محسن الویری گفت: روشن است که یک مراسم مذهبی به تنهایی تمدن درست نمی‌کند، ولی مراسم اربعین می‌تواند آورده‌های بسیاری برای حرکت به سوی تمدن داشته باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، در گفتگویی که در یکی از شبکه‌های اجتماعی درباره ظرفیت تمدنی اربعین درگرفت، نکاتی در این زمینه مطرح شد که جمع‌بندی ویراسته نظریات حجت الاسلام والمسلمین محسن الویری عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) چنین است:

مراد از ظرفیت تمدنی اربعین این است که با هر تعریفی از تمدن و مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده آن مانند خرد جمعی، نظم اجتماعی، انسجام اجتماعی، هم‌افزایی دانشی، فداکاری، کلان‌نگری، تولید علم، تولید ثروت، رواداری و پذیرش تنوع دیدگاهها و جز آن می‌توان در مناسک بزرگ اربعین، نمونه‌های بسیاری از آنها را در سطح خرد مشاهده کرد، آنها را برجسته کرد و راهپیمایان اربعین را به خو گرفتن با آن و رواج آن در فردای پیاده‌روی هم فراخواند.

مگر حضور گرایشهای مختلف شیعی و اسلامی و دینی در اربعین شاهد و تمرینی بر رواداری و هم‌افزایی اجتماعی نیست؟ مگر پذیرایی یک خانواده جانباز عراقی از یک خانواده شهید ایرانی در ایام دفاع مقدس (مشاهده شخصی بنده در اربعین سال گذشته) شاهدی بر این نیست که اربعین چگونه دلهای متمایل به هم را که با فشار اجنبی شمشیر به روی هم کشیده بودند در یک جبهه قرار می‌دهد؟ آیا نمی‌توان از راهپیمایان اربعین خواست که این انسجام را با یک نگاه بلند به آینده امت اسلامی پاس بدارند؟ مگر این راهپیمایی بی‌نظیر و باشکوه نشان‌گر آن نیست که چگونه قواعد مسلط بر جهان در برابر اراده استوار انسانهایی که دلهایشان با محبت حسین علیه السلام گرم است میل به خضوع دارد؟ آیا مستند به این تجربه، نمی‌توان در راهپیمایان اربعین این خودآگاهی را ایجاد کرد که پس از پیاده‌روی هم می‌توانند نظامها و قواعد جاری را به سود یک نظم جدید شرع‌محور خردپسند تغییر دهند؟ مگر نمی‌توان از خطبا و مبلغان خواست به راهپیمایان اربعین یاد دهند که هر یک از آنها دست کم دو قطعه زباله از زمین جمع کند تا نشان دهند که یک شهر پاکیزه چگونه شهری است و پس از پیاده‌روی هم این خصلت را در خود زنده نگاه دارند؟ اگر تمدن با همگرایی کشورهای اسلامی ساخته می‌شود، آیا در اربعین فرصتی استثنایی برای تمرین عملی همکاری دو کشور اسلامی با حفظ منافع ملی خود برای یک نمایش قدرت و اجرای موفق یکی از بزرگترین اجتماعات بشری وجود ندارد؟ و آیا بازتولید این تجربه نمی‌تواند گامی مهم برای انسجام امت اسلامی به شمار رود؟

ظرفیت تمدنی اربعین از جنس همین امور و البته دهها برابر آن است. اینها تنها چند نمونه است و طبیعی است که می‌توان موارد بسیار زیاد دیگری را هم به آن افزود که این حقیر هم در چندین نوبت به آنها اشاره کرده‌ام. روشن است که اگر کسی بگوید همین که در پیاده‌روی اربعین شرکت کنیم خود به خود تمدن اسلامی ساخته می‌شود، سخنی سنجیده نگفته و نمی‌توان با او هم‌آوا بود؛ اما اگر از ظرفیتهایی بزرگ و شگفت اربعین که در نگاهی تمدنی قابل شناسایی است سخن گفته شود می‌توان با آن همدلی داشت، این ظرفیتها اگر خوب شناخته شوند و از آنها بهره‌برداری شود، می‌توانند برای همواره ساختن راه دشوار حرکت به سمت تمدن بسیار سومند باشند.

روشن است که یک مراسم مذهبی به تنهایی تمدن درست نمی‌کند، ولی یک مراسم مذهبی در تراز مراسم مربوط به سیدالشهداء سلام الله علیه و در اینجا مراسم اربعین می‌تواند آورده‌های بسیاری برای حرکت به سوی تمدن داشته باشد. همان طور که مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام توانست به صورت چشمگیری به یک تحول بسیار بزرگ اجتماعی و پیروزی انقلاب اسلامی مدد رساند، اکنون نیز به نظر می‌رسد اربعین دارای ظرفیتهای بسیار بزرگ و قدرناشناخته‌ای برای تحولات بزرگ در سطح منطقه و امت اسلامی است.

به هر اندازه متون نظری و تاریخی مربوط به تمدنها بیشتر خوانده و فهم و نقد شود، توان ما برای نشان دادن ظرفیتهای تمدنی اربعین و دیگر آموزه‌ها و احکام و مناسک دینی بالا خواهد رفت. این نوع مطالعات می‌تواند به سهم خود در برابر آسیبهایی که متوجه این ظرفیتهاست، بازدارندگی داشته باشد، آسیبهایی همچون غلبه نگاه مناسکی محض، افراط‌گرایی مذهبی، گسترش نگاههای ماورایی و دور ساختن اربعین از ساحت نقش‌آفرینی مردم و جز آن.

مبلغان دینی ما اگر چنین نگاهی داشته باشند و بتوانند آن را با روشهای جذاب و متنوع فرهنگی و تبلیغی به پیاده‌روان بیاموزانند، بی‌تردید همان گونه که تغییر نگاه به مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام آن را به یکی از مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل کرد، از ظرفیت بسیار بالای اربعین هم برای اصلاح کل فاسد من امور المسلمین که اقدامی تمدنی است، می‌توان بهره جست.