شهابالدین منتظمی، در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره وقایع اخیر در کلینیک حیات وحش پردیسان، افزود: بحث تعطیلی کلینیک به هیچ عنوان مطرح نیست، و تعطیلی بازپروری و قرنطینه هم درکار نیست. تاخیر در قرارداد نیروها با تحویل چند گونه به باراجین همزمان شده و همزمانی این دو موضوع منجر به سوء برداشت شده است و متاسفانه قضاوتهای نادرست در روزهای اخیر را شاهد بودیم.
وی تصریح کرد: در بحث قرنطینه مرتبا تعداد زیادی گونههای حیات وحش به ویژه آسیبدیدهها به کلینیک آورده میشوند و از سراسر کشور هم به آنجا منتقل میشوند. اسمش هم رویش است و آنجا مرکز بازپروری و قرنطینه است. این حیوانات فرایند درمانی را آنجا طی میکنند و بعد از درمان دو راه پیش روی هر حیوان است. یا باید به طبیعت و زیستگاه اصلیاش برگردد یا این که شرایطش به گونهای است که مطلقا امکان رهاسازی ندارد.
وی ادامه داد: اگر حیوان به طبیعت برگشت که چه بهتر و تمام تلاش ما هم همین است که گونه در زیستگاه طبیعی خود و در شرایط طبیعی خود حفاظت شود. اما اگر حیوان درمان شد و امکان بازگشت به طبیعت نداشت، مثلا پرندهای که بالش شکسته است یا حیوانی که پایش لنگ است و شرایطی دارد که امکان رهاسازی برایش نیست، در این شرایط تکلیف چیست؟ آیا پارک پردیسان باغ وحش است؟ آیا محیط زیست باغوحشدار است؟ از ابتدا عرف بر این بود که اگر حیوانی آمد و نتوانست به طبیعت برگردد به باغوحشها، مراکز نگهداری و مراکز تکثیر در اسارت منتقل شود که دائما درخواستهایی از سازمان داشتند که گونههایی را ببرند و نگهداری کنند. اینها در قالب یک کمیته تصمیمگیری میشد که اگر آن باغ وحش یا آن مرکز شرایط لازم را دارد، آن گونه خاص به تعداد تایید شده در اختیارش قرار بگیرد به شرط آن که شرایطش را داشته باشد، مثلا فضای کافی، نیروی انسانی، غذای لازم را داشته باشد و حیوان به صورت امانی در اختیارش قرار میگیرد. چه بسا الان قریب به اتفاق باغوحش های کشور گونههایی را دارند که سازمان به صورت امانی به آنها سپرده است و اینها همانهایی بودند که عمدتا قابلیت برگشت به طبیعت را نداشتهاند.
مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست افزود: در این میان، چند حیوان داشتیم که پیشبینی میکردیم که در آینده نزدیک با توجه به تغییر فصل و افزایش تعارض و...، سرریزی به سمت قرنطینه خواهیم داشت. بنابراین پیشنهاد بر این شد که اگر خواهانی هست، بخشی از این گونهها طبق روال واگذار شود. مثلا یکی از این مراکز باراجین است که پیشنهاد دادیم که یک تعدادی گونه داریم که امکان رهاسازی آنها نیست مثل خرس. چهار خرس داریم و میتوان آنها را به باراجین منتقل کرد. اساسا هم این نگاه که سازمان محیط زیست باغوحشدار باشد را رد میکنیم. سازمان اصلا قبول ندارد که وظیفه خود را باغوحشداری بداند. اما نهایتا مسائلی رد و بدل شد که اصلا این گونهها هم به باراجین منتقل نشد. پس یک بحث سازماندهی قرنطینه بود و طی آن قرار بود «تعدادی» از گونهها به باراجین منتقل شود که همان هم انجام نشد.
منتظمی درباره نگرانیهای شغلی که برای کارمندان کلینیک پردیسان مطرح شده بود نیز تصریح کرد: نیروهای قرنطینه پردیسان با پیمانکار کار میکنند. البته خیلی از آنها بیش از بیست سال با قرنطینه همکار بودهاند و ما آنها را جدای از خود نمیدانیم اما در روند انعقاد قراردادهای پیمانکاران معمولا وقفههایی رخ میدهد که عادی و جاری و ساری است و هیچ تعمدی در این موضوع نیست و در مورد این پیمانکار هم متاسفانه انعقاد قراردادها به تاخیر خورد. این تاخیر با شرایطی که ذکر شد همزمان شد و تصور ایجاد شد که سازمان میخواهد قرنطینه و بازپروری پردیسان را تعطیل کند و بکوبد و... ،که اصلا چنین چیزی نیست و حقوق این نیروها هم کامل پرداخت شده اگرچه قرارداد به تعویق افتاده است. به هر حال این اتفاقات سوءتفاهم پیش آورد.
وی در پایان تاکید کرد: ما اعتقاد داریم قرنطینه باید ساماندهی بشود. آنجا مثلا ۱۸ عقاب داریم که امکان رهاسازی ندارند و باید شرایط را برای آنها فراهم کنیم و اگر مراکز مجازی خواهان نگهداری بشوند همکاران و کارشناسان ما در قالب یک کمیته کارهای لازم را انجام میدهند، بازدید میکنند و نظر استان را میگیرند و بعد این گونهها را برای نگهداری به شکل امانی منتقل میکنند.