رمان «باران‌زاد» نشان می‌دهد با وجود زیر آب رفتن جهان عده‌ای همچنان سر قدرت و ثروت با یکدیگر رقابت می‌کنند و موقعیتی کمابیش مشابه امروز دنیا را از لحاظ اقتصادی و شاید سیاسی ایجاد می‌کنند.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: رمان «باران‌زاد» نوشته ضحی کاظمی یک‌ماه پیش توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد. «باران‌زاد»، هشتمین رمان ضحی کاظمی است که پیش از این، آثاری در ژانرهای علمی‌تخیلی و فانتزی، نوشته و منتشر کرده است. رمان علمی‌تخیلی «کاج‌زدگی» این‌نویسنده در جایزه نوفه (بهترین رمان ادبیات گمانه‌زن) تقدیر شد. «خاک آدم‌پوش»، مجموعه‌ سه‌جلدی «دنیای آدم‌نباتی‌ها»، «سال درخت» و «اینجا کسی مرده؟» دیگر آثار منتشر شده‌ کاظمی در حوزه ادبیات گمانه‌زن هستند.

«باران‌زاد» یک داستان علمی‌تخیلی و پساآخرالزمانی است که آینده‌ای دور را به تصویر می‌کشد. در آغاز قصه، سلسله‌ای از بلایای طبیعی، خشکی‌های کره زمین را در آب غرق کرده و انسان‌هایی که از فاجعه آخرالزمانی «مه بزرگ» جان سالم به در برده‌اند، روی کشتی‌ها و جزیره‌های سر از آب بیرون آورده با قوانین اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برساخته از آیین‌ و اعتقادات جهان جدید، زندگی می‌کنند. اما آیین سیاسی دنیای پس از آب، برایشان غیر از مصیبت چیزی به همراه ندارد و آن‌ها را به سمت جنگی ناخواسته و بی‌پایه و اساس سوق می‌دهد.

رمان «باران‌زاد» علاوه بر این‌که قرار است طی ماه‌های آینده توسط یک ناشر انگلیسی در لندن چاپ شود، روز پنجشنبه ۷ شهریور در خانه وارطان رونمایی شد.

هانیه مهر مطلق مترجم و پژوهشگر که بازگردانی تعدادی از نوشته‌های یوجین اونیل را در کارنامه دارد، یادداشتی درباره «باران‌زاد» و در بررسی اجمالی این‌کتاب نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

در ادامه این یادداشت را می‌خوانیم:

باران‌زاد از همان ابتدای داستان خواننده را درگیر سوالات متعدد کرده و قدم به قدم شوک‌هایی زیرپوستی به او وارد می‌کند. آن‌چه داستان رمان را گیرا و تجربه خواندنش را خوب می‌سازد و بر سرعت خواندن آن می‌افزاید، زمان روایت قصه است که چون بیشتر قسمت‌ها از زمان حال بیان شده، خواننده را همانند یک دوربین پشت سر شخصیت‌ها روانه سیر داستان، کنش‌ها و رویدادهایش می‌کند؛ مثل یک فیلم ماجراجویی و اکشن.

توصیف فضاها و صحنه‌ها دقیق و موشکافانه است که حس تجربه حضور در فضای داستان را به خواننده القا می‌کند. به عنوان مثال می‌توان تجسم و حس کرد که شخصیت تیراد چگونه سعی در بیرون آوردن میخ از «لای شیار الوارهای چوبی کف کابین» دارد (صفحه ۱۰۲ نسخه فیدیبو). با این‌که فضاسازی و توصیفات خوب انجام شده، گاهی دانای کل بیش از حدِ تحمل یک خواننده کم صبر به بیان درگیری‌های ذهنی شخصیت‌ها می‌پردازد. همین امر ممکن است گاهی یک خوانندهی کم‌طاقت را به سمت پریدن از روی پاراگراف‌ها وسوسه کند.

به نظر می‌رسد با توجه به ارجاعاتی که در متن وجود دارد، می‌توان ارتباط‌های بینامتنی مختلفی در رمان پیدا کرد. از ماجراهای تاریخی کشتی نوح و اصحاب کهف گرفته تا برخی از رویدادهای موجود در داستان‌های بخشنده اثر لوئیس لوری، فارنهایت ٤٥١ اثر ری بردبری و انیمیشن ماهی بزرگ و بگونیا ساخته لیانگ ژان. اما نکته این‌جاست که «باران‌زاد» به بازنمایی این موضوع پرداخته که اگر کل زمین با تمامی شهرها و کشورهایش زیر آب غرق شوند، فقط بعضی‌ها با کمک کشتی‌های نوح‌وارِشان نجات پیدا کنند و ۳۰۰ سال نیز از آن بگذرد، بازهم عده‌ای از انسان‌ها در همان شرایط جدید، سر قدرت و ثروت با یکدیگر به رقابت و نزاع می‌پردازند و موقعیتی کمابیش مشابه با جامعه امروز را از لحاظ اقتصادی و شاید سیاسی ایجاد خواهند کرد.

سخن آخر این است که این رمان پساآخرالزمانی را می‌توان از دیدگاه مارکسیسم و مطابق با نظریه گفتمان لاکلائو و موف مطالعه کرد که پرداختن به آن، مطلب دیگری می‌طلبد.