خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ در تئاتر ایران یکی از مباحثی که همیشه بهعنوان یک چالش مطرح بوده و نقطه نظرات متفاوتی درباره آن وجود دارد، وجود گونهای بهعنوان «تئاتر دینی» در میان گونههای مختلف تئاتری است.
برخی معتقدند که تئاتر به ذات دینی است و نمیتوان گونهای به عنوان تئاتر دینی را در آن بازتعریف کرد. این گروه معتقدند از آنجا که تئاتر برآمده از آیین است، ذاتی دینی دارد. در مقابل برخی کارشناسان و هنرمندان نیز معتقدند که گونه تئاتر دینی، یکی از گونههای مختلف تئاتری است که نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد.
نقطهنظر این ۲ گروه از هنرمندان و کارشناسان تئاتر هیچگاه با هم یکسان نمیشود و در این بین پژوهشگران مختلفی که در این خصوص به پژوهش پرداختهاند در طی تحقیقات خود به نکاتی در این زمینه اشاره کردهاند.
شاید شناخت از آیین بتواند در این زمینه راهگشا باشد. در معنا واژه «آیین» به معنای عادت، رسم و سنت است؛ عادت دلالت بر ویژگی تکرار مداوم آیین در طول روزها، ماهها و سالها یا مقاطع خاص زمانی دارد. در فرهنگ دهخدا نیز آیین به سیرت، رسم، عرف، طبع و عادت معنا شده است. در تعریف کلی آیین چنین آمده است: «آیین کاری نمادین، متعارف و مرسوم است که در جوامع انسانی برای بهره گرفتن از نیروهای فراطبیعی انجام میشود.»
در بخش دیگری از تعریف آیین نیز به این موضوع اشاره شده که «رهبری و اجرای آیینها میتواند به دست افراد خاص آن جامعه انجام شود یا افراد عادی نیز آن را انجام دهند. همچنین ممکن است آیینها بهطور آشکار یا در خفا انجام شوند.» در ایران باستان و همچنین با گرویدن ایرانیان به دین اسلام، آیینهای متعددی در جغرافیای کشور برگزار شده و میشود.
درباره تأثیرگذاری آیینها بر «هنر نمایش» در ایران و اینکه تئاتر به ذات، دینی است یا اینکه تئاتر دینی تحت تأثیر آیینها و مراسمهای مذهبی، شکل گرفته است و همچنین روندی که تعزیه در ایران داشته است، گفتگویی را با دکتر احمد جولایی تدارک دیدیم.
احمد جولایی متولد ۱۳۳۵ در شهر بوشهر دارای مدرک کارشناسی ادبیات نمایشی و کارشناسی ارشد بازیگری و کارگردانی از دانشگاه تهران و مدرک دکترای پژوهش هنر از دانشگاه مسلمانان هند است. وی همچنین در زمینه زبانشناسی در انستیتوی رودکی در تاجیکستان تحصیل کرده است. جولایی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد بوشهر و مؤسس رشته نمایش در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد این دانشگاه نیز است. وی در حال حاضر مدرس تعزیه در دانشگاه هنر و معماری است.
نگارش کتابهایی از جمله «ارزش ادبی نسخ تعزیه ایرانی»، «جربزههای نمایشی شاهنامه»، «قابلیتهای دراماتیک متون کهن ادب فارسی»، «نمایش معاصر عرب» و ترجمه ۶ نمایشنامه از الکساندر شیروانزاده نمایشنامهنویس شهیر ارمنستان در کارنامه تألیف و ترجمه جولایی ثبت شده است. وی همچنین در دانشگاههای مختلف ایران و همچنین کشورهای هند و تاجیکستان به سخنرانی و ارائه پژوهش در زمینه آیین، نمایشهای آیینی ایرانی، نقالی و تعزیه پرداخته است.
در ذیل بخش اول سخنان دکتر احمد جولایی در زمینه آیین و تأثیرگذاری آن بر تئاتر آمده است.
سوگ و سوگواره مختص ما نیست
این پژوهشگر با سابقه عرصه تئاتر ایران معتقد است که سوگ، سوگواره، مرثیه، رثا، تاریخ قتلنویسی و مقتل فقط خاص ما نیست و در جهان همه تقریباً همین خصیصه را دارند.
وی در این باره توضیح داد: انسان همیشه در مقابل از دست دادن فردی یا چیزی افسوس میخورد و برای پاسداشت، حرمت و نکوداشتش، اقداماتی میکند نظیر برگزاری مراسم، آیین یا ایجاد یک تقویم تاریخی که به سالگرد یا سالگشت و یا گاهشمار این موضوع مربوط میشود.
به گفته احمد جولایی بزرگترین گاهشمار هزارهگرایی که در جهان وجود دارد، متعلق به زرتشتیان ایرانی است که جهان را به دوره ۱۲ هزار ساله تقسیم و اشاره میکند که در هر دوره چه اتفاقاتی رخ میدهد.
وی با بیان اینکه در اروپا گاهشماری را بر اساس همین هزارهگرایی تدوین میکنند، به کتاب «زمینه فرهنگ مردم» اثر جلال ستاری اشاره کرد و گفت: در کتاب «زمینه فرهنگ مردم» دکتر جلال ستاری روی همین موضوع هزارهگرایی بحث میکند و میگوید این هزارهگرایی خصیصه سهگانهای دارد؛ اولاً جهانی است که انسانهای ماورایی و غیرماورایی را پوشش میدهد اما موضوع و حادثه این جهانی است، خواه «سوشیانت» زرتشتی باشد، «مسیح» در تفکر مسیحیت باشد یا حضرت مهدی (عج) در نگاه شیعیان. دومین خصیصه هزارهگرایی، شمول عام بودن آن است، این شمول عام بودن خیلی مهم است. همه احزاب، تفکرات قومی، باور و دینی ادعای جهانوطنی دارند. در اسلام آمده است که هیچ کسی در هیچ کجای دنیا حق خواندن اذان، نماز و قرآن به صورت ترجمه را ندارد، بلکه باید عین عبارت را بخواند. در اسلام تفسیر و تأویل و ترجمه آزاد است ولی تأکید بر درست خواندن عبارت وجود دارد، در سایر دینها هم اینگونه است و شمول عام دارند و مختص یک گروه و طرفداران خاص نیستند.
جولایی در ادامه سخنان خود درباره سومین خصیصه ذکر شده برای هزارهگرایی در کتاب «زمینه فرهنگ مردم»، افزود: خصیصه سوم خارقالعاده بودن موضوع است به این مفهوم که شکل عادی ندارد، یعنی شبیه اعجاز و معجزه است. تبدیل شدن چوب به اژدها، درمان بیماری جزام با لمس کردن، دونیم کردن ماه و یا آوردن کتابی که نوشتن مشابهاش امکانپذیر نباشد؛ همه اینها شباهتش به اعجاز بیشتر است.
«تئاتر» از دل آیین بیرون آمده است؟
این پژوهشگر تئاتر که در زمینه شکلگیری آیین در کشورهای مختلف از جمله کشورهای اسلامی پژوهشهای متعددی داشته است، اظهار کرد: تمامی تصاویر و نقاشیهای مندرج در غارها در نقاط مختلف دنیا که در سیر حرکات انسانها از دوران پارینهسنگی و نوسنگی شکل گرفتهاند، میتوانند نمادهایی آیینی، مناسکی و مذهبی باشند که برای پاسداشت و نکوداشت این محراب نقاشی شده، انتخاب شدهاند. وقتی به این نکات توجه میکنیم به آیین و مناسک میرسیم.
کسانی همچون براکت، همیلتون و بزرگان دیگری که تاریخ تئاتر را نوشتهاند معتقدند که تئاتر از دل آیین بیرون آمده است، یعنی آیینی که قابلیت تکرار داشته است و وقتی قابلیت تکرار دارد با معنی تئاتر همخوانی پیدا میکند وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه تئاتر از دل آیین برآمده است یا نه، یادآور شد: کسانی همچون براکت، همیلتون و بزرگان دیگری که تاریخ تئاتر را نوشتهاند، معتقدند که تئاتر از دل آیین بیرون آمده است، یعنی آیینی که قابلیت تکرار داشته است و وقتی قابلیت تکرار دارد با معنی تئاتر همخوانی پیدا میکند؛ حادثهای که قبلاً اتفاق افتاده است و ما آن را بازسازی میکنیم و هر بازسازی متفاوت است با حادثهای که میتواند اتفاق بیفتد. همین چرخه تکرارشوندگی آیین، اولین پایه نمایش را خلق میکند، ابداعی و مجازی بودناش؛ خیام هزار سال پیش این موضوع را فهمید و گفت «ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز / از روی حقیقتی نه از روی مجاز.»
جولایی در ادامه تأکید کرد: آیین در پیدایش و خلقت تئاتر بسیار تأثیرگذار است، به عبارت سادهتر اگر بگوییم تئاتر ریشه در آیین دارد، میتواند در ذات دینی باشد. البته یک تعریف عام از تئاتر داریم و یک تعریف خاص. تئاتر خاص با مناسبت فرهنگی و تکنیکی اتفاق میافتد. در تئاتر عام اولین حرکتهای بشر تئاتری بوده زیرا از بیان بدن استفاده میشده است.
وی درباره تفاوتهایی که میتواند میان آیین و مذهب مدنظر قرار بگیرد، توضیح داد: تفکر ایدئولوژیک به معنی دستورالعملی است که در یک جغرافیا یا چند جغرافیا، برای یک گروه خاص نوشته یا نانوشته باشد. هر دینی دارای یکسری ضوابط است که بخشی از آن امر و بخشی از آن نهی است اما در آیین چنین چیزی وجود ندارد. آیین به چیزی گفته میشود که بشر در دوره آنیمیسم فهمیده است؛ یعنی بین اعمالی که انجام میدهد و نتیجهای که حاصل میشود رابطهای برقرار میشود. وقتی این رابطه برقرار شد اگر تکرارشوندگی داشته باشد به مراتب بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و آن آیین تکرار میشود.
اولین آیینها چگونه شکل گرفتند؟
این مدرس با سابقه تئاتر درباره زمان شکلگیری آیینها یادآور شد: بشر بعد از دوران مالکیت برای حفظ حدود منافع شخصی، گروهی و قومی دست به اعمالی زد و از جمله آیین را خلق کرد؛ به عنوان مثال برای بارش باران و جلوگیری از خشکسالی قربانی کرد. در نقاط جغرافیایی که وابستگی و حساسیت نسبت به آب و باران بیشتر است، تکرارشوندگی آیینها نیز بیشتر است.
جولایی در خصوص آیینهای شکل گرفته در ایران که به آب و بارندگی مربوط میشوند، به ذکر مثالی پرداخت و گفت: ما در جنوب ایران تقویم دریایی داریم، آغاز عید و بهار دریایی در جنوب ایران متفاوت با تقویم جلالی یا گاهشماری است که خیام تنظیم کرده است. روز عید دریا هیچ صیادی ماهیگیری نمیکند و اجازه آزادی و زاد و ولد به ماهیها میدهند. نمونههایی داریم که در این مراسم روی در ورودی خانهها علامتگذاری میکنند، به دریا میروند و حیوانات را شستشو میکنند، خیلی از ظروف قدیمی را شکسته و به دریا میریزند نظیر آیین کلوخاندازان در ایران مرکزی.
آدمهای بزرگ هستند که سوژه آیین و مناسک دینی میشوند زیرا قصد بر این است که تکثر پیدا کنند. قاعده برگزاری یکی دیگر از نکات ویژه تئاتر دینی است، برگزاری آیینها و مناسک دینی بخشی از وظایف یا به عبارتی بخشی از حقوق روحانیون بوده است وی در ادامه با بیان این نکته که دین و مذهب هم میتوانند به عنوان پایه تئاتر قرار بگیرند، اظهار کرد: همان قواعد دستوری، حکم میکند که ما باید به چه چیزی پایبند باشیم و به چه چیزی نباشیم. توفیق الحکیم نویسنده و نمایشنامهنویس مطرح مصری نمونه خوبی برای این موضوع است، وی نمایشنامه بسیار خوبی با عنوان «اصحاب کهف» بر اساس قصص قرآنی نوشته است. نمونههای دیگر هم تعزیههای ایرانی است.
این مدرس تعزیه معتقد است که تعزیههای مختلفی در سراسر دنیا داشته و داریم که نمونه ایرانی آن در دوره زرتشتیگری و مراسم سوگ سیاووشان وجود داشت.
آدمهای بزرگ سوژه آیین و مناسک میشوند
جولایی درباره سوژه مهم آیینها و آیینهای مذهبی و نحوه برگزاری آنها، تأکید کرد: آدمهای بزرگ هستند که سوژه آیین و مناسک دینی میشوند زیرا قصد بر این است که تکثر پیدا کنند. قاعده برگزاری یکی دیگر از نکات ویژه تئاتر دینی است. برگزاری آیینها و مناسک دینی بخشی از وظایف یا به عبارتی بخشی از حقوق روحانیون بوده است. در اغلب جاها برای اصالت و دقتگذاری صحیح مناسک و آیینهای دینی، این حقوق را به اهلش که همان روحانیون بودند، واگذار میکردند. در گذشتهها روحانیون سالی یک روز در شهر آیین مذهبی را برگزار میکردند. روحانیون که با قوانین و جزییات دینی بیشتر آشنا بودند، امکان برگزاری آیین و مناسک دینی و مذهبی را بهعنوان یک امتیاز برای خود میدانستند مانند مناسک حج.
وی در ادامه سخنان خود به استفاده کلیسا از آیین و نمایش در قرون وسطی اشاره کرد و توضیح داد: در تمام دوران قرون وسطی، کلیسا گروههایی را انتخاب میکرد که بخشی از اجزای کلیسایی بودند و وظایف این گروهها ظاهر کردن عناصر مربوط به عیسی مسیح بود. بعد از مدتی این گروهها خیر و شر را هم وارد صحنه کردند ولی وقتی شرایط کلیسا عوض شد، گروههای هنری اخراج شدند. برخی از این گروههای اخراجی که تکنیک صحنه را بلد بودند در بیرون از کلیسا انرژی خود را رها کردند و به لحاظ انتخاب سوژه آزاد شدند و آثارشان انسان محور شد. بعدها رنسانس اتفاق افتاد و انسان محوریت پیدا کرد.
این پژوهشگر تعزیه تصریح کرد: تعزیه و نمایشهای آیینی به طور عام در اکثر شرایط به دلیل نداشتن استقلال، به تئاتر تبدیل نمیشوند، البته ممکن است در فرم این اتفاق بیفتد ولی موضوع نمیتواند تغییر کند.
تحول «تعزیه» در ایران متوقف شد؟
جولایی درباره اینکه چرا روند تحول در تعزیه ایران شکل نگرفت، یادآور شد: در دورهای اتفاقاتی در جهت تحول در تعزیه رخ داد. ما نسخهای داریم با عنوان «شاه شهید» که مجلس ترور ناصرالدین شاه است. در قرون وسطی گروههایی که به لحاظ سوژه، آزادی عمل پیدا کرده بودند، انتخاب سوژه برایشان راحتتر شد.
تنها جایی که در آن نسخهنویسی تعزیه چه در دوره احمدشاه که نسخهنویسی پراکنده شده بود و چه در دوره ممنوعیت تعزیه توسط رضا شاه متوقف نشده بود، میناب است. دلیل این اتفاق یا به دلیل فاصله زیاد با دولت مرکزی یا موافقت عوامل دولتی آن منطقه با تعزیه بوده است و یا زورشان به مردم نرسیده بود در ایران این اتفاق نیفتاد، زیرا به لحاظ مالی و کمیتی تعزیه پشتیبانان خود را از دست داد. زمانی ناصرالدین شاه حامی تعزیه بود و برای آن هزینه میکرد. بعد از او آقاسی اعتقادی به تعزیه نداشت. ولی برای حفظ وجهه مردمی خود از آن حمایت میکرد. مظفرالدین شاه با امضای مشروطیت اساس و ارکان قدرت مرکزی را دچار چالش میکند، محمدعلی شاه مجلس و همه تشکیلات را به توپ میبندد و به سفارت روسیه پناهنده میشود. احمدشاه هم کارهای نیست.
وی در ادامه سخنان خود به تأثیر حمایت نکردن از تعزیه در دوره قاجار بر نسخهنویسی تعزیه پرداخت و گفت: در این دوران ظاهراً روند نسخهنویسی تعزیه در ایران متوقف میشود ولی بر اساس تحقیقات و پژوهشی که در میناب داشتم، متوجه شدم تنها جایی که در آن نسخهنویسی تعزیه چه در دوره احمدشاه که نسخهنویسی پراکنده شده بود و چه در دوره ممنوعیت تعزیه توسط رضا شاه متوقف نشده بود، میناب است. دلیل این اتفاق یا به دلیل فاصله زیاد با دولت مرکزی یا موافقت عوامل دولتی آن منطقه با تعزیه بوده است و یا زورشان به مردم نرسیده بود.
این مدرس تئاتر در بخش دیگری از سخنان خود به حضور یک نظریهپرداز ایرانی در حوزه تئاتر و شبیهخوانی اشاره کرد و گفت: در دوره دیالمه، فردی به نام زمخشری که هم مرثیهنویس و هم مفتی بود را داریم که نزدیک به ۱۲۰۰ سال قبل از مارتین اسلین (نظریهپرداز تئاتر)، نظریه میداد. زمخشری به عنوان یک مفتی دینی، حکم میدهد که اگر کسی خود را شبیه دیگری سازد که امر بر دیگری مشتبه شود، او در زمره همان شبیه است. شاید به خاطر همین موضوع است که در برخی مناطق جنوب ایران به کسی که شمرخوان است میگویند اگر تا کمتر از ۴۰ روز بعد از این کار بمیرد، به همان روح شمر گرفتار میشود.
جولایی در پایان بخش اول نشست خود در خبرگزاری مهر درباره شکل دیالوگنویسی در نسخههای تعزیه یادآور شد: در بیشترین نسخههای تعزیه دیالوگ نویسی با زبان حال است که در مقتلها زیاد استفاده میشود؛ یعنی به عنوان مثال میگویند زبان حال حضرت زینب (س) این بوده است و نمیگویند که حضرت زینب (س) این حرفها را گفتهاند. این زبان حال را ما به عنوان دیالوگ استفاده میکنیم.
ادامه دارد...