خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: ژانر معمایی و پلیسی، یکی از ژانرهای محبوب در میان آثار نمایشی است و هرچقدر داستان این سریالها با مسائل روز جامعه بیشتر پیوند بخورند و معماهای پیچیدهتر و روابط چند لایهتری داشته باشند، مخاطب حظ بیشتری از همراهی با آن میبرد و بیشتر کنجکاو میشود به تماشای قسمتهای بعدی این آثار بنشیند.
تجربه هم نشان داده است که اگرچه همیشه در ساخت سریالهای پلیسی و معمایی به لحاظ پروداکشن، روابط معمایی و فرم و محتوا چند گام از استانداردهای روز دنیا عقب هستیم اما آثار شاخصی طی همین سالها ساخته شده که در ذهن و خاطره مخاطب باقی مانده است. طی چند سال اخیر تلاشی هم صورت گرفته است تا این حوزه به یک روایت صرفا پلیسی و اکشن محدود نمانیم و در سوژه سراغ معضلات اجتماعی هم برویم.
گاهی هم این سریالها وارد فازهای امنیتی شدهاند و به بررسی مسائل کلانتر هم پرداختهاند. با این حال معدود سریالهایی بودهاند که توانستهاند در ژانر امنیتی، ساختار موفقی داشته باشند و همزمان با رعایت ملاحظات، مخاطب را هم با خود جذب کنند. «ترور خاموش» یکی از آثار معدود تلویزیونی است که اگرچه تنها سه قسمت از آن پخش شده اما از همین ابتدا مخاطب را به خود جذب کرده و بهعنوان شاهدمثال اولین قسمت آن حدود ۲۳ هزار بار از سامانه تلوبیون دیده شده است. استقبالی که البته ثبات و مهمتر از آن سیر صعودی آن بهشدت مشروط به حفظ استانداردهای همین چند قسمت ابتدایی، در قسمتهای آتی مجموعه است.
«ترور خاموش» به کارگردانی احمد معظمی ساخته شده است و ابوالفضل صفری تهیه کنندگی آن را بر عهده دارد. در این گزارش به مرور ویژگیهایی پرداختهایم که باعث شده این سریال چند پله فراتر از سطح دیگر سریالهای مرتبط با پروندههای قاچاق و معضلات اجتماعی و حتی پروندههای امنیتی قرار بگیرد.
مواد مخدر؛ بهدنبال ردپای مافیا
سوژه اصلی سریال «ترور خاموش» که در ابتدای ساخت با عنوان «مرگ خاموش» کلید خورد، مواد مخدر است؛ یک سوژه بهظاهر کلیشهای اما این سریال نگاهی کلانتر از سریالهای معمول تلویزیون به مواد مخدر دارد و از جنبه بینالمللی و مافیایی به این موضوع میپردازد.
تلویزیون در همه این سالها به نوعی سوژه مواد مخدر و اعتیاد را در آثار نمایشی و غیرنمایشی خود گنجانده و کم نبودهاند سریالهایی که به این معضل پرداختهاند. اینکه این سریالها چقدر موفق و تاثیرگذار بودهاند بحث دیگری است که در اینجا نمیگنجد اما پرداخت سطحی به اعتیاد گاه باعث شده تلنگر و شوکآوری لازم را دیگر برای مخاطب نداشته باشد و تا حد یک آسیب اجتماعی ساده و نه خانمانسوز نزول پیدا کند.
رویکرد غیرکلیشهای «ترور خاموش» را اما همان ابتدا و از متن ابتدایی سریال میتوان دریافت که از پدیدهای با نام «نارکو تروریسم» پرده میبردارد. نارکو تروریسم به اقدامات تروریستی گفته میشود که از سوی سوداگران موادمخدر به کار گرفته میشود و گاه بیشتر از اینکه جنبه اقتصادی داشته باشد از جنبههای سیاسی و قدرت قابل تحلیل است.
آنطور که گفته شده است این سریال هم براساس پروندههایی واقعی ساخته شده است و حداقلی ترین نتیجه چنین اتفاقی این است که سریال از یک منطق باورپذیر و انسجام روایتی برخوردار خواهد بود تا اینکه مخاطب در طول قصه و یا در پایان بندی با شوک تخیلی بودن بیش از حد درام مواجه شود.
حلقهای که سازندگان سریال را تشکیل داد
قبل از هر چیز باید به تیم اصلی سریال در نگارش و ساخت آن اشاره کرد. هومان فاضل و حسین ترابنژاد نویسندگان این سریال هستند و مرتضی اصفهانی به عنوان مشاور پروژه معرفی شده است. هومان فاضل پیش از این در ساخت «سارق روح» نیز ابوالفضل صفری تهیهکننده و احمد معظمی کارگردان سریال را همراهی کرده بود.
آن سریال هم به پروندههای امنیتی میپرداخت و از ویژگیهای مهم آن پرداختن به سوژهای مهم و مغفول در تلویزیون بود که اتفاقا بخشی از جامعه چه مردم عوام و چه تحصیلکرده در کلان شهرهایی مثل تهران بیشتر درگیر آن بوده است؛ چالش مواجهه با عرفانهای کاذب و فرقههای انحرافی که معمولا بخش سطحی و کلیشهای آن در تلویزیون دیده شده است اما در این سریال که براساس پروندههای واقعی ساخته شده بود پرداختی واقعی تر و کارشناسانه تر داشت.
حضور مرتضی اصفهانی در پروژهها اولاً توانسته به واقعیتر شدن فیلم و سریالها و دراماتیزه کردن رویدادهای حساس امنیتی و اطلاعاتی منجر شود و دوماً به اصل تولید این پروژهها کمک کرده است. به ویژه که برخی از این آثار سالها به دلیل نبود مشاوران حرفهای در کشوها خاک خوردهاند تا تصویب شوند و مجوز ساخت دریافت کنندهومان فاضل غیر از سریالهای «ترور خاموش» و «سارق روح» نویسندگی مجموعه «آسمان من» را هم در کارنامه خود دارد که کل قصههای آن در هواپیما میگذشت و به امنیت پرواز مربوط میشد.
حسین ترابنژاد نیز نویسنده بسیاری از سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی با سوژههای مختلف بوده است. او در تلویزیون نویسندگی سریالهایی مثل «شرایط خاص»، «فوق سری»، «شوق پرواز»، «پرده نشین» و... را بر عهده داشته است. ترابنژاد در سالهای اخیر در نگارش پروژههای مهم سینمایی درباره منافقین همکاری داشته است که از جمله آنها «سیانور» است همچنین او یکی از نویسندگان فیلم «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان است که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد.
ترابنژاد این روزها نیز درگیر نگارش سریالی با موضوع منافقین در تلویزیون است که به گفته خودش از حساسیت بالایی است. این سریال که باز هم قرار است به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری ساخته شود «جنگل سرخ» نام دارد و به ماجرای حضور منافقین در دهه ۶۰ در شمال کشور میپردازد که البته در این سریال نیز مرتضی اصفهانی او را همراهی میکند.
شاید در این حلقه مهمترین، بیشترین و پررنگترین سهم را بتوان برای مرتضی اصفهانی قائل شد؛ مرد در سایهای که در این سالها بیشترین همراهی را به لحاظ مشاوره برای ساخت پروژههای امنیتی، جاسوسی و اطلاعاتی در سنیما و تلویزیون داشته است و جز دو یا سه مصاحبه که به فراخور تولیدات مهم سینمایی او صورت گرفته، گفتگویی از او منتشر نشده است.
فعالیت اصفهانی در سینما پیشینه زیادی دارد و آنطور که خودش گفته است به فیلم «ضیافت» مسعود کیمیایی میرسد در سالهای اخیر نیز مشاورههایش، ساخت پروژههای حساسی چون «ماجرای نیمروز» و «شبی که ماه کامل شد» را محقق کرده است.
شاید بتوان گفت حضور وی در پروژهها اولا توانسته به واقعیتر شدن فیلم و سریالها و دراماتیزه کردن رویدادهای حساس امنیتی و اطلاعاتی منجر شود و دوما به اصل تولید این پروژهها کمک کرده است. به ویژه که برخی از این فیلم و سریالها سالها توسط نویسندگان و کارگردانان به دلیل نبود مشاوران حرفهای در کشوها خاک خوردهاند تا تصویب شوند و مجوز ساخت دریافت کنند. حضور اصفهانی از یک جهت دیگر نیز اهمیت دارد که اکثر این آثار از محافظه کاریهای معمول در پروژههای نمایشیِ مرتبط با مسائل امنیتی و استراتژیک به دور بودهاند و اتفاقا توفیقاتی را هم کسب کرده اند.
یک شروع طلایی در میان سریال ها
جدای از تیتراژ سریال که با فضاسازی از تصاویر مختلف، مخاطب را برای تماشای قصهای غیرمعمولی آماده میکند شروع قسمت اول سریال «ترور خاموش» در نوع خود تکان دهنده بود. اولین پلان از قسمت اول این سریال با صحنهای از یک عروسی آغاز شد، یک عروسی در اتاقکی محقر و فقیرانه با دامادی حدود ۵۰ ساله که وقتی تور عروس بالا رفت در کنار این داماد کودکی حدودا ۱۲ ساله نمایان شد. این اولین شوک سریال برای مخاطب بود در روزهایی که بحث کودک همسری هر بار با خبر یک ازدواج جدید، ماجراهایی جنجالی به پا میکند. جشن عروسی در همین ابتدای قسمت اول به هم خورد و ازدواجی که به دلیل فروش کودک به داماد و پول گرفتن بابت او برای اعتیاد پدر و مادرش در حال برگزاری بود از هم پاشید.
«ترور خاموش» در قسمت اول با سه قصه برای مخاطب شروع شد و مخاطب را با ریتم تندتری فراتر از سریالهای تلویزیونی با قصه اصلی و قصههای فرعی تر داستان و حتی شخصیتها آشنا کرد. سعید راد و جلال فاطمی دو مامور امنیتی این سریال هستند که گاهی بنا به نیاز در پرونده مواد مخدری که سوژه اصلی سریال است به هم نزدیک میشوند. در خلال پرونده اصلی قصههای فرعیتری هم وجود دارد که از این سریال یک داستان پرکشش ساخته است.
از خودکشی کنکوریها تا دستگیری باند مافیایی
در همان قسمت اول پرونده دیگری برای مخاطب گشوده میشود که پیش از این چندین بار در سریالها به آن پرداخته شده است؛ معضل استفاده از قرصهای شب امتحانی و مخصوصا کنکور که بسیاری از جوانان را هم درگیر خود کرده است. این قصه به موازی پرونده عروسی دختربچه و مرد میانسال پشیش میرود و سه جوان را نمایش میدهد که گرفتار چالش کنکور هستند و برای افزایش تمرکز قرصهای مختلفی را امتحان میکنند شوک دوم سریال در همین بخش به مخاطب وارد میشود که در جریان اهمیت کنکور برای این جوانان و دغدغه خانواده هایشان برای قبولی در دانشگاه قرار میگیرد.
داستان از آنجایی پیگیری میشود که سه جوان در کتابخانه در حال مطالعه جزوات کنکور هستند و گاهی برای افزایش تمرکز از قرص استفاده میکنند. این میان دو نفرشان قرص جدیدتری با نام «جغجغه» را امتحان میکنند که به فاصله کمی از مصرف دچار توهم شده، خود را به بیرون از کتابخانه رسانده و دست به خودکشی میزنند.
قصه این قرصهای توهمزا و گروه مافیایی که آنها را در بازار به فروش میرساند در نهایت به باند بزرگتری وصل میشود که سوژه اصلی سریال است و سعید راد یکی از مامورهای امنیتی ماجرا را پیگیری میکند.
در پایان قسمت اول نیز ماموران با تدارک یک عملیات به یک باند مافیایی در حوزه مواد مخدر میرسند و به این ترتیب با سه قصه حادثهای اولین قسمت از سریال پخش میشود.
شمایل ماموران امنیتی «ترور خاموش»
کمتر سریالی در تلویزیون بوده است که شمایلی باورپذیر از یک مامور امنیتی یا پلیس و کاراگاه ارائه کرده باشد. جدای از بازیگران کلیشهای که معمولا در این نقشها از حضورشان بهره گرفته میشود گاهی برای ساختارشکنی هم از چهرههایی استفاده میشود که برای فرار از افراطها به تفریط میرسد.
جلال فاطمی یکی از ماموران امنیتی است که پیش از این در چند فیلم و سریال بازی کرده است و بیشتر هم در نقش بیگانگان و جاسوسها به ایفای نقش پرداخته است. او بازیهای روان و عادی دارد و قرار نیست حرکاتی غیرمعمول از یک مامور ویژه به نمایش بگذارد.
بیشتر سریالهای تلویزیون در چند وقت اخیر با یک چالش مهم مواجه بودند و آن نمایش صحنههایی خشن و آزاردهنده در طول قصه است؛ «ترور خاموش» اگرچه موضوعات ملتهبی را دست مایه کار قرار داده اما تا اینجا این صحنهها با ظرافت به تصویر کشیده شده استسعید راد نیز بازیگر شناخته شده سینمای ایران است که پیش از این در نقش رضاخان در سریال «در چشم باد» ظاهر شده بود و این تنها خاطره مخاطب از او در تلویزیون است.
راد که بیشتر با نقشهای اکشن در سینمای ایران شناخته میشود اینجا نقش یک مامور کارکشته را دارد که در حوزه مسائل امنیتی آموزش میدهد و گاه در دیالوگهایش به تاثیر مسائل روانشناختی اشاره میکند که گاهی برای مخاطب سریال خارجی «شکارچی ذهن» را تداعی میکند که البته فضایی کاملا متفاوت دارد. دیالوگهایی که درباره پیگیری پرونده، موضوعات و اتفاقات بین ماموران رد و بدل میشود به گونهای است که برای مخاطب باورپذیر و از کلیشهها و شعارهای معمول به دور است. همچنین بازجویی ماموران که در سریالهای این چنینی معمولا با رفتارهای نمایشی و خلاف واقع همراه است در این سریال کمتر دیده میشود.
ظرافت در پرداخت صحنههای خشن
بیشتر سریالهای تلویزیون در چند وقت اخیر با یک چالش مهم مواجه بودند و آن نمایش صحنههایی خشن و آزاردهنده در طول قصه است که به یکی دو بار هم منحصر نمیشد و گاهی مخاطب در هر قسمت مجبور بود شاهد صحنههای داد و فریاد یا قتل و خون و حتی صحنههایی زجراورتر باشد که به عیان تصویر فرد مورد خشونت قرار گرفته را هم نمایش میداد.
سریال «ترور خاموش» اگرچه موضوعات ملتهبی را دست مایه کار قرار داده است اما در همین سه قسمتی که گذشته این صحنهها با ظرافت به تصویر کشیده شده است.
به طور مثال در قسمت اول مخاطب خودکشی دو جوان کنکوری سریال را میبیند که خود را از بالای ساختمانی مرتفع پرتاب میکنند اما صحنه در همان پرش آنها تمام میشود و قرار نیست به طور مثال روی صورت خونین آنها کات بخورد.
یکی از نقاط قوت «ترور خاموش» تدوین آن است که سریال را با کاتهای زیادی همراه کرده است و صحنههای زیادی را به موازی هم پیش میبرد. سریال با این شیوه از تدوین هم ریتم تندتری به قصه بخشیده است و هم ساختار آن را از سطح سریالهای معمول بالاتر برده است.
در چند ماه اخیر «ترور خاموش» بعد از «گاندو» دومین سریالی است که در حوزه مسائل امنیتی با جدیت وارد شده و پروندهای واقعی را سوژه خود قرار داده است. از این حیث میتوان امیدوار بود که تلویزیون به ضرورت و جدیت در ساخت سریالهایی که به موضوعات امنیتی و اطلاعاتی میپردازند پی برده و در ادامه میتوانیم شاهد رفع نواقص و رسیدن به محصولات ایدهآلتری نیز باشیم.