با وجود اینکه فمینیسم ایرانی مدتها است به دنبال ترویج ایده‌های ضد خانواده در جوانان کشور است، اختلاف‌های شدید میان فعالان این جریان، حکایت از نبود ایده‌ای با پشتوانه فکری میان آنها دارد.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: شاید بارها اصطلاح «فمینیسم» را از زبان بسیاری از افراد جامعه و حتی از زبان سلبریتی های کشور شنیده باشید اما اینکه تعریف اصلی این واژه از زمان پیدایش آنچه بوده و حال در عصر امروز دستخوش چه تغییراتی شده است، جای بحث دارد.

حدود یک قرن و نیم پیش بود که جریانی با نام «فمینیسم» برای برابری جنسیتی زنان و مردان در اروپا به پا خاست. این جریان به دنبال وجود فشارها و تبعیض‌های اجتماعی و فردی نسبت به زنان در جامعه اروپا و با هدف تغییر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض علیه زنان پدیدار شد.

می‌توان گفت از اواخر دهه ۸۰ میلادی که واژه فمینیسم به تدریج در کشورهای اروپایی رواج پیدا کرد، به دنبال نقد تمامی اندیشه‌ها و تغییر ساختار اجتماعی ملت‌ها بود.

اصلی ترین خواسته‌های جریان اولیه فمینیسم برخورداری زنان از حقوق شهروندی از جمله حق مالکیت، حق طلاق، سرپرستی فرزند و حق رای بود. این جریان به تدریج و طی دهه‌های آتی از قالب اعطا حقوق برابر انسانی و شهروندی به زنان خارج و به سمت ایجاد یک ایدئولوژی با تفکر «اعمال همیشگی ظلم به زنان و تلاش برای رفع آن» حرکت کرد.

پیشینه ورود فمینیسم به ایران

حدود دوران مشروطه بود که موج فمینیسم کم کم به ایران نیز نفوذ کرد. اولین دلیل یا پیشینه شکل‌گیری این جریان در کشور، خواسته زنان مبنی بر گسترش نقش آنها در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی بود. این ایام که همزمان با اعمال برخی محدودیت‌ها برای زنان همراه بود، جریان‌های دفاع از حقوق زنان به دنبال گرفتن حق رای و حق تحصیل برای زنان بودند که تا حدودی نیز موفق شدند.

هرچند که مطالبات زنان در آن ایام به جای رنگ و بوی فمینیستی بیشتر جنبه ضد استبدادی داشت. پیش از شکل‌گیری انقلاب، جریان‌های دفاع از حقوق زنان برای برخورداری بانوان از برخی حقوق ابتدایی تلاش کردند هرچند که با شکل‌گیری انقلاب و ایجاد جمهوری اسلامی، بسیاری از حقوق زنان که عمدتاً اسلام نیز به آنها تاکید داشت، اجرا شد.

تضعیف نهاد خانواده، اصلی ترین هدف فمینیسم ایرانی

اما طی سال‌های اخیر اهداف و روند فمینیست‌ها در ایران متحول شده و خواست فمینیست های امروزی در داخل کشور به جای تلاش برای مطالبات زنان دچار تحول شده است. به طوری که امروزه انتقاد از نهاد خانواده به عنوان رویکرد اصلی این جریان محسوب می‌شود.

در واقع یکی از جهت‌های فکری فمینیست های فعال در کشور با وجود غیر یکسان بودن مواضع آنها در حوزه خانواده آن است که خانواده را محصور کردن نقش آفرینی اجتماعی زنان در قالب مادر و همسر می‌داند. به عقیده این افراد زنان باید از تعلق خود به خانواده بکاهند. حتی فمینیست های افراطی نقش خانه داری برای زن را همپای بردگی و بیگاری دانسته و ازدواج یا خانواده را منشا اصلی ظلم به زنان قلمداد می‌کنند.

بدین ترتیب، می‌توان پیامدها یا سر رشته‌های فمینیست مدرن یا امروزی در کشور را تضعیف نهاد خانواده، ایجاد الگوی نزاع میان زوجین با رواج این تفکر که تنها راه رهایی زنان از سلطه رهایی از هرگونه رابطه با مردان است، ترویج الگوهای غیراخلاقی در روابط جنسی و در نتیجه رواج تولد کودکان نامشروع دانست.

با وجود تلاش‌های فمینیسم‌های داخلی برای ترویج افکار و عقاید این جریان در کشور، گاه شاهد پراکندگی عقیده و حتی اختلاف شدید میان فعالان این جنبش هستیم. چراکه به عقیده بسیاری از کارشناسان، فمینیسم‌های فعلی را نمی‌توان مدافع حقوق زنان دانست چرا که آنها به دنبال تحقق مسائلی اند که اغلب آنها دغدغه زنان امروزی نیست.

جدال فعالین فمینیسم و کذب خواندن تفکرات فمینیستی

در واقع می‌توان گفت اغلب این افراد حتی هدف اصلی خود برای حمایت از جریان فمینیسم را نمی‌دانند و تنها به دنبال ایجاد هیاهویی در فضای مجازی و دیده شدن هستند.

به تازگی نیز دو نفر از مدعیان فمینیسم در فضای مجازی که به شدت برای کسب شهرت تلاش می‌کنند نیز به نزاع با یکدیگر پرداخته و فضای مجازی را به عرصه تاخت و تاز علیه همدیگر تبدیل کرده‌اند.

هرچند که این دو شخص در صفحات خود در فضای مجازی با عنوان فمینیسم اقدام به انتشار مطالبی به ظاهر حمایتی از زنان اما در باطن زمینه ساز برای فروپاشی نهاد خانواده می‌کنند، اما اختلاف آنها نشان می‌دهد که هیچکدام از آنها ایده‌های فکری با پشتوانه‌ای ندارند و همدیگر را فمینیست های قلابی می‌خوانند!

این در حالی است که با وجود اینکه مطالب منتشر شده در صفحات این دو نفر مضمون فمینیستی دارد و آنها نیز این مطلب را در حمایت از حقوق زنان می‌خوانند اما در جدال با یکدیگر مطالب انتشار یافته را کذب و دروغ می‌خوانند.

این موضوع که تنها یکی از مصادیق آن رسانه‌ای شده است، نشان می‌دهد که حتی مدعیان فمینیسم، خود نیز به افکار و عقاید این جریان اعتقاد ندارند.

اما ادعای حمایت از زنان و فمینیسم از سوی این مرد در فضای مجازی در حالی انجام می‌شود که طبق اذعان وی در صفحه شخصی‌اش، وی فردی ۳۱ ساله با مدرک تحصیلی مهندسی برق است. بر اساس این ادعا، وی به تنهایی زندگی می‌کند؛ اما نکته حائز اهمیت آن است که چگونه فردی مجرد که با جنس مخالف نیز در ارتباط نیست این چنین درباره مسائل پیرامون حقوق زنان اظهار نظر می‌کند.

اما به نظر می‌رسد جدال میان فمینیست های کشور و تلاش برای تخریب زیربنای تفکرات این جریان همچنان ادامه دارد. به طوری که چند روز پیش «ن. ا» یکی از زنان فمینیست ایرانی در صفحه شخصی خود مطلبی با محتوای «عادی نشان دادن برقراری رابطه جنسی زنان مجرد و متاهل با افراد متعدد» را منتشر و هشتگ «بدن من، انتخاب من» را در فضای مجازی به راه انداخت.

بلافاصله پس از این موضوع «م. ب» پسر مدعی فمینیست، مطلب منتشر شده در صفحه «ن. ا» را ترویج دهنده فحشا و هرزگی خوانده و از تمامی کاربران تقاضای مسدود کردن صفحه این فرد را کرد. مشاجره این دو مدعی فمینیسم جویای شهرت و انتشار آن در فضای مجازی، به طور ناخودآگاه بنیان تمام ادعاهای فمینیستی را نقض کرد.

گفتنی است «ن. ا» دختری ساکن خارج از کشور است که شناخت دقیقی از فضای اجتماعی و فرهنگی داخل کشور ندارد و تنها به تبع فضای مجازی در حال نقد فضای داخلی ایران و انتشار مطالبی برای تخریب چهره جامعه است.

جدال و هتاکی شدید مدعیان فمینیست در کشور حاکی از آن است که حتی اعضای این جریان هم بر سر ایده‌ها و تفکراتی که برای ترویج آن تلاش می‌کنند، اتفاق نظر نداشته و حتی عقیده‌های یکدیگر را قبول ندارند.

این مطالب منتشر شده در فضای مجازی که توسط خود این افراد نیز پخش شده است، نشان می‌دهد که پشت پرده افکار مروجان فمینیسم چیست به علاوه هنگامی که اعضا این جریان عقاید یکدیگر را نقض می‌کنند، پیروی کردن از جریانی که نه تنها هدف اصلی آن مشخص نیست بلکه حتی مروجان آن هم تفکرات یکدیگر را قبول ندارند، امری بی معنا و مفهوم خواهد بود.