مجله مهر: در چند سال اخیر هر بار به دلیلی نامش سر زبانها افتاده، اما علت معروف شدنش از جایی بود که رسانههای خارجی زبان عکس بعد از عملش را کنار آنجلینا جولی قرار دادند و نوشتند «دختر ایرانی با عمل ایرانی میخواهد خودش را آنجلینا جولی کند.»
«سحر تبر» معروف شد، اسمی که غیرواقعی بودنش از همان ابتدا معلوم بود، اما دنبال کنندههای صفحه اینستاگرامش واقعی بودند! آنقدر واقعی که فالوئرهای صفحهاش بالا رفت و به ۴۰۰ و ۵۰۰ هزار نفر رسید. او با گریمهای عجیب و ترسناک کارهای عجیب انجام میداد و فیلمشان را در صفحه خودش منتشر میکرد.
اینکه کدام یک از کارهایش برای مخاطب جذاب بود، سوالیست که باید از دنبالکنندههایش پرسید، اما چیزی که به نظر میرسد و احتمالا عجیب بودن ماجرا را بیشتر میکند، این است که هرچقدر او رفتار عجیبتر و خارج از عرفتری انجام میداد، افراد بیشتری به سراغش میرفتند و صفحهاش را دنبال میکردند.
دستگیری یک شاخ اینستاگرامی
۱۳ مهرماه بود که خبر دستگیری «سحر تبر» نه فقط در رسانههای داخلی که در رسانههای خارجی هم منتشر شد.
او را پس از ارسال پیامهای مردمی به سامانه دادسرای ارشاد که درخواست پیگیری فعالیتهای او را داشتند، دستگیر کردند و حالا جرایم او هنجارشکنی، ترویج خشونت، تحصیل مال از طریق نامشروع، توهین به مقدسات، توهین به حجاب اسلامی، گسترش اباحه گری و تشویق جوانان به فساد است.
این مردم عیبجو!
اما نظرات از شب گذشته رنگ و بوی دیگری گرفته است، درست بعد از پخش گفتوگوی او در یکی از برنامههای خبری صدا و سیما، خیلیها موضعگیری منفی نسبت به ماجرا کردند.
سحر تبر در گفتوگویش گفت که فرزند طلاق است و با مادرش زندگی میکند. عکسهای قبل از عمل خودش را نشان داد که چقدر متفاوت بوده و توضیح داد که هرچقدر تعداد لایکهای مردم روی پستهایش بالاتر رفته، حس میکرده که کارش درست است و به همین دلیل رفتارش را هم ادامه میداده است.
با اینکه چهرهاش معلوم نبود، اما تفاوتی که با عکسهای منتشر شدهاش داشت، مشخص بود؛ خودش توضیح داد که علاوه بر گریم، از فوتوشاپ هم برای تغییر در عکسها استفاده میکرده است. البته که همانجا توضیح هم میدهد که رسانهها به اشتباه تیتر زدند که او میخواسته شبیه به آنجلینا جولی شود، بلکه کاراکتر مورد علاقهاش «عروس مرده» بوده است.
بعد از پخش این بخش خبری که همراه با صحبتهای یک روانشناس هم بود، کاربرهای فضای مجازی مثل همیشه دست به کار شدند و نظرات هیجانی در اینباره نوشتند.
در این میان نکته قابل توجه این بود که بسیاری از کاربران نظر منفی نسبت به پخش این صحبتها داشتند و صدا و سیما را نکوهش کرده بودند که اصلا این کار قرار است چه سودی داشته باشد و چرا تصویر(!) یک دختر را به این شکل نشان دادند که خالکوبیها و زخمهای روی دستش هم مشخص بود.
اما هیچکدام به این موضوع توجه نداشتند که پیش از همه اینها خود همان دختر تمام تصاویر و فیلمهایش را منتشر کرده بود، خیلیها با ساختن صفحات مشابه و با انتشار ویدئوهای او پیجهایشان را راهاندازی کرده بودند. کسی حواسش نبود آدمهایی شبیه به همین افراد با دنبال کردن صفحه او مُهر تاییدی بر رفتارهایش زده بودند و اصلا باعث برخی از مشکلات دختری که امروز در بند است، خود همانهایی هستند که در فضای مجازی با اتکا به هیجانات لحظهای و تفکرات آنی حرف میزنند، بدون اینکه بدانند رفتارشان چقدر روی یک فرد دیگر تاثیر دارد و حتی میتواند مسیر او را تغییر دهد.
حالا هم کار صدا و سیما را بد میدانند؟ انتشار تصاویری که با رضایت شخص بارها و بارها دیده شده که قطعا موردی ندارد، چرا دوربین دستهایش را نشان داده؟ این دیگر ایراد بنیاسرائیلیست! ما عادت کردهایم، عادت به غر زدن و ایراد گرفتن. همان مصاحبه و صحبتهای روانشناس نکتههای دیگری داشت که برای هرکدام از فارغ از اینکه چنین موضوعی را از نزدیک بشناسیم یا نه، میتوانست مهم باشد.
چرا از نظرمان هرچیزی غلط است؟