خبرگزاری مهر، سرویس فرهنگ- محمد فیروزی:
از زمانی که رسانه ها بویژه تلویزیون جایگاه اصلی خودش را در جهان نوین پیدا کرد سه کار ویژه اصلی برای آن تعریف شد. آموزش، اطلاع رسانی و ارائه اخبار و انتقال فرهنگ؛ سه کارکردی که وقتی در ارتباط با کودک به آن نگریسته شود اهمیت دوچندانی پیدا می کند. امروز که کودکان در دنیایی پیچیده تر از یک قرن قبل زندگی می کنند استفاده از رسانه برای آنها جایگاه مهم تری پیدا کرده است. به عنوان مثال زمانی اگر کودکی توسط والدینش چندساعت به مهد (به عنوان یک مرکز تخصصی نگهداری موقت کودکان) سپرده می شد انتظار این بود که وقت بیشتری را با همسن و سالهای خود بگذراند و احتمالا تماشای برنامه های تلویزیونی کمتر در اولویت برنامه های مهد بود. اما امروز حتما در برنامه های چنین مراکزی استفاده از تلویزیون و سایر رسانه ها در اولویت بیشتری است.
در جهان کنونی کودکان در خانه و کنار خانواده هم مجبور به استفاده از رسانه هستند و تلاش و تقلای بسیاری از والدین امروزی این است که کودکان شان را بیشتر با انواع رسانه ها مأنوس کنند تا احتمالا در محیط های کوچک آپارتمانی دقایقی آسایش پیدا کنند و به امور دیگرشان بپردازند. شاید برای بسیاری از شهرنشینان دیدن این تصویر که پدر یا مادری آخرین مدل ها از گوشی هوشمند خود را به فرزندش سپرده تا او در محیط گرافیکی و مجازی بازی کند و رویاهایش را بسازد تصویر غریبی نباشد.
رسانه جزء لاینفک زندگی کودکان
تلویزیون، بازی های دیجیتالی (در گوشی های تلفن و کنسول های بازی) و سرگرم شدن کودک در اینترنت بخش جدایی ناپذیری از زندگی کودکان جهان امروز است و به موازات اینکه دولت ها برای توسعه فناوری های اطلاعات سرمایه گذاری می کنند سهم کودکان هم از مصرف رسانه ها بیشتر می شود.
این گزارش هم قصد ندارد به تقبیح صرف یا تشویق مفرط این موضوع بپردازد که کودک باید از رسانه ها استفاده کند. به طور حتم کودکی که از رسانه استفاده می کند ظرفیت های بیشتری از او -به طور بالقوه- می تواند شکوفا شود نسبت به کودکی که هیچ گاه در معرض رسانه ها قرار نگرفته است. (حداقل در جهان امروز این گزاره صادق است) این وضعیت حالت متقابلی هم دارد یعنی اگر کودک بدون کنترل و با هدف سرگرم شدن با رسانه ها مأنوس شده باشد تا والدینش به آسایش لحظه ای برسند می تواند صدماتی دربر داشته باشد چرا که کودک در زمره مخاطبانی است که در برابر رسانه ها نمی تواند از خود محافظت کند و ذهن او مرزهای واقعیت و تخیل را نمی تواند تفکیک کند و قرار گرفتن کنترل نشده مقابل رسانه ها می تواند بدون عواقب نباشد.
بنابراین امروز که روز جهانی کودک است در نوشتار پیش رو از منظر بعضی تحقیقات رسانه ای تأثیراتی که رسانه بر کودک می گذارد مورد بررسی قرار می گیرد.
رسانه پنجره ای به جهان نادیده های کودک
مک کوئیل معتقد است که رسانه ها همچون دریچه ای به جهان خارج برای فرد عمل می کنند و بر نگرش و رفتارهای افراد موثرند به عبارتی رسانه ها نقش میانجی میان واقعیت اجتماعی و تجربه فردی ایفا می کنند. میانجی مخاطب با دیگران و تجربهای خارج از ادراک یا تماس مستقیم او، مانند پنجرهای رو به جهان خارج، مفسر حوادث پیچیده، تریبون انتقال اطلاعات و عقاید، آیینهی بازتابنده جامعه یا پرده و حجابی بر حقیقت و خدمت به مقاصد تبلیغاتی ناظر بر میانجی بودن رسانههای جمعی در روابط اجتماعی است. این تعریف دانشمند صاحبنظر در حوزه رسانه را برای کودکان هم می توان تعمیم داد. همان طور که گیدنز هم معتقد است رسانه ها نقش مهمی در تبلیغ سبک زندگی برای افراد دارد. اما ذیل همین تعریف ها می توان به این تذکر بسنده کرد که والدین می بایست مراقب باشند که از پنجره رسانه ها کودک شان چه چیزی را می بیند. آیا به تماشای کارتونی نشسته است که عشق، ایثار، فداکاری و نوع دوستی را به تصویر می کشد یا بالعکس قهرمانی محبوب کودکان ساخته است که برای رسیدن به اهدافش حاضر است همه کس را قربانی کند و «کشتن» بخشی از عادت روزمره اش است!؟
بروز رفتار خشن کودک و مصرف رسانه همبسته اند
رسانه های آمریکا سهم زیادی در تولید محتوای خشن در جهان دارند و البته توزیع کننده وسیع این محتوا در جهان هم هستند و اندیشمندان حوزه رسانه ها در این کشور نگرانی زیادی را ابراز کرده اند. به ویژه که این نوع محتواها برکودکان تأثیر مخربی دارد. در این خصوص آکادمی بیماری های کودکان در آمریکا از 20 سال پیش کمپینی را با عنوان «مسائل رسانه ای» راه اندازی کرد تا به متخصصان کودک، والدین و کودکان کمک کند تا از اثرات رسانه ها بر سلامتی کودک و نوجوان آگاهی یابند.
بر اساس نتایجی که تحقیقات این انجمن انجام داد مشخص شد که بچه ها در آمریکا 4 ساعت در روز تلویزیون تماشا می کنند که با افزودن سهم استفاده از بازی های رایانه ای و اینترنت رقم بالاتری می شود. [اتفاقی که به شکل مشابه در کشورمان هم در حال رخ دادن است] همین وضعیت سبب شده است که کودکان و نوجوانان در آمریکا سهم کمتری را به گذراندن وقت با همسن و سالان خود بگذرانند.
در مورد بروز رفتارهای خشن توسط کودکان (و نوجوانان) تحت تأثیر رسانه هم تاکنون تحقیقات زیادی شده است که اغلب درآنها بین بروز این رفتارها و استفاده از رسانه رابطه پیدا شده است. نتایج یک تحقیق در سال 2004 نشان می دهد بین رفتار خشونت آمیز توسط کودکان و مشاهده چنین رفتارهایی در رسانه ها (اعم از بازی های رایانه ای و تلویزیون) همبستگی هست. به عبارتی هرچند رسانه ها عامل بروز رفتار خشن توسط کودکان نیستند اما قرار گرفتن کودک در معرض رسانه ها، بروز رفتارهای خشن را بیشتر می کند. چنین کودکانی اغلب پرخاشگرتر هستند و با معلمان و همکلاسی های خود بیشتر درگیر می شوند و افت تحصیلی پیدا می کنند.
چند تأثیر مستقیم و غیر مستقیم رسانه بر وزن کودکان
درگیر شدن کودکان با چاقی هم از جمله عوارض استفاده بیش از حد کودک از رسانه هاست که نتایج یک تحقیق در آمریکا آن را اثبات کرده است. موضوعی که غیر قابل پذیرش هم به نظر نمی رسد. هرچه کودک وقت خود را بدون تحرک پای رسانه ها می گذراند، بیشتر از بازی هایی که جسمش را به تحرک وادار می کند محروم می شود. البته به غیر از این موضوع تبلیغات خوراکی های ناسالمی هم که در رسانه ها تبلیغ می شود و برای کودک جذابیت دارند و در نهایت توسط وی استفاده می شوند هم از جمله اثرات غیرمستقیم رسانه بر چاقی کودکان معرفی شده است.
رسانه جهان کودک را بازتعریف می کند؟
بر اساس نظریه کاشت که حاصل فعالیت جرج گربنر است هم استفاده کودکان توسط رسانه ها اینگونه قابل توضیح است که مصرف بیش از حد رسانه سبب می شود فرد جهان را به جای آنکه بر اساس واقعیت های بیرونی متوجه شود بر اساس آنچه رسانه ها به او عرضه کردند، درک کند. بر همین اساس کودک که بخش تخیلات ذهنی اش قوی تر است راحت تر تحت این کارکرد رسانه ها قرار می گیرد.
تلویزیون بچه ها را با پیچیدگی ها آشنا می کند
تأثیر تلویزیون بر بچه ها را بر اساس نظریه استفاده و رضامندی هم می توان به شکل دیگری توضیح داد مبنی بر اینکه مخاطب برای برآوردن نیازهای خود به سراغ تلویزیون می رود. به عبارتی انگیزه های زیادی وجود دارد که فرد از تلویزیون (به طور عامل رسانه ها) استفاده می کند تا به نیازهایش پاسخ دهد. این قضیه در رابطه با استفاده کودکان به این شکل معنی پیدا می کند که او با در استفاده قرار دادن رسانه ها با جهانی پیچیده تر از آنچه در اطرافش هست مواجه می شود. بنابراین نیازهای جدید و توأم با آن اضطراب بیشتری متوجه اش می شود و برای پاسخ دادن به این انگیزه ها مخاطب فعال رسانه ها می شود و به نوعی کم کم از دنیای کودکی خود فاصله می گیرد.
رسانه جایگزین خلاء ارتباطی کودک نمی شود
لیست تحقیقات و نظریات مرتبط با استفاده رسانه ها توسط کودکان را می توان حالا حالاها ادامه داد. بسیاری از این تحقیقات هرچند هشدارهای جدی در مورد مصرف رسانه کودک می دهند اما هیچ یک مصرف رسانه را به کل نهی نمی کنند. چرا که در عمل جهان امروز با رسانه ها در هم تنیده شده است و زندگی بدون رسانه امکان پذیر نیست. با این حال توصیه هایی در این خصوص به والدین می شود. از جمله اینکه در وهله اول والدین می بایست بر زمان مصرف رسانه های کودکان خود و البته محتوایی که مورد مصرف قرار می دهند نظارت داشته باشند. این توصیه ها اضافه می کنند که والدین باید با کودک خود حرف بزنند و برایش وقت بگذارند، به عبارتی رسانه نباید جایگزین خلاءهای عاطفی و ارتباطی کودک شود. البته صحبت کردن در مورد محتوای رسانه ها هم و هنجارهایی که والدین در مورد مصرف رسانه ای وضع می کنند یکی از توصیه ها در این خصوص است. حتی بهتر است در مورد احساسات کودک ناشی از مصرف رسانه های مختلف و برنامه هایی که ملاحظه می کند مورد پرسش قرار گیرد و بهانه ای برای حرف زدن باشد.
فراموش نکنیم بر اساس نتایج یک تحقیق داخلی با عنوان «کودک، رسانه و ارتباط متقابل» که توسط محمد حسن عظیمی و یونس شکرخواه انجام شده است نشان می دهد برای مدیریت رسانه در حوزه کودک لازم است یک عزم عمومی از سطح محلی تا بین المللی صورت گیرد با این حال در این زمینه خانواده هنوز نقش محوری را دارد. اهمیت دادن والدین به کسب دستورهای سواد رسانه ای در کاهش اثرات منفی رسانه ها بر کودک می تواند بهترین نتایج را به همراه آورد.