خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه موذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که قرار است هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته بپردازد.
در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۱۱ مهرماه میتوانید با یازدهمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در هفتهای که گذشت، با خبرگزاری مهر همراه شوید.
چهره هفته؛ کامبیز دیرباز در قامت «مجری»
یکی از چالشهای یکی دو سال اخیر تلویزیون بحث حضور سلبریتیها به عنوان مجری در شبکههای مختلف بوده است اتفاقی که در مقطعی باعث شده بود هر یک از شبکههای تلویزیونی را انتخاب میکردید یکی از چهرههای هنری را میدیدید که در حال اجرای برنامه بودند و تقریبا خود مجریان تلویزیونی در حاشیه قرار گرفته بودند.
اوج این چالش هم به ابتدای ماه رمضان همین امسال برمیگردد که قرار بود بنیامین بهادری خواننده موسیقی پاپ، مجری برنامه جایگزین «ماه عسل» شود که البته از این اجرا جلوگیری شد و همان زمان مطرح شد که ساز و کار جدیدی برای حضور چهرهها در تلویزیون در حال تعریف است. بعد از آن خبر رسید که مرتضی میرباقری معاون سیمای رسانه ملی طی ابلاغیهای اعلام کرده است که حضور چهرهها به عنوان مجری در تلویزیون باید به حداقل رسیده و از این چهرهها بیشتر در راستای برنامههای تخصصی استفاده شود.
بعد از این ابلاغیه تقریبا بیشتر برنامههایی که قرار بود به تولید برسند بلاتکلیف ماندند و کمتر برنامهای با اجرای سلبریتیها روی آنتن ماند. این روزها تیزر برنامهای به نام «دست فرمون» روی آنتن شبکه نسیم میرود که کامبیز دیرباز مجری آن است. اگرچه دیرباز به معنای مرسوم، سلبریتی نیست و بازیگری است که در تلویزیون در سریالهای متعددی حضور داشته با این حال اولین هنرمندی است که بعد از آن ماجراها و ابلاغیه معاون سیما ردای اجرا بر تن میکند.
البته «دست فرمون» یک مسابقه با محور اتومبیلرانی است و یکی از دلایل انتخاب دیرباز هم به نوعی علاقه و حوزه فعالیتش در این رشته بوده است و شاید این تعبیری از همان «اجرای برنامه تخصصی» باشد که شرط معاون سیما برای حضور بازیگران در مقام اجرا بوده است!
حاشیه هفته؛ دکور ۸۰۰ میلیاردی یا ۸۰ میلیاردی؛ مسئله این است؟
طی هفته گذشته خبرگزاری مهر گفتگویی با سیداحمد میرعلایی تهیهکننده سریال «موسی(ع)» انجام داد و او از روند پیشرفت این پروژه که در رده سریالهای الف ویژه قرار میگیرد و جمال شورجه کارگردان آن است، سخن گفت.
میرعلایی در این گفتگو با تکذیب یک خبر، بر خبری دیگر صحه گذاشت؛ او در این گفتگو هزینه ۸۰۰ میلیارد تومانی برای ساخت دکورهای سریال «موسی(ع)» را تکذیب کرد و این رقمها برای یک سریال را عقلانی ندانست اما از طرف دیگر اعلام کرد که احتمالا حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد این رقم برای دکور سریال هزینه خواهد شد؛ رقمی که برخی از رسانهها با یک احتساب حداقلی و برآورد بین ۸۰ تا ۱۲۰ میلیارد تومانی باز هم آن را عاقلانه ندانستند.
هرچند خود میرعلایی هم در این گفتگو تاکید کرده بود که قرار است از جلوههای ویژه کامپیوتری و تکنولوژی روز برای نمایش دکورها استفاده شود با این حال برای برخی از رسانهها این پرسش بوجود آمده بود که چگونه قرار است بودجهای ۱۰۰ میلیاردی صرفا برای «دکور» یک پروژه هزینه شود درحالی که دیگر سریالها و فیلمهای آمریکایی و حتی فیلمهای سینمایی در کشور خود ما با مبالغی بسیار کمتر و فقط از طریق پرده سبز، دکور کارهای تاریخی را فراهم میکنند.
باید دید تلویزیون که دو سریال تاریخی «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری و سریال «موسی(ع)» را در رده پروژههای الف ویژه در دست تولید دارد و همچنین چندین سریال تاریخی دیگر در رده پروژههای الف فاخر قرار است بسازد چگونه این هزینه را برای آثارش تامین میکند و ایا این بودجهها به درستی برای پروژهها تقسیم بندی خواهد شد یا خیر.
سریال «سلمان فارسی» هنوز در انتظار تزریق بودجه برای پیش برد پروژه است و قطعا ساخت سریالهای تاریخی به هزینههای هنگفتی نیاز دارد که اگر با حساب و کتاب درستی همراه نباشد چندین پروژه را فدای یک سریال خواهد کرد.
اتفاق ویژه؛ یک گفتگوی ویژه با سردار فاتح
یکی از جذابیتهای رسانهای و برگ برنده هر رسانهای، گفتگوهایی است که با اشخاص مهم ترتیب میدهد؛ گفتگو با افراد بلندپایه و مقامات کشوری که گاه به دلیل ویژگیهای رسانهای آن میتواند مثل یک بمب خبری صدا کند و تا مدتها همه اخبار را تحت تاثیر خود قرار دهد.
بخش مهم این ویژگیها صرفا به خود شخص گفتگو کننده برمیگردد مثلا گفتگو با مقامات بلندپایه و چهرههای سیاسی مهم معمولا از این دست است؛ چهرههایی که کمتر در ویترین رسانهها قرار میگیرند و یا به دلیل مشاغل حساس گاه تا سالها رسانهای نمیشوند.
برخی از همین چهرهها هم علی رغم قرار گرفتن در موقعیت مصاحبههای مطبوعاتی معمول، باز هم در برابر یک مجری خاص و یا در قالب یک برنامه خاص و سوالات و سوژههای مطرح شده پاسخهایی میدهند که باز هم میتواند نتیجه گفتگو را به تیتر یک رسانهها تبدیل کند.
صداوسیما این هفته گفتگویی با سردار سلیمانی را پخش کرد که تقریبا همه ویژگیهای مهم یک مصاحبه رسانهای را با هم داشت. این گفتگو با یکی از مهمترین چهرههای این سالها انجام میشد که بخش عمدهای از صحبتهایش به اقدامات و اتفاقاتی مرتبط میشد در بیش از یک دهه گذشته در منطقه و در رویدادهای مختلف رقم زده بود.
سردار قاسم سلیمانی حدود ۲۰ سال بود که گفتگوی رسانهای انجام نداده و باز از همه مهمتر روایتی را در این گفتگو محل بحث قرار داد که در مجموع حاصلش به برگ برندهای برای تلویزیون تبدیل شد. اگرچه این گفتگو با با پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR انجام شده بود با این حال ضریب رسانهای آن با پخش از تلویزیون چندین برابر شد و بازتاب رسانهای گستردهای هم پیدا کرد.
سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این گفتگو ناگفتههایی از جنگ ۳۳روزه را روایت کرد که بخشهایی از همین سخنان روز بعد به تیتر یک برخی از رسانههای جهان تبدیل شد.
این گفتگوی تصویری که به گفته خود سردار سلیمانی با فاصلهای ۲۰ ساله از آخرین مصاحبه مطبوعاتیاش صورت میگرفت در داخل هم مخاطبان زیادی داشت و در صدر اخبار قرار گرفت. برای بسیاری هم نحوه چیدمان و طراحی گفتگو موردتوجه قرار گرفت اینکه به طور مثال گفتگو از رسمیت بخشیهای معمول در چنین مصاحبههایی کاسته است و با طراحی ساده فضا و دکور مصاحبه و حتی استکان چای در قاب دوربین به سمت نوعی ساختارشکنی رفته بود. از سوی دیگر برخی هم انتظار داشتند مواردی از قراردادهای رسمی برای چنین فضاهایی مثل قرار گرفتن پرچم ایران در گوشهای از قاب و یا تصویری از امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب در بک گراند صفحه تلویزیون، در این گفتگو هم رعایت شود.
به این ترتیب گفتگوی سردار سلیمانی در سه شنبه شب نهم مهرماه که از شبکه یک سیما پخش شد توجهات بسیاری را در داخل و خارج از کشور به خود جلب کرد.
سینما در سینما؛ نان گزیدههایی که باز هم گزیده شد
مستند «نان گزیدهها» یکی از مستندهای جسورانه ماههای اخیر است که به اتفاقات مرتبط با اعتراضات کارگران کارخانه تعطیلشده هپکو میپردازد. کارگرانی که چندین ماه است ماجراهای اعتراضاتشان تیترهای اصلی رسانهها را به خود اختصاص داده است.
در پی برخی از غفلتهای رسانهای نیز برخی از این اتفاقات که به راحتی میتوانست از صداوسیمای کشور محلی برای بروز و ظهور داشته باشد به اعتراضاتی در شبکههای معاند تبدیل شد. تلویزیون البته مدتی است که اتفاقات هپکو را با جدیت بیشتری به تصویر کشانده و حتی روز گذشته محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما به سخنگوی دولت و صحبتهای وی درباره مسائل کارگران در صداوسیما واکنش نشان داد.
مستند «نان گزیدهها» همزمان با اکرانهای جنجالی در محافل دانشجویی، طی هفته گذشته از شبکه افق هم پخش شد که پخش آن از تلویزیون همزمان با اتفاقات و اخبار مرتبط با آن برگ برندهای برای این رسانه بود.
برگ برندهای که اگرچه بیشتر جزو وظایف و کارکردهای این رسانه تلقی میشود و باید بتواند به دغدغههای روز مردم جامعه با زبانی جذاب و در ساختارهایی غیر از صرف خبر بپردازد اما از آنجا که تلویزیون در این سالها کمتر به رسالتهای رسانهای خود در این زمینه پرداخته این اتفاق به یک غنیمت بدل شد. از طرف دیگر این اتفاق که میتوانست همه ابعاد آن ویژه باشد باعث دلخوریهای کارگردان هم شد و او در یکی از نمایشهای مستند خود در دانشگاه شریف با بیان اینکه حدود نیمی از این مستند مورد سانسور قرار گرفته، اعلام کرد که «مستند من ۴۶ دقیقه است اما تنها ۲۲ دقیقه از آن پخش شد بنابراین آن نسخه پخش شده مورد تایید من نیست و گلایهام این است که چرا «نان گزیدهها» سانسور شد اما خوشحالم که حداقل ۲۲ دقیقه از آن با وجود فشار داخلی و خارجی پخش شد.»
نکته فرامتنی و جالبی در این ماجرا اینکه مستندهای روز و دغدغه مند و چالشی این روزها در حالی از شبکههای دیگر سیما پخش میشود و مخاطبان به آنها واکنش نشان میدهند که شبکه مستند که بستر اصلی این ماجراست کمتر تلاشی برای بهره گرفتن از این فرصت ویژه دارد.
راهاندازی شبکه مستند که قرار بود مخاطب خاص آن از فضای ویژهتری بهرهمند شود، صرفا برای دستهبندی ساختارهای درونی صداوسیما نبوده بلکه راهاندازی چنین شبکههایی یعنی در نظر گرفتن فضایی آزادتر برای مخاطبانی که قرار است در سطحی بالاتر و حتی جدی تر به تماشای موضوعات و چالشهایی بنشیند که مخاطب عادی دیگر شبکهها نه انتظارش را دارد و نه شاید دغدغهاش را.
پیشنهاد ویژه؛ یک روحانی در زیر نور ماه
تلویزیون در کنار فیلمهایی که برای آخر این هفته در نظر گرفته، قرار است «زیر نور ماه» را روانه آنتن کند. فیلمی به کارگردانی رضا میرکریمی که این روزها «قصر شیرین» را هم روی پرده سینماها دارد و اتفاقا به خاطر آن جایزههایی جهانی هم دریافت کرده است.
«زیر نور ماه» که به تهیهکنندگی منوچهر محمدی ساخته شده از این حیث اهمیت دارد که جزو فیلمهای پیشرو در پرداختن به زندگی طلاب بوده است و در واقع از آن بهعنوان اولین فیلم سینمای بعد از انقلاب یاد میشود که یک روحانی را به عنوان نقش اول و سوژه اصلی فیلم انتخاب کرده است. این فیلم باعث شد سینمای ایران از آن پس شخصیت روحانی را در بسیاری از فیلمها چه به صورت جدی و چه حتی کمدی وارد کند.
«زیر نور ماه» به تهیهکنندگی منوچهر محمدی ساخته شد که آثار نمایشی زیادی را در حوزه سینما و بعضا تلویزیون با دغدغه نگاه دینی ساخته است. محمدی بعد از «زیر نور ماه» در سال ۷۹، به نوعی سه گانه خود را هم تکمیل کرد و فیلمهای «مارمولک» در سال ۸۲ و «طلا و مس» را در سال ۸۷ تهیه کنندگی کرد که هر یک در دوره خود حواشی، کنشها و واکنشهای بسیاری به همراه داشت.
«زیر نور ماه» دومین ساخته رضا میرکریمی است که درباره طلبه جوانی است که به دلیل ذهنیتی که نسبت به خود دارد در پوشیدن لباس روحانیت در شک است.
در این فیلم حسین پرستار، مهران رجبی، شقایق دهقان و فرشته صدر عرفایی بازی میکنند و قرار است جمعه ۱۲ مهرماه ساعت ۲۱ از شبکه نمایش روی آنتن برود.