به گزارش خبرنگارمهر، پرونده ویژه «مکتب مدرسه» با هدف آشناییزدایی از نهاد نوین «مدرسه» در ایران، به اهتمام هسته تعلیم و تربیت مرکز رشد، در سومین شماره نشریه «تأملات رشد» منتشر گردید. پرونده «مکتب مدرسه» بهعنوان یکی از چهار پرونده اختصاصی شماره سوم نشریه تأملات، به موضوعی میپردازد که باید آن را مقدمه تفکر به تحولات آتی آموزشوپرورش دانست. مدرسه و نظام آموزش مدرسهای رسمی و دولتی ازجمله مهمترین پدیده های اجتماعی بدیهی برای ماست و شاید به همین دلیل باشد که وقتی به لزوم تحول بنیادینش هم میرسیم راهکارهایمان تغییری جزئی در دل همان ساختاری است که ما نقش چندانی در شکلگیریاش نداشته ایم.
اینجاست که روش حل مسئلهْ کاری از پیش نمیبرد و سند تحول بنیادین و زیرنظام هایش در آخرین حلقه واسطه با عمل، به سازمانهایی مانند سازمان برنامهوبودجه میرسند که زاییده تفکر مدرن است و رسالتی جز توسعه مبتنی بر اقتصاد ندارد. شاید یکی از راههای اساسی برای خروج از این وضع توجه به تاریخ مدرسه و تکوین این نهاد رسمی باشد. مدرسه نوین نه از رشدیه و دوره مشروطه، بلکه حتی سالها پیش از تولد تحولخواهانی همچون رشدیه و ملکم خان و طالبوف و ... با مدارس میسیونری در ایران پایهگذاری شد. نگاهی گذرا به تاریخ مدرسه از سال ۱۲۱۵.ش(تأسیس مدرسه میسونری جاستین پرکینز در ارومیه) تا به امروز نشان میدهد بسیاری از اموراتی که امروز برای ما بداهت اولیه دارد، در مسیری سخت و دشوار تغییر و تحولیافته و به شکل بسته و صلب امروزی تبدیل گشته است.
مجموعه «مکتب مدرسه» تلاش دارد تا با تحلیل و بررسی تاریخی برخی از نقاط ابتدایی شکلگیری تعلیم و تربیت رسمی و مدرسهای در ایران، بداهت اموراتی که امروز بهعنوان ارکان غیرقابل تغییر نظام آموزشی در نظر گرفته میشود را زیر سؤال برده و از این طریق راهی نو پیش روی متفکرین حوزه آموزشوپرورش قرار دهد.
در نگاشت اول این پرونده، عالی (عضو هیئتعلمی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران) با بازگشت به این نقطه سرآغاز و توجه به وجوه مختلفی از نظام مکتب خانهای و انضباط مدرنی که از طریق مدرسه جدید، بهویژه در دوره رضاخان، به نهاد آموزشی ایران وارد میشود، برخی از بدیهی ترین مسائل شکلگرفته در نگاه عمومی درزمینه مدرسه را به چالش میکشد؛ نقد انضباط مدرن در مدرسه جدید نقطه سرآغازی است برای توجه به سایر وجوه تحولات تاریخی که امروز کمتر به آن توجه میشود. یکی دیگر از اساسی ترین چالشها در نهاد نوین و سنتی تعلیم و تربیت، نوع رابطه دولت و ملت است که بهویژه در بحث تأمین مالی آموزشوپرورش در روزگار جدید در عین گسترش چشمگیر آموزش همگانی، چالشهای فراوانی را نیز به وجود آورده است. در نوشتار دوم با عنوان «تأمین مالی مدارس؛ دولت یا ملت؟» به این چالش اساسی توجه شده و به دنبال ارائه سرنخی برای پاسخ به این چالش بوده است. نگاشت سوم با عنوان «تحول بنیادین در آشپزخانه» مشکل اساسی درخودماندگی آموزشوپرورش را مدنظر قرار داده و با نقل نمونهای تاریخی از تحولات مدرسه جدید در دوره حضور نیروهای اصل چهار ترومن در ایران نشان میدهد که در بستر همین مدرسه نوین نیز چگونه میتوان به تحول تمدنی و تحول در سبک زندگی اجتماعی و خانوادگی مردم اندیشید.
دو نوشته پایانی پرونده، به نگاهی راهبردی و بنیادی در طول تاریخ مدرسه اختصاصیافته که امکانات تحولی نهاد نوین آموزش در ایران را پیش روی خوانندگان قرار میدهد. در نوشتاری با عنوان «طرد مدرسه جدید یا استفاده از بستر آن» به جریان مدارس اسلامی پس از ۱۳۲۰ میپردازد. بازخوانی تجربیات این مدارس و مربیان بزرگ این دوران که با فهم درستی از مدرسه جدید و همچنین نیازهای جامعه خودمان شکلگرفته است شاید دریچههایی امیدبخش، متناسب با وضع فعلی جامعه ایران را برای مواجهه با نهاد مدرسه به روی ما بگشاید.
پرسش مهمی که باید از خود بپرسیم آن است که آیا واقعاً خواستههای ما از مدرسه تناسبی با ذات و توان آن –آنگونه که در غرب بنانهاده شده و در ایران رشد و نمو یافته است- دارد؟ شاید ما بیش ازآنچه در توان این نهاد است از آن توقع داریم و بیهوده است که هر تغییر و تحول فردی و اجتماعی را از آن خواستاریم یا هر مشکلی را به گردنش میاندازیم. گویی همین مطالبه بیشازاندازه و بیقاعده نیز به امری بدیهی در روزگار ما تبدیلشده است. ایروانی، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران در نوشتار پایانی پرونده از امری بداهت زدایی مینمایند که بیش از نقد مدرسه، نقد نقادان مدرسه و کسانی است که بیمحابا و بدون فهم تاریخی این نهاد از «مرگ مدرسه» سخن میگویند؛ مدرسه را باید منصفانه شناخت و در راستای این شناخت است که بهدرستی میتوان به این پرسش پاسخ داد که «از مدرسه چه بخواهیم و چرا؟»
علاقمندان جهت تهیه نسخه چاپی یا الکترونیک این پرونده میتوانند به سایت فروشگاه مرکز رشد دانشگاه امام صادقعلیهالسلام به نشانی Rushda.ir مراجعه نمایند.