به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «خانوارهای سالمند چگونه هزینه میکنند؟» نوشته سمیرا غلامی و سمانه گلاب منتشر شد. در فصل نخست این کتاب خلاصه یافتههای بررسی وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانوارهای کشور به تفکیک کل، خانوارهای با سرپرست غیرسالمند، سالمند دارای حقوق بازنشستگی و سالمند بدون حقوق بازنشستگی و به تفکیک شهری و روستایی و استانی، با استفاده از دادههای بودجه خانوار سال ۹۵ آمده است و در فصل دوم گزارشی از وضعیت اقتصادی خانوارها به تفیک سرپرست غیرسالمند، سالمند دارای حقوق بازنشستگی و سالمند بدون حقوق بازنشستگی بررسی شده است.
در فصل سوم کتاب، سهم مخارج خوراک از کل مخارج خانوارهای شهری و روستایی به تفکیک استانها و دهکهای درآمدی آمده است. همچنین فصل چهارم کتاب به بررسی سهم مخارج گروههای خوراک از کل مخارج خوراک و نیز بودجه خانوارهای شهری و روستایی به تفکیک سن سرپرست خانوار و استانها اختصاص دارد. فصل پنجم کتاب «خانوارهای سالمند چگونه هزینه میکنند» گزارشی از وضعیت مسکن خانوارها و سهم مخارج مسکن از مخارج غیرخوراک و مخارج کل دارد. در فصل ششم نیز سهم مخارج بهداشت و درمان از کل مخارج (بودجه) خانوار و نیز سهم هر یک از گروههای خدمات بهداشت و درمان از کل مخارج خانوار و از کل مخارج بهداشت و درمان خانوارها بررسی شده است.
گرچه نویسندگان این کتاب معتقدند «اتکا به اعداد میانگین میتواند به سیاستگذاران آدرسهای غلط بدهد» چراکه که در یک جامعه متنوع، با اختلافهای چشمگیر بین گروههای متعدد، اعداد میانگین نمیتوانند اطلاعات دقیقی از وضعیت جامعه و گروههای آن به دست دهند. در این وضعیت بهتر است در ارائه آمار و ارقام، گروهبندیهای هدفمندتر به ویژه متناسب با سیاستها داشت تا نتایج دقیقتر و تصویر واقعیتری از جامعه هدف به دست آید. در این گزارش جامعه هدف، سالمندان و به طور خاص سالمندان دارای حقوق بازنشستگی بود و تلاش شد نمایی کلی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهایی که سرپرست سالمند دارند (به تفکیک سالمندانی که دارای حقوق بازنشستگی هستند و سالمندانی که به این منبع درآمدی دسترسی ندارند) ارائه شود.
نویسندگان این کتاب معتقدند «اتکا به اعداد میانگین میتواند به سیاستگذاران آدرسهای غلط بدهد» چراکه که در یک جامعه متنوع، با اختلافهای چشمگیر بین گروههای متعدد، اعداد میانگین نمیتوانند اطلاعات دقیقی از وضعیت جامعه و گروههای آن به دست دهند
توجه به جمعیت سالمند در هر کشور از زوایای مختلف حائز اهمیت است. سالمندان نیز همچون سایر افراد نیاز به تأمین نیازهای اساسی همچون خوراک، پوشاک، مسکن، امنیت و سلامت دارند اما ممکن است به دلیل کاهش توانایی برای کسب درآمد، به تنهایی قادر به تأمین این نیازها نباشند. در این شرایط سالمندان به خانواده و/یا دولت متکی میشوند. لذا تأمین نیازهای این گروه جمعیت، برنامهریزی جامعی میطلبد که بتوان از منابع کشور به درستی استفاده کرد تا توزیع متناسبی صورت گرفته و هدر رفت منابع اتفاق نیفتد.
در بررسی شاخصکلی اجتماعی اقتصادی مشخص شد وضعیت خانوارهای با سرپرست سالمند اختلاف قابل توجهی با متوسط جامعه دارد و در این میان بین خانوارهایی که سرپرست سالمند آنها به حقوق بازنشستگی دسترسی دارد و خانوارهایی که از این حقوق بهرهمند نیستند نیز تفاوتهایی دیده میشود. نتایج محاسبات نشان داد:
- سهم خانوارهای زنسرپرست بین خانوارهای که سرپرست سالمند دارند، دو برابر متوسط جامعه است.
- در حالی که به طور متوسط ۲۵ درصد خانوارهای کشور ۲ عضو یا کمتر از دو عضو دارند، این سهم برای خانوارهای با سرپرست سالمند تقریباً به ۵۵ درصد میرسد که نشان میدهد این خانوارها عموماً کمجمعیت هستند.
- در حالی که به طور متوسط ۸۴ درصد سرپرستان خانوار شهری و ۶۴ درصد سرپرستان خانوارهای روستایی با سواد هستند، این نسبت برای سرپرستان خانوار سالمند بسیار متفاوت است؛ حدود یکسوم سرپرستان خانوار سالمند دارای حقوق بازنشستگی در شهرها و ۵۸ درصد در روستاها بیسواد هستند. این نسبت برای سالمندان بدون حقوق بازنشستگی در خانوارهای شهری ۶۷ و روستایی ۸۲ درصد است.
- از نظر اشتغال، از بین سرپرستان سالمند دارای حقوق بازنشستگی، ۷ درصد در مناطق شهری و ۲۰ درصد در مناطق روستایی همچنان به کار اشتغال دارند. این سهم در میان سرپرستان سالمند بدون حقوق بازنشستگی بهطور چشمگیری بالاتر است؛ بهطوریکه ۲۷ درصد در مناطق شهری و ۳۷ درصد در روستاها مشغول به کارند. در حالی که ۷۰ درصد از خانوارهای با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی هیچ فرد شاغلی ندارند این نسبت برای سالمندان بدون حقوق بازنشستگی به ۵۵ درصد میرسد.
- از منظر مالکیت مسکن وضعیت خانوارهای با سرپرست سالمند بهتر از متوسط جامعه است. ۸۷ درصد خانوارهای شهری با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی مالک مسکن هستند که این سهم برای خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی به ۸۲ درصد میرسد. در مقابل، ۹۲ درصد خانوارهای روستایی با سرپرست سالمند مالک مسکن هستند، که در این زمینه تفاوتی بین سالمندان دارای حقوق و بدون حقوق بازنشستگی دیده نمیشود. بررسیها نشان داد بهطور متوسط خانوارهای با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی منازل مسکونی بزرگتری نسبت به سایر گروهها دارند.
- بررسی وضعیت سالمندان به وسایل ارتباطی نیز نشان داد دسترسی سالمندان سرپرست خانوار به اتومبیل و اینترنت کمتر از متوسط جامعه، اما دسترس آنها به تلفن ثابت بیشتر از متوسط است. دسترسی به تلفن همراه برای سرپرستان خانوار سالمندی که حقوق بازنشستگی دریافت میکنند تقریبا برابر متوسط جامعه و برای سالمندانی که حقوق بازنشستگی ندارند کمتر از متوسط است.
خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی بیشترین تمرکز را در دو دهک ابتدایی هزینهای (فقیرترینها) دارند
بررسی وضعیت هزینهای خانوارها نیز اطلاعات قابل ملاحظهای به دست داد. نتایج محاسبات نشان داد
- در بین خانوارهای شهری، خانوارهای با سرپرست غیرسالمند و سالمند دارای حقوق بازنشستگی، در دهکهای میانی هزینهای متمرکز هستند، اما خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی بیشترین تمرکز را در دو دهک ابتدایی هزینهای (فقیرترینها) دارند. در خانوارهای روستایی، خانوارهای با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی در دهکهای ۱۰ و ۹ و پس از آن در دهک ۲ و ۳ متمرکزتر هستند. خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی در دو دهک اول متمرکز شدهاند. هر دو نتایج مشخص میکند فقر در بین خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی شایعتر است.
بررسی جزئیات مخارج خانوارها نشان داد:
- سهم مخارج غیرخوراک در سطوح شهری و روستایی به ترتیب ۳.۵ و ۱.۷ برابر مخارج خوراک است. سهم مخارج خوراک خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی (حدود ۱.۱ تا ۱.۲ برابر) بیشتر از این سهم در خانوارهای با سرپرست غیرسالمند و سالمند با حقوق بازنشستگی است. همچنین در سه دهک پایین درآمدی سهم مخارج خوراک خانوارهای غیرسالمند حدود ۲ تا ۴ واحد درصد از خانوارهای سالمند بالاتر است. در تفکیک استانها، استان سیستان و بلوچستان بیشترین سهم و تهران کمترین سهم مخارج خوراک را در میان سایر استانها به خود اختصاص دادهاند.
- مخارج گوشت و غلات تقریباً ۵۰ درصد از کل مخارج خوراک هر خانوار شهری و روستایی را به خود اختصاص میدهد. سهم مخارج هر گروه از اقلام خوراک از کل مخارج خانوار در خانوارهای با سرپرست سالمند با حقوق بازنشستگی بسیار نزدیک به این سهم در خانوارهای با سرپرست غیرسالمند است. سهم هر قلم از مخارج خوارکی در خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی حدود ۱.۱ تا ۱.۵ برابر بیش از خانوارهای با حقوق بازنشستگی است که علت این امر میتواند توانایی مالی خانوارهای با حقوق (نسبت به خانوارهای سالمند بدون حقوق بازنشستگی) باشد.
- خانوارهای با سرپرست غیرسالمند نسبت به سالمندان مخارج بیشتری را در دو گروه غلات و شیرینیجات صرف میکنند. خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی نسبت به سالمندان با حقوق، مخارج بیشتری را صرف خرید غلات، سبزیجات، لبنیات، روغن و نوشیدنی میکنند (در دو سطح شهری و روستایی به ترتیب و به طور متوسط حدود ۰.۸ تا ۱.۲ واحد درصد بیش از سالمندان با حقوق).
سهم مخارج بهداشت و درمان از کل مخارج خانوارهای با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی نزدیک به ۲ برابر این سهم در خانوارهای غیرسالمند است
در بین مخارج غیرخوراک بیشترین سهم برای مسکن است به طوریکه:
- خانوارهای با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی ۴۶ درصد و خانوارهای با سرپرست سالمند بدون حقوق بازنشستگی ۵۰ درصد مخارج غیرخوراک خود را صرف مسکن میکنند. این سهم میتواند به صورت مستقیم بابت اجاره یا رهن منزل پرداخت شده باشد یا به طور غیرمستقیم هزینه فرصت منازل شخص خانوارها باشد.
نتایج محاسبات بر روی مخارج بهداشت و درمان نشان داد:
- سهم مخارج بهداشت و درمان از کل مخارج خانوارهای با سرپرست سالمند دارای حقوق بازنشستگی نزدیک به ۲ برابر این سهم در خانوارهای غیرسالمند است. همچنین، در خانوارهای با حقوق بازنشستگی حدود ۱.۲ تا ۱.۳ برابر این سهم در خانوارهای بدون حقوق بازنشستگی است. مقایسه دو سطح شهری و روستایی نشان میدهد اختلاف این سهم میان خانوارهای سالمند با غیرسالمند در سطح روستایی بیش از این اختلاف در سطح شهری است. بعلاوه، متوسط این سهم در سه دهک بالای درآمدی حدود ۱.۵ تا ۲ برابر متوسط سهم در سه دهک پایین درآمدی است.
برای مطالعه نتایج کامل تحقیقات نویسندگان کتاب، سمیرا غلامی و سمانه گلاب میتوانید به سایت موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا مراجعه کنید.