گیلان و سپس مازندران، دارای بیشترین آمارهای طلاق در کشور هستند. در نتیجه مسئولین باید در این استانها بیش از نقاط دیگر کشور، برای کاهش معضل طلاق برنامهریزی و توجه کنند.