به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «رازهای شبانه من» نوشته مهرداد مراد توسط نشر ماهین منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب چهارمین رمان و کتاب پلیسی ایننویسنده است که پیش از این، کتابهای «الفبای مرگ»، «قلبهای بیتپش» و «مرا به فردا برسان» را به بازار نشر عرضه کرده است.
«رازهای شبانه من» خلاف دیگر کتابهای مراد، یک تریلر روانشناختی را در بر میگیرد که یکی از زیرشاخههای ژانر جنایی است و معمولا بر حالتهای نامتعادل روحی_ روانی و شرایط هیجانی و احساسی کاراکترها تاکید دارد و بر جنبههای گوناگون روانی ذهن افراد تمرکز میکند. داستانهای تریلر روانشناسانه، غالبا از زاویه دید و یا نقطه نظر فردی که دارای اضطراب و تنش روانی است، بیان میشوند و مفاهیم ذهنی نابهنجار آنها را به نمایش میگذارتد. در روایت اینگونه داستانها گاهی از دو راوی و حتی بیشتر استفاده میشود.
تریلرهای روانشناختی نیمه تاریک انسان ها را هویدا میکنند. چنینداستانهایی نهفقط با ذهن قهرمان داستان، بلکه با ذهن مخاطب نیز بازی میکنند. مهرداد مراد همانطور که درباره رمان «الفبای مرگ» گفته بود، با توجه به تعداد کم جنایینویسان ایرانی و عدم تخصص در نگارش یک زیرشاخه اصلی، دست بازی برای تجربه در سبکهای مختلف ژانر جنایی داشته و این بار کوشیده تا بازیهای ذهنی تریلر روانشناختی را امتحان کند. ژانر تریلر روانشناختی در بیشتر مواقع از عناصر رعب، شوک و تروما هم بهره میبرد. ترس و اضطراب ناشی از تجربه قهرمانان میتواند تنشهای روانی را به سویههایی غیرقابل پیشبینی هدایت کند و باعث غافلگیری خواننده شود.
آنطور که ایننویسنده به خبرنگار مهر میگوید ژانر داستانی تریلر روانشناختی، از عناصر معما، عشق و جنایت بهره میگیرد و در اغلب موارد، قهرمان قصه از بیماری اضطراب، چند شخصیتی، برونهراسی و پارانویا رنج میبرد. این ژانر با ایجاد عدم قطعیت، انگیزه و صداقت قهرمان را زیر سوال برده و ایجاد تعلیق و دلهره میکند. در واقع تنش و تعلیق جزو خصیصههای اصلی تریلرهای روانشناختی به حساب میآیند. این تعلیق به قول مراد، باعث میشود خواننده تا پایان داستان میخکوب باشد.
داستان تریلر «رازهای شبانه من» درباره زنی است که ناگهان در یک پیادهروی پر ازدحام به خود آمده و نمیداند چرا دچار فراموشی شده است. در نتیجه خواننده کتاب طی یک سفر بلند، بهطور مرتب با این سوال که چه فاجعهای برای او رخ داده و پاسخی مبهم روبروست. قهرمان داستان «رازهای شبانه من» در پی کشف هویت خود و گذشته اسرارآمیزش با ماجراهای عجیبی روبرو میشود که هر کدام از آنها به جای گرهگشایی، بر تعلیق و معما میافزایند و خواننده را بین مرز واقعیت و رویا معلق نگه میدارند.
در کتاب پیشرو، رویایی مقابل چشم مخاطب قرار میگیرد که هرچه بیشتر به کابوس شبیه میشود و فصل به فصل، شوکهای هم به قهرمان داستان و خواننده وارد میکند...
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
قتل! بالاخره کارم به اینجا کشید. آیا قتل عاقبت همه عشقهای نامتعارف است؟ گناه من چه بود، غیر از دوست داشتن مردی که این همه با من تفاوت سنی داشت؟ نمیدانم این دو چطور و کجا با هم آشنا شده بودند؛ اما اگر دریا را از سر راه برمیداشتم، این بار چهارچشمی از ارشیا مراقبت میکردم. فقط باید طوری نقشه میکشیدم و اجرا میکردم که پلیس نتواند کوچکترین بویی ببرد.
چیزی به اعلام نتایج امتحانات کنکور نمانده بود. نهایتا یک هفته. یک هفته هم برای سفر به تهران و اسمنویسی در دانشگاه وقت لازم بود. در این مدت باید نقشه خود را عملی میکردم. کوشیدم تا با تمرکز بر ذهنم همه نقاط رفتوآمد دریا را مقابل چشمانم به تصویر بکشم.
صبح به مدرسه میرفت. بعدازظهر چه؟ راستی او برای ملاقات با ارشیا چه بهانهای میآورد؟ شاید کلاس تقویتی، شاید هم رفتن به خانه دوست به بهانه درس خواندن. نقشه قتل باید هنگامی اتفاق میافتاد که ارشیا در تهران باشد و پلیس نتواند او را متهم کند. خود من هم بایستی محل معینی را برای زمان قتل انتخاب میکردم تا بتوانم شاهدی بتراشم برای بیگناهیام. به طور قطع، پلیس بعد از مرگ دریا رد تلفنهای او را میگرفت و به ارشیا و بعد هم به من میرسید.
باید طوری وانمود میکردم تا قتل دریا در اثر مقاومت در مقابل زورگیری توجیه شود؛ اما کجا؟ به نظرم کوچههای محل سکونت این دختر، خیلی استراتژیک بود. غروب در تاریک و روشن کوچههای خلوت. اگر در غیاب ارشیا از خانه بیرون نیاید، چه؟
امکان ندارد. بعد از این همه گردشهای عصرانه، حتما بهانهای برای خروج پیدا میکرد. اول باید یک بار دیگر او را تا خانه تعقیب میکردم و همه کوچهها را برای اجرای نقشه، از نظر میگذراندم. برای همین، دوباره سر قرار منتظر ماندم تا آنها برسند و دریا پیاده شود. در تمام این مدت، حتی یک بار هم نشد تا محل پیاده و سوار شدن تغییر کند. این دو واقعا جوان و خام بودند.
این کتاب با ۲۷۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.