هنر شهید مطهری این بود که مسائل غامض را با استفاده از منابع حکمت طرح می کرد. فلسفه اسلامی در دنیای امروز حرف زیادی برای گفتن دارد منتهی ما باید این فلسفه را با زبان امروز به دنیا عرضه کنیم. لذا کارشناسانی لازم اند که با مسائل جدید آشنا باشند و از طرفی هم مسلط به فلسفه و حکمت و معارف اسلامی باشند تا بتوانند این کار را بخوبی انجام دهند.

دکتر علی مطهری، استاد الهیات دانشگاه تهران و فرزند استاد شهید مطهری، در بخش دوم گفتگو با خبرنگار مهر درباب جایگاه فلسفه و عرفان اسلامی در نظام معرفتی معاصر با توجه به آرای استاد مطهری گفت : فلسه به معنای جهان شناسی و وجود شناسی،  اسلامی و غیر اسلامی  ندارد اما هر فلسفه ای تحت تاثیر شرایط محیطی و زمانی خاص خودش است و رنگ و بوی خاصی نیز دارد. این شرایط ممکن است متاثر از یک دین و یا یک فرهنگی باشد و به این دلیل ما فلسفه را فلسفه اسلامی و یا فلسفه مسیحی می نامیم.

وی افزود: بنابراین از این جهت مانعی نیست که از عنوان فلسفه اسلامی استفاده کنیم فلسفه اسلامی تنها بحث جهان شناسی نیست بلکه خودش را متعهد با دفاع از اسلام نمی داند اما چون معتقد است که اسلام با عقل هماهنگ است معتقد است که اگر انسان با معیار عقل پیش رود قاعدتا نتیجه همان خواهد بود که اسلام گفته است.

دکتر مطهری تاکید کرد: من معتقدم با توجه به غنای فلسفه اسلامی که متاثر از معارف اسلامی بوده فلسفه در دنیای امروز حرف زیادی برای گفتن دارد و مباحثی مانند خداشناسی و عدالت و نبوت می توانند نظرات بدیعی ارائه کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که همانطور که مطهری برای پاسخگویی به برخی از مسائل دنیای معاصر استفاده می کرد آیا فکر می کنید فلسفه اسلامی قابلیت این را دارد که به مسائل جدید پاسخ دهد، گفت : کلیات مسائل در فلسفه اسلامی هست ممکن است که مسائل جدید عینا در فلسفه اسلامی طرح نشده باشند اما ریشه ها و مبانی آن طرح شده اند.

دکتر مطهری افزود: در واقع هنر شهید مطهری نیز این بود که مسائل غامض را با استفاده از منابع حکمت طرح می کرد. فلسفه اسلامی در دنیای امروز حرف زیادی برای گفتن دارد منتهی ما باید این فلسفه را با زبان امروز به دنیا عرضه کنیم. لذا کارشناسانی لازم است که با مسائل جدید آشنا باشند و از طرفی هم مسلط به فلسفه و حکمت و معارف اسلامی باشند تا بتوانند این کار را انجام دهند.

وی در ادامه این گفتگو به تبیین جایگاه عرفان در نظر استاد مطهری پرداخت و گفت : استاد عرفان را از نوع شناخت شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک عملی‏ می دانست. لذا در نظر ایشان این عرفان از مرحله فهمیدن به منزل رسیدن و دیدن تکامل یافته، به مقام توحید درمراتب گوناگون نائل شود که عرفان را با توحید ناب و انسان کامل نسبتی تام و تمام می دید.

دکتر مطهری در ادامه اظهار داشت: تفسیری که از شاکله و شخصیت استاد شهید مطهری در اذهان خاص و عام وجود دارد، این است که او را شخصیت فلسفی و حکمی می ‏دانند و همین بعد وجودی استاد، ظهور بیش‏تری دارد و اکثر نوشته ‏ها و گفته ‏های آن‏ متفکر بزرگ نیز از خرد ورزی و عقل ‏گرایی او در تبیین اندیشه و بینش و حتی گرایش‏ های دینی حکایت می‏ کند که‏ حکمت اندیشی و فلسفه ‌ورزی او بر هیچ اهل معرفتی پوشیده نیست.

دکتر مطهری همچنین افزود: بدیهی است ذهن و زبان و قلم استاد به تفکیک قلمرو و گستره هر کدام از فلسفه و عرفان و حکمت عقلی وشهودی به ‏طور کامل آشنا بود و التزام عملی استاد در رهاوردهای علمی‏ اش در امتیاز مقوله ‏های حکمی ـ عرفانی ‏کاملا مشهود است.

فرزند استاد شهید مطهری به روحیه عرفانی و گرایش‏ های سلوکی و درد سیر و سلوکی استاد شهید در لابه‏لای معارف فلسفی وعقلانی ‏اش اشاره کرد و گفت : این روحیه در آثار استاد پوشیده نمانده و فقط تفسیر تک ‏بعدی و تک‏ ساحتی از شخصیت علمی و عملی استاد نداشته ایم.

دکتر مطهری گفت : عرفانی که شهید مطهری از آن سخن می ‏گوید و در بطن و متن آموزه‏ های قرآنی و حدیثی و سنّت و سیره علمی وعملی معصومان‏علیهم السلام ریشه دارد و هماره فطرت انسان به چالش کشیده می ‏شود، تا تحقق ‏یابد شناخت آن نوع از عرفان رنگ و بوی دیگری دارد که به انسان درد خدا و درد خلق و گرایش به درون و برون را توأمان عنایت می ‏کند.